نخبگان سیاسی کشور حداقل پس از ۲ برهه اعتراضات دیماه ۹۶ و آبانماه ۹۸ از ضرورت «گفتگو با مردم» و «اقناعسازی افکار عمومی» سخن گفتند. تدارکات دولت برای اطلاعرسانی در جنگ اقتصادی تحریمها، به راهاندازی ستاد تبلیغات و اطلاعرسانی اقتصادی کشور خلاصه شد و اخیرا هم اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور، با تجدید ابلاغیهای خواستار جلسات مستقیم وزرا و استانداران با مردم شده بود.
جلسات ستاد تبلیغات بیش از آنکه جنبه ارتباط با مردم داشته باشد، کارکرد درونگروهی با مجموعه نهادها و ارکان حاکمیتی داشت و عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور، بلافاصله بعد از انتصابش از سوی رئیسجمهور اعلام کرد که قرار نیست نقش سخنگویی را در این خصوص ایفا کند. این در حالی است که مردم خطاب مستقیم تحریمهای آمریکا بودند و علیالقاعده نخستین کارکرد ستاد نیز میبایست گفتگو با مردم میبود. دستوری هم که معاون اول رئیسجمهور مهرماه سال ۹۶ داده بود تا حسب تأکیدات رهبر انقلاب مبنی بر ارتباط نزدیک با مردم برای آگاهی از مشکلات آنها و اهتمام در رفع مشکلات مذکور، حداقل یک روز در ماه را برای ملاقات مردمی تعیین کنند، آنقدر روی زمین ماند تا جهانگیری عین همان نامه را با شماره بخشنامه جدید به تاریخ ۲۷ آبانماه ۹۸ تجدید کند. این بخشنامه پس از اعتراضات آبانماه خطاب به اعضای هیأت دولت صادر شد تا شاید وزرا و استانداران آن را یادشان بیاید.
انفعال و انطباقناپذیری اعضای کابینه در نحوه اطلاعرسانی شرایط جنگ اقتصادی کشور وقتی آشکار شد که رئیسجمهور از خالی بودن حدود ۷۰ درصدی سهم بودجه عمومی کشور از منابع نفتی کشور سخن گفت و افکار عمومی چنین سخنانی را در نقطه مقابل اظهارات محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت، قرار میداد که وعده ارائه برنامه بودجه بدون نفت در سال ۹۹ را داده بود. اخیرا علی ربیعی، سخنگوی دولت، در پاسخ به انتقادات از ارتباطات دولت با مردم در یادداشتی نوشت: «این روزها ضرورت اقناع افکار عمومی را بهکرات میشنویم؛ اینکه باید جامعه برای افزایش قیمت بنزین اقناع میشد. من هم معتقدم که ما اقناع نکردیم، اما موضوع اقناع مورد نظر من اقناع جامعه درباره تحریم است». اینکه چقدر دولت قادر است زبان گویایی در تبیین واقعیتها برای مردم داشته باشد را در گفتگو با کارشناسان سیاسی بررسی کردیم.
نمیتوانیم به روی خودمان نیاوریم
داریوش قنبری، نماینده اصلاحطلب مجلس هشتم تبیین نشدن شرایط تحریمی کشور برای مردم را ناشی از کوتاهی دولت دانست و گفت: باید در این زمینه واقعیات را با مردم در میان گذاشت. مردم باید در جریان این مسائل باشند. مردم باید بدانند که دولت الان در چه شرایطی است. نباید مردم را بیگانه تلقی کرد. در ارتباط با شرایط اقتصادی کشور قطعا مسئله تحریمها تأثیر داشت و درخصوص ریشههای این مسائل و مشکلات باید دولت کمک کند تا مردم نسبت به مسائل و مشکلاتی که برای کشور بهوجود آمده است، قانع شوند.
عضو شورای مرکزی حزب مردمسالاری با بیان اینکه اقتصاد ایران یک اقتصاد کارمندی است، افزود: اقتصادی کارمندی یعنی اینکه کارمندی که ماهانه درآمد ثابتی دارد، دولت هم به شکل ثابتی درآمدی را حاصل از فروش نفت داشته و بین بخشهای مختلف کشور توزیع کرده است. تاکنون کشور به این شیوه اداره میشده است، اما الان آن درآمد نفتی و آن حقوق ماهانه کاهش پیدا کرده است. کارمندی را درنظر بگیرید که ۳ میلیون تومان در ماه حقوق میگرفته و الان ارزش آن به ۵۰۰ هزار تومان کاهش یافته است. قطعا و یقینا پدر خانواده با این کاهش حقوق نمیتواند مایحتاج زندگی را به شکل مناسبی تأمین کند و به مشکلاتی برخورده است.
به گفته قنبری «دولت در ارتباط با مسائل اقتصادی و ریشه آنها باید خودمانیتر با مردم حرف بزند و مردم را در ارتباط با اوضاع و شرایط دعوت به مشارکت کند. گفتن واقعیات ضریب اعتماد مردم را افزایش میدهد. هرچه دولت خودش را بیشتر به مردم نزدیکتر کند و واقعیات جامعه را به شکلمناسبتری برای مردم تبیین کند، میتواند هم چتر حمایتی مردمی بهتری داشته باشد و هم در غلبه بر این اوضاع و شرایط با مهارت و درایت مناسبتری نیز عمل کند.» او در پاسخ به این سؤال که آیا نگفتن واقعیتها به مردم بهخاطر شاد نشدن دشمن استدلال مناسبی است، تصریح کرد: بعضی از ما اینطور فکر میکنیم که اگر به روی خودمان نیاوریم چه شرایطی داریم دشمن هیچ خبری ندارد و در این اوضاع و شرایطی که صحبت از دهکده جهانی میشود دشمن ناکام میشود. اینطور نیست. دشمن آنقدر عقل داشته که این را بفهمد تحریم بر ما اثر منفی داشته و به همینخاطر نیز ما را تحریم کرده است. دشمن از سر تفنن و سرگرمی نیامده ما را تحریم کند. دشمن شرایط اقتصادی ما را به خوبی شناخته و آمده راههای ارتباطی ما را از هر حیث بسته است؛ از ارتباطات بانکی گرفته تا فروش نفت و سایر عرصهها. هر چند روز یکبار شاهدیم شخصی و نهادی در کشور ما مورد تحریم قرار میگیرد و دشمنانی که این تحریمها را وضع کردهاند اذعان میکنند سختترین رژیم تحریمها را در طول تاریخشان علیه ایران وضع کردهاند. آنها به این اطمینان رسیدهاند که از طریق تحریمها میتوانند مشکلاتی را برای ما درست کنند وگرنه اینقدر بهخودشان فشار نمیآوردند.
جنگ اقتصادی آژیر خطر میخواهد
نویسنده و تحلیلگر مطالعات آمریکا نیز با بیان اینکه نمیتوان یک الگوی صفر و یکی درخصوص نحوه و میزان اطلاعرسانی دولت درخصوص تحریمهای آمریکا علیه ایران ارائه کرد، گفت: نه میتوان از مسئولان انتظار داشت بهخاطر اینکه طرف خارجی سوءاستفاده نکند، گزارش غیرواقع از شرایط کشور ارائه دهند و بگویند بسیار عالی است، نه میتوان انتظار داشت همه مشکلات و گرفتاریها را بگویند. در هر دو حالت کشور دچار بحران میشود. باید یک تعادل در بیان شرایط کشور وجود داشته باشد.
امیرعلی ابوالفتح همچنین درباره برخی تناقضات در تشریح شرایط کشور از سوی رئیسجمهور و سایر مسئولان دولتی، گفت: برخی اوقات پیامهای داخلی به خارج از کشور ارسال میشود و طرف مقابل نباید به این اطمینان برسد که وضعیت اقتصادی کشور بسیار بحرانی است. جنگهای روانی و تبلیغاتی در مواجهات کشورها اهمیت دارند. اطلاعرسانی تحریمها مدیریت میخواهد و باید همزمان باشد. هیچ ایرادی ندارد که اگر صبح رئیسجمهور سخنی میگوید، بعدازظهر سخنگوی دولت حرف دیگری بزند. دروغ نباید باشد، اما افکار عمومی هم باید مدیریت شود. همین مسئله در کشورهای دیگر نیز وجود دارد؛ مثلا در ایالات متحده رئیسجمهور یک چیز میگوید، وزیر خارجه چیز دیگری و حزب دمکرات و جمهوریخواه نیز حرفهای دیگری. ما نباید در کشور از چندصدایی به سمت ارسال یک پیام واحد حرکت کنیم. این صدا ممکن است فقط امیدواریها را منتقل کند و فقط ممکن است بازگوکننده ناکامیها و شکستها باشد. این تعادل باید وجود داشته باشد. ابوالفتح تأکید کرد: در عین حال که جامعه باید نسبت به واقعیتهای جنگ اقتصادی آگاه شود، امیدش را هم نباید از دست بدهد. همانطور که طرف خارجی نباید اطمینان پیدا کند که کشور در آستانه فروپاشی اقتصادی قرار گرفته است. همانطور هم نباید بهگونهای به افکار عمومی اطلاعرسانی شود که خودشان را آماده مواجهه با یک جنگ اقتصادی نکنند. سنگین شدن هر یک از کفهها میتواند آسیب جدی به کشور وارد کند. شاید به همین علت است که گفته میشود تیم رسانهای آقای روحانی در ۲ سال اخیر ضعیف عمل کرده و نتوانسته این توازن را ایجاد کند.
او با اشاره به تفاوتهای اطلاعرسانی در جنگهای نظامی و اقتصادی تصریح کرد: در جنگ ۸ ساله وقتی بمب و موشک به شهرها میخورد، تلفات و آسیبها ملموس بود، آژیر قرمز کشیده میشد و مردم متوجه میشدند در شرایط جنگی هستند، ولی در قرن بیستویکم ابزارها متفاوت شده است. دیگر آن آژیر خطر به صدا درنمیآید، یا تعداد بمبهای افتاده شده محاسبه نمیشود. این اقتصاد است که دارد آسیب میبیند و، چون صدا ندارد، ممکن است مردم متوجه نشوند و خودشان را در شرایط جنگی قرار ندهند. صحبتهای آقای روحانی و سایر مقامات حکم آژیر خطر را دارد. جامعه باید بداند که در شرایط جنگی است. ما چه دوست داشته باشیم، چه نداشته باشیم، چه به استقبالش رفته باشیم و چه بر ما تحمیل شده باشد، وضعیت کنونی کشور جنگی است و اینها باید به مردم گفته شود. اطلاعرسانی شرایط جنگی خیلی پیچیده است و به همین علت نیاز به یک تیم رسانهای و افکارسنجی بسیار قوی دارد که بتواند توازن را برقرار کند.
واقعیت برجام و تحریم را با هم بگوییم
مشاور رئیس دولت اصلاحات با بیان اینکه هیچ ارتباطی بین اظهارات سخنگوی دولت مبنی بر ضرورت اقناعسازی مردم درخصوص تحریمها و اعتراضات ناشی از افزایش قیمت بنزین نمیبینم، گفت: نهتنها موقعی که تحریمها با خروج آمریکا از برجام دوباره آغاز شد، بلکه زمانی که برجام امضا شد، حرف بسیاری از کنشگران ازجمله بخشی از اصلاحطلبان و نخبگان دانشگاهی و غیردانشگاهی این بود که ماهیت برجام را توضیح دهند. متأسفانه آقای روحانی و دولت در سال ۹۴ بهگونهای عمل کردند که برجام یعنی رهایی از همه مشکلات و مصیبتها؛ درصورتی که همه کارشناسان میگفتند برجام به بسیاری از سیاستهای داخلی، منطقهای و بینالمللی ما گره خورده است که اگر آنها در داخل کشور مورد توجه قرار نگیرد و مدیریت نشود، نمیشود به برجام امیدوار بود.
عبدالله ناصری یادآور شد: از همان زمان بعد از برجام که تندروها حرکتهایی را شکل دادند، خیلیها گفتند و اظهار نگرانی کردند؛ بنابراین ربطی ندارد که بنزین را به تحریم گره بزنیم. عضو سابق شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان تصریح کرد: من معتقدم آقای روحانی باید واقعیت تحریمها و برجام را به شفافیت برای مردم اعلام میکرد که برجام یک پروژه مستقل نیست و اگر دستگاه حکومت ایران خود را با کل مسائل و مناسبات بینالمللی هماهنگ نکند، برجام پدیده ابتری خواهد بود، ولی متأسفانه آقای روحانی بهعنوان فاتح خیبر امضای برجام را پایان همه مصیبتها و مشکلات قرار داد.
جهانگیری: گفتن واقعیتها علامت دادن به آمریکا نیست
معاون اول رئیسجمهور یک روز پس از اعلام کاهش شدید صادرات نفت ایران و اینکه بهخاطر گوشهای نامحرم قادر به بازگویی رقم آن نیست، در مراسم دومین همایش ملی ایثار اجتماعی گفت: بهعنوان مسئول ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی اعلام میکنم که آمریکا از تمام توان خود برای اینکه اقتصاد ایران را دچار فروپاشی کند استفاده کرد و هیچ کاری وجود نداشت که میتوانستند و انجام ندادند. گاهی بیان این سخنان باعث میشود که عدهای تصور کنند این حرفها بهمعنای علامت دادن به آمریکاست، اما این سخنان در حقیقت بیاعتبار کردن آمریکاست چرا که منظور از این سخنان این است که آمریکا چه کار دیگری میتوانست انجام دهد که انجام نداده است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی معاون اول رئیسجمهوری، اسحاق جهانگیری همچنین با اشاره به تحریمها و محدودیتهای پیش روی نظام بانکی ایران برای جلوگیری از مبادلات تجاری با دیگر کشورها یادآور شد: در همین شرایط سخت تحریم، حجم مبادلات تجاری اقتصاد ایران بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار است و این یعنی با وجود فشارهای آمریکا بر اقتصاد ایران، اقتصاد کشور همچنان روی پای خود ایستاده است. عدهای تصور میکنند که بیان این موضوعات بهمعنای رشد اقتصادی و سر حال بودن اقتصاد کشور است و گاهی تعابیری را بهکار میبرند و میگویند گویا فلانی خبر از وضع اقتصاد کشور ندارد، اما باید به این نکته توجه کنند که اقتصاد ایران براساس برنامهریزیهای آمریکا قرار بود که از هم بپاشد، اما به فضل الهی و با همت مدیران و ایستادگی مردم ایران اقتصاد کشور همچنان سرپا ایستاده است.
معاون اول رئیسجمهور با اشاره به اینکه آمریکا حتی به کشورهای دوست ایران نظیر چین، روسیه و ترکیه نیز فشارهای فراوانی وارد کرده تا آنها را از همکاری اقتصادی با ایران منع کند، افزود: هیچگاه تصور نمیکردیم که کشوری مانند هند که در استقلال و مبارزه با استعمار شهره است، حاضر شود از آمریکا تبعیت و از خرید نفت ایران امتناع کند. وی با یادآوری تحریم کشتیرانی ایران از سوی آمریکا و ممانعت از همکاری میان بنادر ایران و بنادر سایر کشورها تصریح کرد: با وجود همه تلاشهای آمریکا در ۸ ماه نخست سالجاری بیش از ۱۰۰ میلیون تن کالا میان بنادر ایران و دیگر کشورها جابهجا شده و آمریکا از این موضوع متحیر مانده است و کارشکنیهای خود را تا جایی پیگیری کرد که به تعقیب نفتکش ایران در جبلالطارق اقدام و به بهانههای مختلف این کشتی را توقیف کردند. ناخدای این نفتکش هندی بود و مقامات آمریکا ایمیلهای متعددی برای او فرستاده بودند که در ازای پرداخت مبالغ هنگفت، این نفتکش را به بندری که مدنظر آمریکاییهاست هدایت کند. جهانگیری خاطرنشان ساخت: آمریکاییها تصور میکردند اگر تا پایان سال ۹۷ اقتصاد ایران دچار فروپاشی نشود قطعا ایران در سال ۹۸ با قحطی کالا مواجه خواهد شد که خوشبختانه با همت فعالان اقتصادی و مردم این اتفاق رخ نداده است.