خانم لیلا واثقی فرماندار شهر قدس در مصاحبه ای به صراحت اعلام کرده است که دستور شلیک به مهاجمین به فرمانداری شهر قدس را صادر کرده است. او می گوید: «معترضان در را شکستند و وارد شدند. سینه سپر میکردند و میگفتند اگر میتوانید ما را بزنید. چون میدانستند نیروی انتظامی دستور شلیک ندارد... به نیروی انتظامی دستور دادم به هر کس که وارد ساختمان فرمانداری شد شلیک کنند.»
کامبیز نوروزی در ادامه یادداشتش نوشت: این اولین موردی است که بطور مشخص معلوم می شود دستور تیر توسط چه کسی صادر شده است. خانم واثقی صادقانه سخن گفته است. اما در این صداقت و صراحت نوعی تبختر و خوی خشونت دیده می شود.
در هرحال لازم است از این ماجرا تحقیق و بررسی کامل به عمل آید. آیا شرایط برای دستور تیر فراهم بوده است؟ آیا نیروی انتظامی مستقر در محل مجاز به تبعیت از دستور او بودند. نتیجۀ دستور تیر چه بوده؟ آیا کسی با این دستور مجروح یا کشته شده است؟ مقررات انتظامی در این موارد چه می گوید؟ آیا بدون دستور تیر امکان حراست از ساختمان فرمانداری نبود؟
او گفته است مأموران حفاظت فرمانداری برای حفاظت از شهرداری رفته بودند. مضمون این حرف خانم واثقی می تواند این باشد که اگر آنها در محل فرمانداری میبودند احتمالاً قادر به مهار مهاجمین میشدند. به عبارت دیگر اگر در مواجهه با مهاجمین به شکل حرفهای و اصولی با نیروی کافی رفتار میشد، نیازی به شلیک گلوله نبود. آیا گزارشی که او میدهد درست است؟ در اینصورت چرا برای تدارک دفاع از ساختمان فرمانداری نیروی کافی گسیل نشد. شاید با حضور مأمور محافظتی کافی، کار بدون شلیک یا دستور تیر فیصله مییافت. به این ترتیب غیر از خانم واثقی از کسان دیگری هم باید تحقیق شود که در آن محل مسئولیت انتظامی داشتند.
دستگاههای نظارتی، خصوصاً دستگاههای نظارتی دولت، نمیتوانند از این نمونۀ روشن به سادگی عبور کنند. باید تحقیقات دقیق و کافی انجام شود و میزان مسئولیت مقامهای شهر قدس روشن شود و چنانچه رفتاری غیرقانونی یا خارج از اصول مدیریت بحران داشتند با آن برخورد شود.
این نمونه میتواند مدخلی باشد برای تحقیقهای فراگیرتر از سایر مناطق و ابعاد و ابهامت حوادث شهرهای مختلف.