مهرداد فلاطونی در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: اولین مسئلهای که در زمینه چند همسری باید مد نظر قرار گیرد، این است که پدری که از ازدواجهای مختلف دارای فرزند میشود، چگونه میتواند عدالت پدری را میان آنها برقرار کند؟ چگونه میتواند وظایف پدری را به درستی انجام دهد؟.
وی با اشاره به تاثیر چند همسری بر فرزندان گفت: تحقیقات نشان داده کودکانی که در خانوادههای چند همسری رشد کردهاند به سمت بزهکاری سوق داده میشوند، رفتارهای پرخطر در آنها بروز مییابد، گوشهگیر میشوند و نمیتوانند تعاملات اجتماعی خوبی با دیگران برقرار کنند که همه این مسائل میتواند کیفیت زندگی آیندهشان را نیز کاهش دهد.
به گفته فلاطونی، کودکانی که پدرشان چند همسر دارند با اولین مسئلهای که مواجه میشوند این است که دوستان و همکلاسیهای آنها شروع به تمسخر کردن آنها میکنند، با گذشت زمان این تمسخر آنها را درگیر عقدههای درونی از جمله عقده خودکمبینی کرده و در بزرگسالی دچار سرخوردگی اجتماعی، گوشهگیری یا رفتارهای پرخاشگرانه و ضداجتماعی میشوند. در واقع این عقدهها به صورت مکانیزم و واکنشهای وارونه بروز مییابد.
این روانشناس افزود: معمولا کودکان پس از متوجه شدن ازدواج مجدد پدرشان شروع به اذیت و آزار والدین خود یا خانواده همسر دیگر پدر میکنند. براساس روانشناسی شناختی برخی پسربچهها در حالت طبیعی دچار عقده اُدیپ (تمایل حسی، عاطفی پسربچه برای ارتباط با مادرش گفته میشود که حسی از رقابت با پدر را پدید میآورد) میشوند، این در حالیست که با موضوع چند همسریِ پدر، این حالت تشدید میشود.
وی ادامه داد: زمانی که سخن از تعدد زوجات به میان میآید، یعنی عشقی میان زن و شوهر وجود ندارد، در این میان فرزندانی که از همسر اول هستند و احساس تملک بیشتری به پدرشان دارند، به دلایل مختلفی از جمله مسائل مالی (مانند تقسیم ارث)، عاطفی و رفتاری با فرزندان همسر دوم پدرشان سازگاری ندارند، زیرا از ابتدا به واسطه مسائلی که فیمابین مادر و همسران دیگر پدر اتفاق افتاده دچار حسادتهای درونی شدهاند، از سوی دیگر آنها نتوانستهاند بهرهوری عاطفی مناسبی از پدر و مادر خود داشته باشند.
فلاطونی تاکید کرد: همیشه زنِ اول مردانی که چند همسر دارند احساس میکنند حقشان ضایع شده است، آنها این احساس را وارد خانواده کرده و شروع به همسانسازی فرزندان پسر با پدر میکنند، در این زمان فرزندان بر علیه پدر میشوند، زیرا رنج و ستمی که به مادرشان شده را احساس میکنند و این موضوع موجب عدم احساس امنیت در خانواده میشود.
وی در ادامه با اشاره به تاثیر چند همسری بر فرزند دختر بیان کرد: دختران، نیازمند حمایت اولین جنس مخالف زندگیشان، یعنی پدر هستند. حال تصور کنید پدر خانواده با ازدواج با زنان دیگر باید حمایت پدرش را میان فرزندان دیگری که از ازدواج با زنان دیگر به وجود آمدهاند تقسیم کند، در این شرایط او احساس خوبی نخواهد داشت. از سوی دیگر ممکن است دختران ازدواج مجدد پدر را نوعی خیانت تلقی کنند و در این حالت حس اعتمادشان نسبت به مردان تغییر کند؛ با این شرایط پدر چگونه میتواند اسطوره و الگوی زندگی دخترش باشد؟ مروری بر گذشته دخترانی که در سن بزرگسالی نسبت به مردان بیاعتماد هستند نشان میدهد که پدران آنها یا به دنبال رابطه دیگری بوده یا رابطه دیگری داشته است.
این روانشناس تاکید کرد: تمامی تبعات ذکر شده درباره موضوع چند همسری بر رفتار کودکان با فرض این که همسران مرد هرکدام دارای زندگی و سرپناه جداگانهای باشند ذکر شد. حال اگر همه همسران در یک خانه باشند به طور قطع تبعات بدتری بر فرزندان خواهد داشت.