این روزها یکی از صحنه های تکراری که در خیابانها و کوچه پس کوچههای کلان شهرها دیده می شود، مربوط به معتادان، جوانان، نوجوانان و حتی کودکانی است که کیسه ای روی دوششان انداخته و از این سو به آن سو سر در سطل های زباله می کنند و تفکیک را نه از مبدا بلکه از درون سطل زباله شروع می کنند.
این افراد به نوعی بار اصلی تفکیک زباله را به دوش می کشند و در قبال آن، خود را در معرض بیماری های عفونی مختلف قرار می دهند و سود این کار پر مشقت نصیب کسانی می شود که برخی مسئولان در شهرداری ها و محیط زیست، آن ها رابه عنوان مافیای زباله معرفی می کنند. به تازگی هم در فضای مجازی صحبت های کارشناس مسئول پایش اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان جنوبی در خصوص رئیس مافیای زباله های بیرجند، بازتاب زیادی داشته است. این کارشناس از گردش مالی ماهانه سه میلیاردی زباله در بیرجند که در اختیار یک پزشک متخصص است، خبرداد! که البته در کل کشور رقم گردش مالی مافیای زباله به چندین هزار میلیارد تومان می رسد. امروز سعی داریم خیلی مختصر بگوییم مافیای زباله کیست، با زباله ها چه می کند، زباله چقدر برایش سود مالی دارد و باید چطور این مافیا را شکست داد؟
چرا می گویند مافیای زباله؟
کلمه «مافیا» بهطور کلی برای اشاره به انواع باندهای تبهکاری که در زمینه خاصی فعالیت های غیرقانونی دارند، استفاده می شود. تمام مافیاها برای ثروت اندوزی، روش های کثیفی دارند و کسانی که برایشان پادویی می کنند از عوامل حیاتی و مؤثر در پایداری و دوام و قدرتمندشدن شان هستند اما کار به نوعی طراحی و عملیاتی می شود که در نهایت هیچ کس سرگروه و پدر خوانده این مافیاها را نمی شناسد. مافیای زباله هم از این قاعده مستثنا نیست و دارای یک شبکه پیچیده است که اساس و پایه آن کودکان و حتی سالخوردگان و نوجوانانی هستند که در مقاطعی از شبانه روز دست به جداسازی زباله های خشک می زنند و ضمن به هم ریختگی و ایجاد آلودگی محیطی، زباله های جمع آوری شده را به اولین مدار گیرنده زباله ها تحویل می دهند و در ازای آن مبالغی دریافت می کنند، طیف بعدی کار جداسازی زباله های خشک و تحویل به مدار بعدی است تا خان آخر و در نهایت به کارخانه های پلاستیک سازی، مقوا سازی، تولید شانه تخم مرغ و...سپرده و پول های کلان در ازای دریافت صدها و هزاران تن زباله خشک رد و بدل می شود! پدرخوانده ها با استثمار زباله گردها سودهای خوبی به جیب می زنند و هر روز میلیاردرتر از روز قبل می شوند. با مرور کارنامه این مافیا، جنایت های زیادی دیده می شود از خشونت و درگیری گرفته تا گوش بری و حتی قتل. هنوز خبر ماجرای درگیری و درنهایت قتل یک زبالهگرد را که چند سال پیش منتشر شده بود یا ماجرای بریدهشدن گوش یکی از زبالهگردها را که به سرعت در فضای مجازی پخش شد، از یاد نبردهایم. این ها بخشی از معضلاتی است که لابهلای سخن از مافیای زباله و گردش مالی و عایدی اقتصادی نوشتیم.
زباله یک سال تهران سودی برابرفساد بزرگ بانکی
شاید با شنیدن رقم سود زباله که بیشترش نصیب مافیای زباله می شود، هوش از سرتان برود. برای این که بفهمید این بازار زباله چقدر پر سود است، کافی است بدانید بر اساس گزارش تسنیم این رقم فقط برای زباله های شهر تهران که روزانه 9 هزار تن است، برابر یک ششم بودجه شهر تهران و برابر یکی از بزرگ ترین فساد های مالی کشور است. بله یعنی سالی حدود سه هزار میلیارد تومان سود از زباله! حالا شما همین مورد را در تولید 58 هزار تن زباله محاسبه کنید. رقمی که هوش از سرتان می برد. این حجم وسیع گردش مالی لفظ طلای کثیف را برای زباله برازنده تر می کند. اما جای تاسف است که سهم شهرداری ها از این میزان سود آن چنان کم است که هنوز شهرداری ها از جیب مردم برای مدیریت پسماند، بودجه پرداخت می کنند! سهم شهرداری تهران از این بازار سه هزار میلیاردی به گفته معاون رفاه وزیر کار، امسال فقط 200 میلیارد تومان و سهم نیروی کار حدود ۳۰۰ میلیارد تومان بوده و بقیه سهم دلالان، پیمانکاران و سرمایه گذاران شده است.
نمکی های پیشرفته
سال هاست دیگر گاری های نمکی که مواد بازیافتی و نان خشک جمع می کردند و در قبالش نمک، جوجه رنگی و .. می دادند، در کوچه ها نمی چرخند. حدود 13،12 سال پیش اعلام شد این افراد باید قانونمند شوند و تحت نظر شهرداری و با هیبت شرکتهای پیمانکاری فعالیت کنند. همانهایی که «نمکیها» را با چرخدستی در مناطق مختلف پخش میکردند، شرکت زدند و با پرداخت مبالغی به شهرداری ها جمع آوری زباله های بازیافتی مناطقی در اختیارشان قرار گرفت که باید با خودروهای ملودرام دار جمع آوری شوند یعنی شهرداری فقط در ازای گرفتن مبلغی زباله های خشک یک منطقه را به پیمانکاران واگذار می کند. شهرداری در ادامه، آموزش شهروندان را هم جزئی از وظایف این پیمانکاران قرار داد که البته آن چه مشخص است، چندان مثمر نبوده است.
برای مقابله با مافیای زباله چه باید کرد؟
قبل از هر چیز بد نیست بدانید متوسط تولید روزانه زباله به ازای هر شخص در جهان 250 گرم و در ایران 750 گرم است یعنی سه برابر میانگین جهانی؛ با این حال طبق گزارشها، ۷۰ درصد زبالههای جهان بازیافت میشود و در ایران این رقم به کمتر از ۲۰ درصد می رسد! بدون شک برای مقابله با مافیای زباله، راه هایی وجود دارد که مهم ترین آن ایجاد انگیزه برای مشارکت مردم در تفکیک زباله خشک از مبدأ است. موضوعی که برای رسیدن به حالت ایده آل در آن، نه زیرساخت کافی داریم و نه برایش فرهنگ سازی و مشوق های انگیزشی درستی در نظر گرفته شده است!
برخی کشورهای پیشرفته با گرانکردن خدمات جمعآوری زباله، فرهنگ تولید کم زباله را توسعه دادهاند اما در کنار آن با خرید زباله تفکیک شده نه تنها به شهروندانشان پول پرداخت می کردند که فرهنگ تفکیک زباله را هم ترویج می دادند. به طور مثال در فروشگاه های کشور آلمان، دستگاههایی وجود دارد که با ریختن زباله های خشک، با توجه به جنس و وزن زباله، رسیدی به شما میدهد که حکم پول را دارد و میتوانید با ارائه آن از فروشگاهها خرید کنید.
متاسفانه در کشور ما بعد از این که زباله را تفکیک می کنی یا باید روزهای زیادی منتظر بمانی تا خودروی جمع آوری زباله خشک به سراغت بیاید یا خودت زباله را به یکی از دکه های تفکیک زباله برسانی و در ازایش چند کیسه زباله بگیری و از این که این همه به خودت زحمت داده ای پشیمان شوی. دلیل این که برخی از دکه های بازیافت، حاضر به پرداخت هزینه ای برای زباله های تفکیک شده نیستند هم مشخص است. آن ها همین زباله خشک را با قیمت بسیار پایین تر توسط کودکان زباله گرد از زباله های داخل شهر جمع و با این کار شما را هم به نوعی تشویق می کنند دیگر زباله های تان را تفکیک نکنید تا آن ها، همان را ارزان تر از کیسه های زباله تان بیرون بکشند.
اما پرسش های زیادی وجود دارد که چرا با وجود سود کلان این بخش، شهرداری ها هیچ اقدامی برای کسب این سود به نفع مردم نمی کنند و این شائبه را که سال قبل حقانی عضو کمیسیون سلامت و محیطزیست شورای شهر سابق تهران هم گفته بود، بیشتر می کند. او در گفت و گویی مدعی شده است: «من قاطعانه میگویم مافیای زباله که دنبالش هستید، در بدنه رسمی مدیریت شهری است. اگر مدیریت و نظارت مصمم در شهرداری وجود داشته باشد شهرداری در فاز اول میتواند هزارمیلیارد تومان درآمد داشته باشد.»
حرف آخر
از مجموع آنچه گفته شد اینگونه به دست میآید که وضعیت نامطلوب تفکیک زباله در منازل و نبود متولی رسمی و مشخص که این حوزه را بتواند سامان دهد و همچنین نبود همت برای ساماندهی تفکیک و حذف مافیای زباله خود مزید بر علت این نابه سامانی آشکار است. از آن طرف نبود طرح های تشویقی که مردم را ترغیب به تفکیک زباله از مبدا کند خود باعث چاق تر شدن مافیا و سود بیشتر ورود به این بازار پر سود می شود. سودی که سهم مردم است و باید با ترغیب آن ها به تفکیک زباله به جیب خودشان برگردد.
ترغیب مردم به تفکیک زباله از مبدا با طرح های انگیزشی و تعیین پاداش، اعتبار مالی و امکان استفاده از خدمات شهری مثل مترو ، پارکینگ و ... به مثابه شلیک به مغز مافیای زباله خواهد بود.