اولین قانون مدون نظارت آثار سینمایی در ایران به سال ۱۳۰۹ و لایحه نمایشها و سینماها بازمیگردد که بر مبنای آن «هر سینما مکلف است، مدیر مسئول تعیین و کتبا به شعبه معارف بلدیه معرفی کند. هر قسمت از فیلم را که بلدیه منافی اخلاق و عفت بداند قطع نموده، با حضور مدیر سینما در قوطی گذارده، لاک و مهر کرده، در مقابل رسید کتبی تحویل و تسلیم مشارٌالیه خواهد شد.»
اما در سال ۱۳۴۷ قاعده جدیدی با عنوان آییننامه نظارت بر نمایش فیلم و اسلاید تدوین میشود که شورایی متشکل از کارشناسان سیاسی و هنری بر آن نظارت کنند. در این آییننامه موارد مختلفی ذکر شده بود که مثلا «اهانت به توحید پروردگار، ادیان، کتب آسمانی، پیغمبران و مقدسان و مقدسات و ائمه اطهار، اسائه ادب نسبت به مقام شامخ سلطنت و خاندان جلیل او، اهانت نسبت به مقامهای دولتی اعم از کشوری و لشکری، صحنههایی که حاکی از سوءقصد علیه رئیس و اعضای یک دولت بوده و قصد تحریک در آن آشکار باشد و یا نشان دادن مناظر مخروبه و افراد پارهپوش به منظور تخفیف حیثیت ایران» بخشی از این قوانین بودند.
چه در دوران پیش از انقلاب اسلامی و چه در دوران پس از آن، قوانینی بر سینمای ایران حاکم بود و اگر کسی خارج از این چهارچوب عمل میکرد یا اثرش توقیف میشد یا با تغییراتی به نمایش درمیآمد.
مثلا «دایره مینا» اثر داریوش مهرجویی چند سال در توقیف باقی ماند و در سال ۱۳۵۶ با بازتر شدن فضای سیاسی، با حذف و ممیزی زیاد اجازه اکران یافت. یا فیلم «آرامش در حضور دیگران» اثر ناصر تقوایی پس از چهار سال توقیف در سال ۱۳۵۲ بعد از حذف حدود بخشهایی از فیلم بر پرده رفت.
اما در نیمه دوم دهه ۶۰ قوانین نظارت بر سینمای ایران شامل بندهای دیگری شد که از این بندهای قانونی میتوان به «هتک حرمت مقدسین و مقدسات اسلامی و سایر ادیان شناختهشده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تشویق و ترغیب یا آموزش اعتیادهای مضر و خطرناک و راههای کسب درآمد نامشروع، بیان یا عنوان هرگونه مطلبی که مغایر با منافع و مصالح کشور بوده و مورد سوء استفاده بیگانگان قرار گیرد و اشاعه اعمال رذیله و فساد و فحشاء» اشاره کرد.
اما کدام فیلمهای سینمایی طی ۴۰ سال اخیر توقیف شدهاند؟
«چریکه تارا» در سال ۱۳۵۸ به کارگردانی بهرام بیضایی تولید شد. این فیلم در سال ۱۳۵۹ در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد ولی از نمایش آن در ایران به دلیل عدم همخوانی حجاب سوسن تسلیمی (بازیگر زن فیلم) با استاندارهای حجاب اسلامی ممانعت به عمل آمد. این فیلم به دلیل خودداری کارگردان در نمایش پوشش حجاب برای زنان فیلم هرگز اکران عمومی نشد.
«تازه نفسها» عنوان فیلم مستندی به کارگردانی کیانوش عیاری است. این فیلم به وقایع تابستان ۵۸ و شلوغیهای پیش از انقلاب اسلامی میپرداخت. خیابانهای مرکزی تهران، غوغای کتابفروشان کنار خیابان و درهم بودن آنها با نوار فروشیها و احساسات گروههای مختلف که مشغول یارگیری هستند در این مستند به تصویر کشیده شده است. این مستند در آن سالها اجازه پخش نگرفت اما طی سالهای اخیر بخشهایی از این فیلم از تلویزیون ایران پخش شد و در محافل هنری بارها مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
«زندهباد» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی خسرو سینایی ساخته سال ۱۳۵۸ است. «زنده باد» اولین فیلم پس از انقلاب اسلامی بود که در یک جشنواره بینالمللی یعنی جشنوارهی کارلووی واری در سال ۱۹۸۰ جایزه گرفت. خسرو سینایی درباره این فیلم گفته است: «همین فیلم را که خواستند در ایران نمایش دهند، رییس سندیکای سینماداران آمد و گفت: گفتند سردر سینماها، صور قبیحه است و حق ندارید سردر بزنید. در تلویزیون آن زمان و روزنامهها نمیشد تبلیغ کرد. فیلم «زندهباد» در شرایطی روی پرده آمد که سردر سینمایی نداشت. البته با هزار بدبختی پول جمع کرده و سردر سینما را چاپ کرده بودند. سر دری که فقط یک دست خونی بود بر دیوار و یک سری سایهای که مشت شده بود. فیلم زنده باد در این شرایط بر روی پرده آمد. بعد از چهار روز که مردم حتی در جنوب تهران در وسط فیلم، برای آن دست میزدند فیلم را برمی دارند و بعد توقیف میشود و بعد همه سینماها سردر میزنند!»
«مسافر شب» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی منصور تهرانی محصول سال ۱۳۵۹ است. حجاب بازیگران این فیلم مغایر با پوشش تعیینشده از سوی جمهوری اسلامی بود و توقیف شد.
«گفت هرسه نفرشان» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی غلامعلی عرفان ساخته سال ۱۳۵۹ است و جزء فیلمهایی بود که قانون حجاب اسلامی در آن رعایت نشده بود. این اتفاق در آن سالها برای فیلمهای «آقای هیروگلیف» از همین کارگردان، «بند» به کارگردانی غلامحسین طاهریدوست و «انفجار» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان هم افتاد.
«میراث من جنون» نام فیلمی به نویسندگی، بازیگری و کارگردانی مهدی فخیمزاده است که در سال ۱۳۶۰ تولید شده است. ماجرای فیلم یک اتفاق نامشخص قبل از انقلاب را روایت میکند؛ اتفاقی که ریشه در از همگسیختگی بنیان خانواده دارد و فقر و فحشا در ایجاد این مشکلات تاثیر بسزایی داشته و بیعدالتی و نبود تمهیدات قانونی موجبات آزادسازی مجرمین روانپریش در جامعه را فراهم میآورد اما این فیلم اجازه اکران پیدا نکرد.
«خط قرمز» نخستین فیلم مسعود کیمیایی پس از انقلاب اسلامی بود که در سال ۱۳۶۰ تولید شد. این فیلم نیز به دلیل بدحجابی بازیگران مجوز اکران عمومی دریافت نکرد؛ اگرچه در نخستین جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۶۰ به نمایش درآمده بود.
«مرگ یزدگرد» به کارگردانی بهرام بیضایی در سال ۱۳۵۸ برای شبکه ۱ سیما ساخته شد اما هنگام پخش با قوانین جدید روبهرو شد. این فیلم نیز در سال ۱۳۶۱ در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد ولی اجازه اکران عمومی نیافت. علاوه بر پوشش بازیگران، اشکالات محتوایی به نمایشنامه آن نیز در این توقیف مؤثر بوده است.
«سفیر» فیلمی به کارگردانی فریبرز صالح است که در سال ۱۳۶۱ خورشیدی ساخته شد و در اولین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد. سفیر نخستین فیلم ایرانی است که با هزینه پانزده میلیون تومانی در آن زمان ساخته شد اما در آن بازه زمانی اجازه اکران پیدا نکرد.
«برزخیها» فیلمی به کارگردانی ایرج قادری و نویسندگی سعید مطلبی ساخته سال ۱۳۶۱ ایران است. این فیلم با هشت میلیون تومان، رکورد فروش فیلم در ایران را شکست و بعد از مدتی از اکران برداشته شد و توقیف شد و پس از آن نیز محمدعلی فردین، ناصر ملکمطیعی، ایرج قادری و سعید راد ممنوع الفعالیت شدند.
ایرج قادری کارگردان فیلم درباره توقیف آن میگوید: «فیلمبرداری برزخیها تمام شد و فیلم را اکران گذاشتیم. آنوقت آقای محسن مخملباف یک روز جمعه با عدهای راه افتادند و طوماری درست کردند مبنی بر اینکه انقلاب شده و ما انقلاب کردیم اما اینها هنرپیشههای طاغوتی هستند. درست جلوی همین سینمایی که در میدان ۲۴ اسفند (انقلاب) است. این آدمها میگفتند بروید دم در سینماها ببینید چقدر غلغله است، آنوقت مراسمهای روز جمعه خلوت است. این شد که فیلم من را از اکران کشیدند پایین. امثال آقای محسن مخملباف چنین بساطهایی را زیاد سر من آوردهاند.»
«حاجی واشینگتن» فیلمی از علی حاتمی است که در سال ۱۳۶۱ در ایران ساخته شد و همان سال توقیف شد. فیلم در سال ۱۳۶۱ فقط اجازه نمایش در جشنواره فیلم فجر را پیدا کرد و بعد از آن توقیف بود و در زمان حیات علی حاتمی اجازه نمایش پیدا نکرد. سرانجام در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۳۷۷ به نمایش عمومی درآمد.
«جعفرخان از فرنگ برگشته» فیلم دیگری به کارگردانی و نویسندگی علی حاتمی محصول سال ۱۳۶۶ است. جعفر خان شخصیتی غربزده، بیعاطفه، بیریشه، خیالاتی و نادان است اما خانوادهاش در ایران افرادی هستند ریشهدار، پرعاطفه و دانا. این فیلم در آن بازه زمانی اجازه اکران پیدا نکرد.
«باشو غریبهٔ کوچک» فیلمی است به کارگردانی و نویسندگی بهرام بیضایی در سال ۱۳۶۴ که در رأیگیریهای گوناگونی بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران شناخته شده است. این فیلم به مدت پنج سال پس از ساخت، توقیف بود و در سال ۱۳۶۹ اکران شد.
«باد سرخ» به کارگردانی جمشید ملکپور و مشق شب به کارگردانی عباس کیارستمی در سال ۱۳۶۷ به همین سرنوشت دچار شدند.
«در مسلخ عشق» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی کمال تبریزی ساخته سال ۱۳۶۹ است که به دلیل ملاحظاتی در مورد جنگ ایران و عراق توقیف شد.
«شبهای زایندهرود» از ساختههای توقیفشده محسن مخملباف در سال ۱۳۶۹ است. شورای سانسور فیلم را مخالف اهداف انقلاب تشخیص داد و ۳۷ دقیقه از فیلم را حذف کرد. حتی بعد از این حذفها، دولت همچنان با نمایش فیلم مخالفت کرد و متریال فیلم را توقیف کرد. فیلم به چند دلیل از جمله روابط باز میان زنان و مردان و علاوه بر آن حضور زنی که دو فرزندش را یکی در جنگ و دیگری را در مبارزه مسلحانه علیه جمهوری اسلامی از دست داده و دلایل خودکشی افراد در فیلم و … توقیف شد. این فیلم هیچگاه روی پرده را به خود ندید اما نسخههای ویدئویی آن دست به دست شد.
«نوبت عاشقی» عنوان فیلم دیگری از محسن مخملباف کارگردان ایرانی است که با وجود حضور در جشنواره فیلم فجر ۱۳۶۹ توقیف شد و به نمایش عمومی در نیامد. این فیلم به اتهام ترویج سوسیالیسم جنسی توقیف شد.
«ناصرالدین شاه آکتور سینما» به کارگردانی محسن مخملباف و «بانو» به کارگردانی و نویسندگی داریوش مهرجویی نیز اویل سال ۱۳۷۰ با این حواشی مواجه شدند.
«آشیانه» فیلمی به کارگردانی اسماعیل براری ساخته سال ۱۳۷۲ است. این فیلم برای انتخاب سوژه عشق، مهر توقیف خورد و قبل از نمایش آرشیو شد.
«آدمبرفی» فیلمی اجتماعی - کمدی به نویسندگی و کارگردانی داوود میرباقری است که در سال ۱۳۷۳ ساخته شد. این فیلم به مدت سه سال توقیف بود اما در سال ۷۶ اکران و پرفروش ترین فیلم سال شد.
«دیدار» به کارگردانی محمدرضا هنرمند، «خلع سلاح» به کارگردانی علیرضا داوودنژاد و «تحفه هند» به کارگردانی محمدرضا زهتابی فیلمهای توقیفی سالهای ۷۳ و ۷۴ بودند.
«دایره» در سال ۱۳۷۸ به کارگردانی جعفر پناهی ساخته و به اتهام سیاهنمایی توقیف شد.
«نیمه پنهان» فیلمی به کارگردانی تهمینه میلانی است که در سال ۱۳۷۹ بر اساس رمانی با عنوان «بعد از عشق» نوشته فریده گلبو ساخته شد. میلانی برای ساخت این فیلم از سوی قوه قضاییه بازداشت شد اما فیلمش سرانجام یک سال بعد اکران شد.
«کویر مرگ» ساخته اسماعیل براری در سال ۱۳۸۰ است. به گفته کارگردان، مراحل آغازین و پیش از پروانه ساخت آن ۱۰ سال به درازا کشید و شهیدآوینی حمایت زیادی از ساخت این فیلم کرد. کویر مرگ در سال ۸۰ به جشنواره فجر راه پیدا کرد اما نظر شورای صدور پروانه نمایش مبنی بر اضافهشدن ۷ دقیقه به فیلم بود که با خودداری کارگردان در محاق توقیف قرار گرفت.
«ده» ساخته عباس کیارستمی در سال ۱۳۸۰ است. در چهار اپیزود از فیلم ده طبق قوانین نظارت مواردی از جمله بیحجابی یا بیان یک جمله وجود داشت که در صورت حذف آنها پروانه نمایش عمومی فیلم صادر میشد. اما این تعدیل که در حدود چهار پنج دقیقه است با واکنش عباس کیارستمی کارگردان فیلم روبهرو شد.
«مارمولک» فیلمی درام - کمدی به کارگردانی کمال تبریزی و محصول سال ۱۳۸۲ است. در زمان اکران برای تماشای فیلم مارمولک، در مقابل سینماها صفهای طولانی شکل گرفته بود اما اکران چندان طولانی نشد و فیلم درگیر حاشیه شد. در ملاقاتهایی که بین کمال تبریزی و مقام معظم رهبری در سالهای بعد از اکران این فیلم انجام شد، مقام معظم رهبری به دفعات از این فیلم تعریف کرده بود و درکنشدن محتوای آن توسط برخی مخاطبین را دلیل مخالفتهایی دانسته که در زمان اکران با آن صورت گرفت.
«خواب تلخ» اثر محسن امیریوسفی در سال ۱۳۸۲ است. این فیلم با اینکه موفق به دریافت پروانه نمایش شد، تنها اکران محدودی در شهر محل فیلمبرداری داشت و پس از آن به دلیل مضمون جنجالبرانگیزش توقیف شد. این فیلم در تاریخ ۲ آذر ۱۳۹۴ در سینماهای بخش هنر و تجربه ایران اکران شد.
«طلای سرخ» اثر جعفر پناهی در سال ۱۳۸۲ است. فیلم از نگاه مسئولان اداره نظارت در سال ۸۲، مشکل مضمونی نداشته است اما شورای صدور پروانه نمایش، دادن پروانه را به حذف حدود سه دقیقه از فیلم مشروط کرده که پذیرفتهنشدن این شرط از سوی جعفر پناهی، طلای سرخ را در میان فیلمهایی که امکان نمایش عمومی ندارند قرار داده است.
«به رنگ ارغوان» اثر ابراهیم حاتمیکیا در سال ۱۳۸۳ است که به دلیل شکایت وزارت اطلاعات از جدول جشنواره فجر سال ۱۳۸۳ خارج شد و پس از ۵ سال توقیف در جشنواره فجر سال ۱۳۸۸ شرکت کرد و پس از آن به اکران عمومی درآمد.
«آفساید» اثر جعفر پناهی در سال ۱۳۸۴ است. این فیلم با اینکه در سال ۱۳۸۴ در جشنواره فجر شرکت کرد اما به دلیل سوژه حساسیتبرانگیز آن یعنی زیرسوال بردن ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاهها، موفق به دریافت پروانه نمایش نشد و از اکران دور ماند.
«آبادان» اثر مانی حقیقی در سال ۱۳۸۵ است. اداره نظارت و ارزشیابی در آن دوره اینطور تشخیص داد که پس از صدور مجوز، فیلم در نمایش عمومی با واکنشهایی دردسرساز روبهرو خواهد شد. بخشهایی از فیلم که در شهرک وزارت دفاع میگذرد بیش از سایر بخشها مانع صدور مجوز شده است.
«سنتوری» اثر داریوش مهرجویی در سال ۱۳۸۵ است. فیلمی اجتماعی با رویکردی انتقادی که تم اصلی آن تضاد سنت و مدرنیته در جامعه امروز ایران و موضوع آن سقوط هنرمند و خودویرانگری او در جامعهای است که هنر واقعی را برنمیتابد و مدام آن را محدود و سرکوب میکند. سنتوری قرار بود در تاریخ ۳ مرداد ۱۳۸۶ اکران شود که به بهانههای مختلف از سوی وزارت ارشاد از جمله عدم توانایی کنترل جو سالن، اکران آن لغو شد. پس از هفت ماه سرنوشت اکران سنتوری همچنان در ابهام بود تا اینکه سیدی قاچاق آن با زیرنویس انگلیسی به بازار آمد و واکنشهای فراوان و متناقضی را برانگیخت. از سویی تهیهکننده از مردم خواست فیلم را نخرند و از سویی مسئولان عوامل فیلم و تهیهکننده را مقصر اصلی توزیع غیرمجاز فیلم دانستند.
سرانجام پس از کشمکشهای فراوان در مردادماه ۱۳۸۹، پس از سکته قلبی و مرگ نابههنگام تهیهکننده آن فرامرز فرازمند مجوز اکران ویدئویی این فیلم صادر شد.
«دویدن در میان ابرها» اثر امین فرجپور در سال ۱۳۷۸ است. این فیلم که در جشنواره فجر سال ۱۳۸۸ جایزه فیلمنامه و کارگردانی را در آثار اول به دست آورد و بعدتر نیز در کارلووی واری، جشنواره هامبورگ و فستیوال وزول جوایز زیادی به دست آورد از آن سال نتوانسته مجوز اکران بگیرد و به بهانههای زیادی از جمله سیاهنمایی روی پرده نیامده است. دویدن در میان ابرها حتی مجوز نمایش در گروه هنر و تجربه و نمایش ویدیوئی نیز نداشتهاست.
ترانه تنهایی تهران (سامان سالور)، خستگی (بهمن معتمدیان)، باد ما را خواهد برد (عباس کیارستمی)، زمهریر (علی روئینتن)، کسی از گربههای ایرانی خبر نداره (بهمن قبادی)، زیر آبا (سپیده فارسی)، به امید دیدار (محمد رسولاف)، اوریون (علی زمانی) و نزدیکتر از آشنا (رضا سرکانیان) نیز نتیجه توقیفهای طی سالهای ۷۸ و ۸۸ هستند.
اما «گزارش یک جشن» اثر ابراهیم حاتمیکیا در سال ۱۳۸۹ است. با اینکه این فیلم در جشنواره فجر سال ۸۹ شرکت داشت ولی بعد از آن توسط سازمان سینمایی توقیف شد و هیچگاه در سینماها اکران نشد و حتی نمایش ویدیوئی نیز نداشته است.
«پریناز» اثر بهرام بهرامیان در سال ۱۳۸۹ است. دلیل توقیف کاراکتر اصلی فیلم با بازی فاطمه معتمدآریا بود. شورای پروانه نمایش دولت دهم، نمایش چهره زن مؤمن و متدین که دارای وسواسهای فکری و اختلالات شخصیتی است را رد و اعلام کرده بود چنین تصویری امکان نمایش در سینماها را ندارد. این فیلم سرانجام با تغییرات و حذفیات بخشهایی از آن در شهریور ۱۳۹۶ در گروه هنر و تجربه اکران شد.
«رستاخیز» اثر احمدرضا درویش در سال ۱۳۹۱ است. این فیلم همان سال ۹۱ روی پرده سینما رفت ولی پس از گذشت دقایقی از پخش آن به دلیل نمایش چهره حضرت عباس (ع) و خاندان بنیهاشم با اعتراض برخی مراجع و علما توقیف اکران شد.
«آشغالهای دوستداشتنی» اثر محسن امیریوسفی در سال ۹۱ ساخته شد. به دلیل موضوع فیلم که درباره حوادث سال ۱۳۸۸ است به مدت ۶ سال توقیف بود و سرانجام در زمستان ۱۳۹۷ اکران شد.
«گشت ارشاد» و «زندگی خصوصی» نیز دقیقا در همین بازه زمانی توقیف شدند.
«عصبانی نیستم» اثر رضا درمیشیان در سال ۱۳۹۲ است. عصبانی نیستم به دلیل موضوع فیلم که در مورد حوادث سال ۱۳۸۸ است، توقیف شد و بعد از ۶ سال در اردیبهشت ۱۳۹۷ اکران شد.
مثلث واژگون، مهمونی کامی، پرده بسته، دستنوشتهها نمیسوزند، تاکسی، منشی مخصوص من، نوشتن بر شهر و پنجاه کیلو آلبالو نیز نتیجه توقیفها در سالهای ۹۳ تا ۹۵ هستند.
اما کیانوش عیاری که هماکنون با توقیف غیرمنتظره خانه پدری پس از حدود ۱۰ سال مواجه است، فیلم دیگری را نیز با عنوان «کاناپه» در لیست بلندبالای توقیفیها دارد.
اما «رحمان ۱۴۰۰» اثر منوچهر هادی و محصول سال ۱۳۹۷ است که در نوروز ۱۳۹۸ اکران شد و توانست رکورد بیشترین حضور تماشاگر در یک روز و بیشترین فروش روزانه را بشکند ولی پس از حدود ۲۰ روز به دلیل اکران نسخه بدون مجوز در برخی سینماها توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توقیف شد.