فقدان اینترنت و عدم دسترسی به شبکه های اجتماعی و برخی سایتهای خارجی اقشار و گروههای مختلفی از فروشندگان مجازی گرفته تا دانشجویان و کاربران عادی فضای مجازی را تحت تأثیر خود قرار داده بود؛ به گونهای که بسیاری از آنان عملاً قادر به پیشبرد بخشی از فعالیتهای خود نبودند و به تناوب اعتراضهایی نسبت به این موضوع و متعاقب آن پرسشهای زیادی در خصوص زمان متعادل شدن شرایط و برقراری مجدد اتصال اینترنت از سوی بدنه اجتماع مطرح میشد.
گفتوگوهای این گزارش روز قبل از وصل مجدد اینترنت در برخی نقاط کشور گرفته شده است، لذا ممکن است در زمان انتشار گزارش، در برخی شهرها اینترنت وصل شده باشد.
یکی از مهمترین مشکلات "Google" است!
یکی از مهمترین مشکلات برخی افراد "Google" است، بله، گوگل! چون دسترسی به سایتهای داخلی هم برای افراد مشکل شده است. ممکن است بخواهیم برخی منابع داخلی و یا سایتهای رسمی ادارات –مثل استعلام وضعیت کارت سوخت یا سایت پست- را از طریق یک موتور جستجو سرچ کنیم، در حالی که با این شرایط حتی نمیتوانیم ایمیل هایمان را چک کنیم.
یک دانشجوی مقطع دکترای کامپیوتر می گوید: «مهمترین مشکل گوگل است چون دسترسی به سایتهای داخلی را هم مشکل کرده است؛ ممکن است ما بخواهیم منابع داخلی را سرچ کنیم و چون آدرس سایت ها را نمی دانیم دشواری بزرگی است.» این دانشجو ادامه می دهد: «ما باید مقاله بخوانیم که این هم نیاز به دسترسی به گوگل دارد و یا مقالهای را برای چاپ ارسال کنیم؛ که برای آن طرف اصلاً تعریف نشده که ممکن است ما دچار چنین مشکلاتی باشیم! در کل اختلال و ایراداتی در کارهایمان به وجود آمده است.»
حاصل تمام زحماتم سوخت
دانشجوی دیگری با ناراحتی می گوید: «من به عنوان یک فرد عادی که هیچ واکنشی نسبت به گرانی بنزین نشان نداده و هزاران نفر دیگر مثل من که شاید اصلاً این مسئله برایشان مهم هم نبوده، چرا باید این شرایط را متحمل شوند؟»
شخصی که حرفه اش عکاسی است هم مشکل مشابهی دارد: «با زحمت زیاد یک مجموعه عکس مناسبتی تهیه کرده بودم که باید شنبهی گذشته ارسال میشد ولی متأسفانه دسترسی به ایمیل امکان پذیر نبود که با این اتفاق –قطع اینترنت- عکسها و حاصل تمام زحماتم سوخت و منقضی شد.»
یک بازار داغ و رو به توسعه از دست رفته
اما فروشندگان مجازی و افرادی که تنها از طریق شبکه های اجتماعی قادر به عرضه و فروش کالاهای خود بودند چطور؟ به نظر می رسد آنان ار جمله گروه هایی بوده اند که بیش از سایر افراد از این جریان متضرر شده اند.
اختلالات در خطوط تلفن همراه، عدم آنتن دهی، و برخی محدودیتهای اینترنتی برای اقشار مختلف مردم مشکلاتی را به همراه داشته است، از قطع ارتباط افراد با دوست و فامیل راه دور گرفته تا قطع درآمد و راکد شدن کار و حتی تعطیلی برخی کسب و کارها و فعالیتهایی که به اینترنت وابستگی داشتند... و حالا صاحبان مشاغل اینترنتی نگران اوضاع به وجود آمده و عقب ماندن از جریان فعالیتهای شغلی خود هستند.
یک فروشنده که در فضای مجازی فعالیت می کند گفت: «این یک هفته بازار همهمان تعطیل بود؛ وقتی یک فروشگاه مجازی تعطیل شود یعنی یک بازار داغ و رو به توسعه از دست رفته و فروش فقط به مغازه های فیزیکی محدود میشود که البته باید گفت اگر همین مغازههای فیزیکی هم نباشد کسب و کار شخص کلاً تعطیل میشود؛ آن هایی که خارج از اینترنت هم فعال بودند، فروششان کم بوده چرا که امروزه بخش عمدهای از فروش و تبلیغات به واسطه اینستاگرام و اپلیکیشنهای مشابه است.»
شرایط کنونی نه تنها فروشندگان فضای مجازی که فروشگاههای فیزیکی را نیز درگیر کرده است. بسیاری از فروشگاه ها کالاهای خود را هم به صورت آنلاین و هم به شکل فیزیکی و سنتی آن ارائه میکردند اما به گفتۀ برخی از همین فروشندگان در فروشگاهها، بازار محدود به منطقهای خاص شده و فروش نیز دارای محدودیت است، اما با به نمایش گذاشتن محصول در فضای مجازی، بازار گستردهتر شده و میتواند کل کشور یا هر نقطه دیگری از زمین با سلیقهها و نیازهای مختلف را دربر بگیرد؛ بنابراین، مشتریها و در نتیجه فروش بیشتری خواهد داشت.
قطع شدن اینترنت تلنگر خوبی بود
فروشندهی دیگر اما زاویهی دید متفاوت تری دارد: «قطع شدن اینترنت تلنگر خوبی بود و شخصاً به فکر ایجاد زیرساختهای جدیتری افتادهام؛ باید بدانیم که نباید فقط به اینستاگرام تکیه کرد.»
به نظر می رسد در طول همین یک هفته اخیر، افراد عادی هم از این قاعده مستثنی نبوده و روزهای سخت و کسالت باری را تجربه کردند...
تمام زندگی من روی گوگل می چرخد!
سپهر عکاس و دانشجو است، او با اشاره به مشکلات اخیر عنوان می کند: «تمام دوستان و اطرافیان من از این وضعیت شاکی هستند؛ مثلاً این هفته که با دوستانم به کوه رفته بودیم یکی از آن ها گفت خب این دو روز را به کوه آمدیم هفته بعد را چکار کنیم؟! یک نفر دیگر میگفت تمام زندگی من روی گوگل میچرخد، همه چیز را ببندند اما گوگل را از من نگیرند....»
مجید نیز می گوید: «قبلاً زیاد کتب چاپی می خواندم و وقتی اینترنت قطع شد سعی کردم دوباره به گذشته برگردم و کتاب های چاپی بخوانم. اما نتوانستم، چون وابستگی زیادی به مطالعات مجازی و پیدیاف هایی با موضوعات مختلف که از سایت ها دانلود میکردم پیدا کرده ام.»
شبکههای اجتماعی داخلی نمیتوانند پاسخگوی نیازها باشند
سیما گله می کند: «همه از نبود اینترنت کلافه هستیم و مسائل شغلی و فعالیتهای اجتماعی همه ما معلق مانده بود. شبکه های داخلی هم که به خاطر سرعت بسیار پایین و محدودیت های زیاد به هیچ وجه نمی توانند پاسخگوی نیازهای ما باشند. به کل از دهکده جهانی جدا شده و دور افتاده بودیم.»
برخی به این اشاره کردند که این روزها باید در آزمونهای آنلاین شرکت میکردند که یا به دلیل عدم اتصال به درگاه بانکی و یا عدم دسترسی به ایمیل خود قادر به این کار نشدند، برخی به مشاغلی اشاره کردند که کارشان در گروی ارتباط با شرکتهای خارج از ایران است.
بسیاری از دانشجویان به قطعی اینترنت اعتراض داشتند و اینکه با قطع بودن شبکه جهانی، به مقالههای علمی دسترسی ندارند و برای دفاع از پایاننامههای خود دچار مشکل شدند. مخاطبی نوشته است: «فکری هم به حال ما دانشجوها بکنید که تا دی مهلت دفاع داریم و با قطعی اینترنت، به در و دیوار نگاه میکنیم.» دیگری نوشته است: «الان وقت دفاع دانشجوهاست اما نه به مقالات دسترسی داریم، نه به ایمیل. در دورهای که همه چیز هوشمند شده و با اینترنت کار میکند، قطع کردن اینترنت واقعا منطقی نیست.»
یکی دیگر از مخاطبان نوشته است: «دسترسی آزاد به اطلاعات حق همه است نه فقط اقشار خاص. اینترنت ملی عملا برای پژوهشهای دانشجویی بیاستفاده است و دغدغه مردم برای استفاده از اینترنت که فقط پیامرسانها نیستند.» حتی بسیاری از کاربران گفتهاند که راضی به محدودیت شبکههای اجتماعی و پیامرسانها هستند اما درخواست اتصال به اینترنت را دارند. یکی از مخاطبان نوشته است: «اینستاگرام و واتساپ و هرچه شبکه اجتماعی و پیامرسان هست را قطع کنید، اما بقیه اینترنت را باز کنید که ما از کار و زندگی افتادهایم.»
بسیاری از صاحبان کسبوکارها هم به قطعی اینترنت واکنش نشان دادند. یکی از مخاطبان نوشته است: «به مسوولین بگویید حداقل ۱۰۰ هزار جوان در شرف از دست دادن کارشان هستند، من مدیر وبسایت برندی هستم که ۷۸ نیرو دارم، قطعا مجبور به اخراج ۷۵ نفر خواهم شد.» درحالی که یک کسبوکار درباره از دست رفتن شغل برای نیروهای خود صحبت میکند، با در نظر گرفتن اینکه مشت نمونه خروار است، به طور حتم بسیاری از جوانان در آستانه بیکاری قرار گرفتند.
یکی دیگر از مخاطبان به محدودیتهای موجود اشاره کرده و گفته است: «اینکه اینترنت با محدودیتهایی مواجه بوده، یعنی بهکلی قطع بوده است. پارسیجو برای جستوجوی هر موردی ابتدا به مقالههای ویکیپدیا ارجاع میدهد که مسدود است.» از طرفی هرچند موتور جستوجوی داخلی پارسیجو به عنوان یکی از ابزارهای بومی با سرورهای داخلی در دسترس کاربران است، اما با مراجعه به این جویشگر، تفاوت آن با رقیب بلامنازعش گوگل را مشاهده خواهید کرد.
مخاطبی درباره مشکلات جویشگرهای بومی در غیاب گوگل نوشته: «حداقل یک موتور جستوجوگر برای شبکه داخلی میساختید.» و دیگری هم گفته است: «برای دسترسی و پیدا کردن همین سایتهای داخلی نیاز به یک موتور جستوجوگر قوی هست که از دسترس خارج شده.»
از طرفی برخی از کاربران به این موضوع اشاره کردند که «شبکه ملی اطلاعات برای نقاط حساس خوب است، نه برای عموم مردم که اطلاعات حساسی ندارند.» و دیگر اینکه «شبکه ملی اطلاعات برای راه افتادن کار ادارات و سازمانها و ارگانهای حکومتی است و اصلا قابلیت رفع نیاز کسبوکارهای اینترنتی را ندارد و در شبکه ملی اطلاعات، مردم فراموش شدهاند.»
کاربر دیگری هم نوشته است: «اینترنت ملی بسیار هم خوب است و از مفاسد عدیدهای جلوگیری میکند، اما بدوا باید تمهیدات لازم اجرا میشدند و سپس اینترنت ملی اجرا میشد، الان سایتهای پارس قرآن، المعانی، مهد قرآن که من هر روز به آنها سر میزدم و یادداشتبرداری میکردم، از کار افتادهاند! سرور این سایتها در درون ایران هستند، آیا این است آن اینترنت ملی؟ که حتی سایتهای قرآنی و اسلامی هم برای محققان علوم دینی و قرآنی از کار افتادهاند؟»
کاربری معتقد است «شبکه ملی اطلاعات نتوانسته رضایت مردم عادی را جلب کند» و دیگری نوشته است: «این شبکه ظرفیت میزبانی از همه کاربران را ندارد و در بسیاری از موارد با قطعی مواجه بوده است، اما اگر اینترنت جهانی وصل نشود، قطعا بسیاری از کسبوکارها از کار خواهند افتاد.»
کاربر دیگری نوشته «با دهها کسبوکار اینترنتی در ارتباطم. همه یا قطع شده یا اگر سایتشون فعاله تراکنش و فروشی انجام نمیشه، ساعتها وقت برای ارسال پیامک به مشتریان از بین میره و خدمات زیادی به دلیل نبود گوگل و سرویسهای خارجی کاملا متوقف است.»
دیگری تاکید کرده که« آنچه پرواضح است اپهای داخلی و سایتهای جستوجوی داخلی بسیار ضعیف و فاقد ظرفیت لازم برای پاسخگویی به نیاز مردم هستند. این اپها و سایتها زمانی میتوانند نظر مثبت مردم را جلب کنند که به حد کافی قوی و قادر به رقابت باشند».
مخاطب دیگری نوشته است: «۹۰ درصد مردم مثلا وقتی میخوان به سایت بانک وصل بشن، تو گوگل اسم بانک رو سرچ میکنند، حالا با این وضعیت فعلی باید دقیقا آدرس سایت رو تایپ کنی. این یعنی سختی تو انجام کار. مثل اینکه مسئولین اصلا مردم رو درک نمیکنند».
یکی دیگر از کاربران نوشته است: «اینترنت داخلی برای کسبوکارهای استارتآپی عملا کارایی نداره چون مثلا ما اساس جذب مشتریمون از جست وجوی گوگل هست و هزاران کسبوکار مثل ما هستند که الان نابود شدند».
بعضیا فقط بفکر خودشونن جناب الان بنده که از طریق این دو شبکه کار میکنم چکار کنم؟ واقعا که ... دم بعضیا گرم با این پیامای سازندشون...