وی گفت:وقتی عملکرد دهههای اخیر را مرور میکنیم میبینیم که بهطور میانگین نرخ تورم در اقتصاد ایران بالا و بیش از 18درصد بوده است. در تمام 40 سال پس از انقلاب اسلامی که اقتصاد ایران بهتدریج دچار انباشت یارانههای متعدد آشکار و پنهان شده، نرخ تورم دو رقمی و اغلب فزاینده بوده است. تعداد سالهایی که نرخ تورم به سختی کمی پایینتر از 10درصد بوده و تکرقمی شده حتی به اندازه انگشتان یک دست هم نمیرسد. باوجود چنین تورم بالایی، اگر حتی فرض کنیم که اصلاح قیمتها و حذف برخی یارانههای غیرمجاز باعث ایجاد چند درصد تورم میشود، چقدر تفاوت در عملکرد کل اقتصاد ایران ایجاد میکند؟ بین تورم 21درصدی با 25درصدی چقدر تفاوت وجود دارد؟
اما با این حال پاسخ درست این است که اولا در دفعات گذشته که اصلاح قیمت بنزین صورت گرفته، اثرات تورمی قابل اعتنایی مشاهده نشده و آنچه رخ داده نیز کوتاهمدت بوده است. ثانیا تداوم وضع موجود و تزریق منابع عظیم به نظام یارانهای، یکی از دلایل اصلی ناترازی بودجه دولت، کسری منابع و ایجادکننده تورم است.
درواقع با حذف یارانهها از کسری منابع و ناترازی کاسته میشود و وضعیت تورم در میانمدت بهبود مییابد. تورم ناشی از ناترازی بودجه به خاطر پرداخت یارانههای سنگین و بیفایده، بسیار بیشتر و زیانبارتر از تورم اندک احتمالی ناشی از افزایش قیمت بنزین است.
درخصوص واقعی کردن قیمت حاملهای انرژی مانند بنزین شاید اشاره به این نکته هم لازم باشد که حتی اگر به تمام آحاد ملت هم یارانه نقدی پرداخت شود (بهجای نظام کنونی پرداخت یارانه به خودرو و سهمیهبندی که باز هم براساس خودرو صورت میگیرد) هم تخصیص یارانه عادلانهتر خواهد بود و هم صرفهجویی بیشتری در مصرف بنزین صورت خواهد گرفت.