جوان شیشه‌ای به خاطر قتل خواهر به چوبه دار نزدیک شد/ مادر رضایت نداد
رسیدگی به این پرونده از ساعت۲۱:۳۰دقیقه ۲۷مهرسال۹۴ همزمان با اعلام خبر قتل دختر جوانی از سوی کارآگاهان اداره‌دهم پلیس آگاهی آغاز شد.
آن روز مأموران کلانتری شهرک ولیعصر در بیمارستان شهدای یافت‌آباد با جسد خونین دختر جوانی به نام فریده روبه‌رو شدند که با اصابت ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود.
نخستین بررسی‌ها نشان داد قاتل دختر جوان، برادر معتادش است که پس از قتل از خانه فرار کرده‌است.
مادر مقتول در توضیح حادثه گفت: پسرم اشکان معتاد به مواد مخدر شیشه است. مدتی قبل او را برای ترک به کمپ ترک اعتیادی بردیم، اما روز گذشته‌از کمپ فرار کرده بود و به خانه‌مان آمد. او در خانه مواد مخدر شیشه مصرف کرد که به او اعتراض کردیم و با هم درگیر شدیم. اشکان خیلی عصبانی شده بود که ناگهان با چاقو به فریده حمله و او را به شدت زخمی کرد. در حالی که دخترم غرق در خون شده بود به سرعت او را به بیمارستان رساندیم، اما متأسفانه دخترم بر اثر خونریزی شدید فوت کرد.
پس از این مأموران پلیس اشکان را به عنوان قاتل تحت تعقیب قرار دادند تا اینکه چند روز پس از حادثه با تماس مدیر کمپی دریافتند قاتل برای ترک مواد مخدر به کمپ رفته و آنجا بستری شده است.
بنابراین مأموران راهی کمپ شدند و اشکان را بازداشت کردند.
متهم ۲۶ساله پس از دستگیری با اظهار پشیمانی به قتل خواهرش اعتراف کرد. وی در شرح حادثه گفت: هفت‌سال قبل در رفت و آمد با دوستان نابابم به مواد مخدر شیشه معتاد شدم. خانواده ام خیلی تلاش کردند من ترک کنم، اما هر بار پس از ترک دوباره شروع به مصرف می‌کردم. در نهایت چند ماه قبل برای چندمین بار مرا در کمپ چیتگر بستری کردند. آنجا به من خیلی سخت گذشت تا اینکه تصمیم گرفتم از کمپ فرار کنم. پس از فرار از داخل خیابان مقدار ۳گرم شیشه خریدم وبه خانه مان رفتم و آنجا مصرف کردم. حالم خوب نبود که چند قرص اکستازی هم خوردم و کاملاً حالت عادی‌ام را از دست دادم. در همین زمان خواهرم به من اعتراض کرد که با هم درگیر شدیم و من با چاقوی ضامن داری که همراه داشتم چند ضربه به گلو و بدن او زدم و در ادامه از خانه فرار کردم. پس از فرار برای اینکه از سوی مأموران شناسایی نشوم به کمپی در اطراف جنوب تهران رفتم که مدیر کمپ به من مشکوک شد و مرا لو داد.
متهم پس از صدور کیفرخواست در دادگاه کیفری یک استان تهران با درخواست اولیای‌دم به قصاص محکوم شد. رأی دادگاه پس از تأیید در یکی از شعبه‌های دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد. در حالی که اولیای‌دم درخواست قصاص دارند متهم پس از گرفتن استیذان حکمش در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
