«قتل و پروندههای جنایی سالهاست در صفحات حوادث روزنامهها جا خوش کرده است؛ حوادثی تکاندهنده که بازگویی جزئیات هر کدام از آنها موجی از حیرت و شگفتی به همراه دارد. اما در این میان پرونده قتل عامهای خانوادگی بیشک هولناکترین حوادث جنایی است. گاهی یکی از اعضای خانواده به جان نزدیکترین افراد زندگیاش هم رحم نمیکند و با قساوت هرچه تمامتر سعی میکند به زندگی آنها پایان دهد. پدر یا پسر فرقی ندارد، حتی در موارد متعددی مادر خانواده دست به این اقدام هولناک زده است؛ با تفنگ یا چاقو. حتی در پروندههایی قاتل با دست خالی نقشه شومش را عملی میکند.
با وجود تفاوتهای زیادی که در این پروندهها وجود دارد، بررسیها نشان میدهد همه این جنایتهای خانوادگی در چند مولفه مشترک هستند؛ اختلافات شدید خانوادگی، کینه، احساس حقارت و البته اختلالات شدید خلقی و روحی - روانی عامل یا عوامل این جنایتهاست. سالی که روزهای پایانی آن را سپری میکنیم هم از این دست پروندهها کم نداشت. کشتارهای خانوادگی از همان روزهای ابتدایی فروردینماه امسال کلید خورد و حتی در این روزهای انتهایی سال هم ادامه دارد.
آن چه در ادامه میخوانید گزیدهای از حوادث جنجالی امسال است:
شوک نوروزی
فقط چند روز از آغاز سال نو گذشته بود که خبر قتل عام خانوادگی اهالی دزفول را شوکه کرد. این جنایت هولناک دهم فروردینماه حوالی ساعت ١٠ شب رخ داد. قاتل به دلیل اختلاف شدید خانوادگی، همه اعضای خانواده همسرش را به رگبار بست. در این حادثه هفت نفر کشته شدند و دو مجروح این کشتار مسلحانه هم پس از انتقال به بیمارستان به دلیل شدت خونریزی جان باختند. قاتل که پس از تیراندازی اقدام به خودزنی کرده بود با حضور بهموقع پلیس به بیمارستان منتقل شد. مسئولان محلی دزفول با تأیید اختلاف شدید خانوادگی قاتل با خانواده همسرش، درگیریهای طایفهای را هم یکی دیگر از انگیزههای این جنایت هولناک اعلام کردند.
اردیبهشت تلخ
اردیبهشتماه امسال جنایت هولناک دیگری اتفاق افتاد. در این قتل عام فجیع زن و مردی همراه با دختربچهای به نام بنیتا به قتل رسیدند. عامل این جنایت مهدی ٢٨ ساله بود؛ مرد جوانی که اعتیاد شدیدی به شیشه داشت و ظاهرا جرقه این جنایت هم در حین مصرف این مخدر صنعتی زده شد. اولین روز از دومین ماه امسال زن جوانی به نام ناهید هراسان به پلیس مراجعه کرد و از ناپدید شدن دختر هشتسالهاش به مأموران خبر داد. ناهید چند سال پیش از همسرش به نام دانیال جدا شده بود و به حکم دادگاه هر هفته دخترش را ملاقات میکرد اما غیبت عجیب این دختر و بیخبری از او باعث شد ماجرا به پلیس اعلام شود. به دنبال این شکایت، تلاش برای افشای راز ناپدید شدن بنیتا آغاز شد و پلیس در همان تحقیقات ابتدایی دریافت بنیتا همراه پدر و نامادریاش ناپدید شده است. بررسی مکالمات تلفنی پدر بنیتا پلیس را به مرد جوانی به نام «مهدی» رساند. مهدی خیلی زود دستگیر شد و لب به اعتراف گشود و پرده از قتل عام خانوادگی برداشت. او مدعی بود که بدبینی دانیال باعث این اتفاق شده است. آن طور که مهدی در اعترافاتش به مأموران گفت، روز حادثه دانیال همراه همسر دوم و دخترش به باغی در اطراف تهران رفته بودند. دانیال و مهدی با هم شیشه کشیدند و بعد هم دانیال برای خرید از آنها جدا شد. مدتی بعد از آن هم مهدی برای تهیه شام از باغ خارج شد، اما وقتی به باغ بازگشت، دانیال با چاقو به طرف او حمله کرد: «دانیال با چاقو به طرف من آمد و فریاد زد به همسرش نظر بد داشتهام. من چاقو را از دانیال گرفتم و او را کشتم. بعد سراغ همسرش رفتم و او را هم با همان چاقو کشتم. بنیتا شاهد ماجرا بود که با سنگ به من حمله کرد و او را خفه کردم.» در بررسی صحنه جرم جسد هر سه قربانی کشف شد. جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه چهارم دادگاه کیفری برگزار شد و اولیای دم هم خواستار قصاص قاتل شدند. در نهایت دادگاه مهدی را به سه بار قصاص محکوم کرد.
جنایت هولناک کوچصفهان
تصاحب اموال پدر و اختلاف خانوادگی انگیزههای پسر ٢٢سالهای بود که جنایت هولناکی را در کوچصفهان استان گیلان رقم زد. او با همدستی یکی از دوستانش پدر، مادر، پدربزرگ، خواهر و دوست خواهرش را که برای تعطیلات به خانه آنها آمده بود، به قتل رساند. این حادثه ششم آبانماه سال ٩٨ در روستای گورابسر کوچصفهان رخ داد. تنها چند ساعت پس از وقوع این جنایت و درحالی که پلیس مشغول بررسی صحنه جرم و جمعآوری مدارک و شواهد ابتدایی بود، پسر خانواده که خودش ماجرای قتل را تلفنی به پلیس اطلاع داده بود، لب به اعتراف گشود: «دوستم از قبل در خانه پنهان شده بود. حدود ساعت ٩ شب دوربینها را از برق کشیدم. اول خواهرم و دوستش را کشتیم و بعد به سراغ مادر، پدر و پدربزرگم رفتیم و آنها را هم کشتیم.»
او درباره انگیزهاش از این جنایت هم مدعی شد: «به خاطر پول و اختلاف با پدر و مادرم دست به این جنایت زدم و دوست خواهرم را هم برای این که ما را لو ندهد به قتل رساندیم.»
کینه و حسادت انگیزه قتل عام خانوادگی
در این ماه حادثه مشابه دیگری هم در شهریار اتفاق افتاد. در این حادثه پسر نوجوانی با ضربات چاقو پدر، مادر و برادر ١٣سالهاش را به قتل رساند. او ابتدا با مراجعه به پلیس و اظهارات ضدو نقیض سعی کرد مأموران را گمراه کند، اما در همان بازجوییهای ابتدایی به قتل همه اعضای خانوادهاش اعتراف کرد. آن طور که در اعترافات این نوجوان قاتل آمد، او به دلیل کینه، حسادت، سرخوردگی و تبعیض رفتاری که پدر و مادرش بین او و برادر کوچکترش قائل بودند، دست به جنایت زده بود.
اسفندماه امسال هم پرونده قتل خانوادگی دیگری در برابر مأموران گشوده شد؛ حادثه هولناکی که همه اعضای یک خانواده در آن به قتل رسیدند و قاتل هم پس از ارتکاب این جنایت دست به خودکشی زد. سیزدهم اسفندماه شهروندان محله شاهین ویلای کرج در تماس با پلیس از شنیده شدن صدای شلیک چند گلوله خبر دادند. آنها مدعی شدند صدای گلوله از خانه ویلایی در این منطقه بوده است و هیچ رفتوآمدی هم به این خانه انجام نمیشود. لحظاتی بعد از اعلام این خبر، تیمی از مأموران انتظامی به محل حادثه اعزام و با اخذ دستور مقام قضائی وارد خانه ویلایی شدند. مأموران پس از ورود به خانه با چهار جسد مواجه شدند. در همان تحقیقات ابتدایی مشخص شد پدر ۵۴ ساله، مادر ۴۸ ساله، دختر ۲۶ ساله و پسر ۲۸ ساله با شلیک گلوله به قتل رسیدهاند. در ادامه با حضور تیم تشخیص هویت و کارشناسان پلیس آگاهی استان البرز مشخص شد پسر ٢٨ ساله این خانواده پس از به قتل رساندن مادر، پدر و خواهرش با اسلحه شکاری، به ضرب گلوله خودش را هم به قتل رسانده است.»