«پسرِ شیشه‌ای» سرِ مادرش را به دو قسمت تقسیم کرد
سرهنگ عباس مرادی در تشریح این خبر گفت: ساعت ۱۹:۴۵ دقیقه مورخه چهارشنبه ۳۰ بهمن ماه سالجاری خبری مبنی بر قتل یک زن ۷۰ ساله به این کلانتری گزارش شد که تیمی از ماموران برای بررسی موضوع به آدرس خانی‌آبادنو، خیابان میعادشمالی اعزام شدند.
وی افزود: ماموران با حضور در خانه با جسد طاهره که در کف آشپزخانه روی زمین افتاده و از ناحیه بالا ابرو، سرش به دو‌قسمت تقسیم شده و مغز قربانی کف آشپزخانه پخش شده بود روبرو شدند.
سرکلانتر دهم ادامه داد: ماموران در تحقیق از همسایه‌های مقتوله اطلاع پیدا کردند که پسر خانواده که محمد ۴۷ ساله از ۲۵ سال قبل اعتیاد به مواد مخدر شیشه داشته و بخاطر اعتیادش همسرش از وی جدا شده و با دختر عقد کرده‌اش زندگی می‌کند.
این مقام انتظامی اظهار داشت: در بررسی‌ها مشخص شد محمد ۱۵ سال قبل نیز تحت تاثیر مواد مخدر شیشه پدرش را به شدت کتک‌زده و باعث فلج شدن و مرگ پدرش می شود که خانواده وی او را بخشیده و این مرد آزاد می شود.
سرهنگ مرادی گفت: ماموران در این مرحله پی بردند که چندی قبل محمد به کمپ ترک اعتیاد می‌رود اما از ۶ روز قبل که از کمپ بیرون می‌آید و از همان روز درگیری های لفظی محمد با مادر، خواهر و دخترش به گوش می‌رسیده و حتی یکبار دخترش بدون کفش و با لباس خانه از ترس جانش از خانه خارج شده است و در این مدت دخترش را وادار به خرید مواد مخدر شیشه کرده است.
وی عنوان کرد: تحقیقات نشان از آن داشت که عامل جنایت مرد شیشه ای است که ردیابی‌های پلیسی آغاز شد تا اینکه در ساعت ۲۲:۳۰ دقیقه متهم در خیابان ۲۲ بهمن در حالیکه چاقو به دست داشت در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر شد.
این مقام پلیسی ادامه داد: متهم در اعترافاتش گفت: جرمم را قبول دارم اما او مادرم نبود و یک شیطان در نقش مادرم بود.
سرهنگ مرادی در خصوص اعترافات متهم گفت: قاتل ادعا کرد در حمام بودم و مادرم که یک شیطان بودبه سراغم آمد و گفت یا من تو را می‌کشم یا تو مرا می‌کشی که به سمتم حمله کرد که ۳۰ تا ۴۰ ضربه مشت به سرش زدم و موهایش را کشیدم تا جسدش را داخل یخچال بگذارم تا دیگر او را به سردخانه نبریم و دیگر چیزی به یاد ندارم.
وی افزود: در تحقیقات مشخص شد که قاتل در زمان قتل مواد مخدر حشیش، شیشه و ۲۰ عدد قرص مصرف کرده است.
گفتنی است، متهم برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس پرونده در اختیار ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.
چرا مردم از بیمار روانی میترسن و میبرن میدن تیمارستان توی غل و زنجیر نگهداری بشه، ولی یک معتاد به شیشه توی خانواده و جامعه زندگی میکنه، که اینچنین فجایعی رو پیش بیاره؟!
آیا وقتی پدرش رو کشت، خطرناک بودنش معلوم نشد؟! بخشش خانواده کافی بود؟!
که ازاد بشه و بیاد چند سال بعد مادرش رو هم بکشه؟!
اگه بجای مادرش یه زن دیگه ای رو شیطان فرض میکرد و میکشت، خانوادش جوابگو بودن؟!!!
الان تو کلان شهر ها صبح ک سرکار مییگری معلوم نیس شب برمیگردی یا نه خیلی جنایتکار خلافکار زیاد شده بدون ترس تو ملا عام هرکاری میکنن تا اسمشون بچرخه
بنظر من اصلا بخشش کار درستی نیس مخصوصا بخشش آدمایی ک جنایتکاران صدمه فیزیکی شدید وارد میکنن