دیوید راتکوف، استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل در پایگاه خبری-تحلیلی آمریکایی "دیلی بیست" تصمیم دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا برای خروج از سوریه همزمان با حمله ترکیه به کردها را اقدامی توصیف کرده که آمریکا را در موضع دشمنان این کشور قرار میدهد و واشنگتن را به "محور شرارت" پیوند میزند: «آمریکاییها در زمینه مداخلات خارجی کمی مغرور و تهاجمی به نظر میرسند. ما این مداخلات را معمولا با الفاظی حماسی توصیف میکنیم. میگوییم از خودمان دفاع میکنیم، در کنار متحدانمان میایستیم، دموکراسی را ترویج میکنیم یا از نظام بینالمللی حفاظت میکنیم اما مسلما انگیزههایمان همیشه تا این حد خالصانه نبودهاند. ما جان مردم را با نفت تاخت زدهایم، پا به میدان گذاشتهایم تا از متحدانی دفاع کنیم که خودشان ستمگر، مستبد یا فاسد و گاهی هر سه اینها بودهاند. علاوه بر این ما معمولا به لطف خطاهای متعدد، گوناگون و فاحشمان وضعیت را در خاورمیانه وخیمتر کردهایم.
ناظرانی که چندان با دقت امور آمریکا را زیر نظر ندارند هم میتوانند به تعدادی از این فجایع اشاره کنند. ما از شاه فاسد ایران حمایت کردیم تا آنجا که به انقلاب اسلامی آیتالله خمینی انجامید. این ماجرا بحران گروگانگیری آمریکاییها را به دنبال داشت و واکنش ما به آن تلاشی نافرجام برای نجات آنها بود که به عملیات خونین طبس انجامید. چند سال بعد ماجرای "ایران کنترا" مطرح شد. پس از آن هم حمایت اطلاعاتی دولت ریگان، به صدام حسین اجازه داد که علیه ایران و شهر کردنشین حلبچه دست به حملات گاز خردل و عوامل عصبی بزند. وقتی گزارشهای این جنایت پخش شد ما تصمیم گرفتیم صدام را که به عنوان عامل ایجاد تعادل در برابر ایران از آن حمایت میکریم، تحریم نکنیم.
این رویه اما در زمان حمله صدام به کویت تغییر کرد و ما فورا رویکرد خود را از نادیده گرفتن جنایات او به بدنام کردنش تغییر دادیم.
بزرگترین شکست مفتضحانه ما و در واقع بزرگترین خطایمان در سیاست خارجی در تاریخ اخیر آمریکا حمله به عراق بود که به قیمت از دست رفتن جان صدها هزار تن و هدر رفتن بیش از دو تریلیون دلار تمام شد. از آن زمان تاکنون ما شاهد خطاهایی از جمله بیعملی یا اقدام ناچیز و دیرهنگام بودهایم؛ رویهای که در دوران اوباما در سوریه و لیبی نیز در پیش گرفته بودیم.
ما در دوران ترامپ، پیش از این نمایش وحشتناک اخیر، شاهد حمایت کورکورانه او از دولت اسرائیل و خروج بیمنطق و یکجانبهاش از توافق هستهای ایران بودهایم.
مداخله نظامی پرهزینه، نقض حاکمیت کشورها با حملات پهپادی و حمایت از بدترین نوع انسانها (بله، منظورم دقیقا محمد بن سلمان، قاتل جمال خاشقجی است) نیز دیگر اقدامات او در زمینه سیاست خارجی بودهاند اما با دلایل متعددی میتوانیم ترک سوریه و چراغ سبز نشان دادن به ترکیه برای حمله به کردها را از تمام خطاهای پیشینمان در خاورمیانه جدا کنیم و اولین دلیل این است که این اشتباه فقط برخی از خطاهای گذشتهمان را در بر نمیگیرد، بلکه همه آنها را، از روش نادرست تصمیمگیری و خواندن نادرست اطلاعات تا مدیریت اشتباه دستگاه امنیت ملی، یکجا در خود دارد.
ترامپ علاقه خود را به حاکمان مستبد نشان داده و این مساله نه تنها قضاوت نادرست از سوی او را نه تنها ممکن، بلکه اجتناب ناپذیر میکند. علاوه بر این، این قضاوت معمولا به رنگ و بوی منافع اقتصادی شخصی ترامپ نیز آغشته است؛ چیزی که او را به بازیگرانی مانند رجب طیب اردوغان و ولادیمیر پوتین، روسای جمهوری ترکیه و روسیه نزدیکتر میکند.
این همان جاییست که تصمیم ترامپ درباره سوریه جلوه کریهی به خود میگیرد. در حالی که در گذشته نیز اشتباهاتی داشتهایم، همواره منافعی ملی وجود داشتهاند که میتوانستند دستکم برای توجیه تصمیماتمان استفاده شوند. معمولا نیز آن را با ایدهآلی مانند حمایت از دموکراسی، دفاع از متحدانمان، مبارزه با تروریسم، شکست تهاجم یا مبارزه با نفوذ رقبای ژئوپولیتیکی مانند روسیه همسو جلوه میدادیم. حالا اما به این مورد نگاه کنید؛ ما از اردوغان، یک دشمن دموکراسی، حمایت میکنیم تا به او در شکست دادن یکی از متحدانمان یعنی کردها کمک کنیم؛ کاری که به احیای داعش که دشمن تروریستی شماره یک ما است، کمک خواهد کرد و پاداشی برای ایران، روسیه و بشار اسد خواهد بود.
خلاصه اینکه ترامپ برای نخستین بار در تاریخ آمریکا، ما را در صف دشمنانمان و در مقابل هر چیزی قرار داده که همسو با منافعمان است و باید از آن حمایت کنیم. ترکیه که به ظاهر یک متحد ناتو است، سالهاست که مانند یک متحد ناتو عمل نکرده است. هدف اردوغان روشن است؛ نابودی کردها که نقشی مرکزی و دلاورانه در کمک به آمریکا برای شکست داعش داشتند. تمام اینها به این معنی است که وضعیت ما در خاورمیانه به لطف ترامپ از بد به بدتر تغییر یافته است.»