هنوز 11 كرسي مجلس يازدهم صاحبي ندارد و تا 21 شهريورماه كه موعد برگزاري انتخابات مرحله دوم مجلس يازدهم باشد، اين 11 كرسي كماكان بيسرنشين خواهندماند. اما شايد مهمتر از 11 نفري كه قرار است با آغاز به كار دور يازدهم مجلس، بر اين 11 كرسي بلاتكليف تكيه بزنند، آن يك نفري باشد كه ظرف روزها و هفتههاي آينده بايد نظر 289 نماينده ديگر را جلب كند تا خود، صاحب كرسي سبز و نسبتا بزرگتري شود كه راس هرم قدرت قوه مقننه و البته راس هرم ساختمان سبز «بهارستان» قرار دارد. سياستمداري كه ازقضا، درحالي ميخواهد رييس مجلس يازدهم باشد كه دستكم 11 رقيب جدي مقابل خود ميبيند.
محمدباقر قاليباف، سيدمصطفي ميرسليم، عليرضا زاكاني، مرتضي آقاتهراني، علي نيكزاد، سيدشمسالدين حسيني، فريدون عباسي، عبدالرضا مصري، حميدرضا حاجيبابايي، الياس نادران و مسعود پزشكيان، آن 11 گزينهاي هستند كه اين روزها در محافل سياسي-رسانهاي از آنها به عنوان گزينههاي احتمالي رياست مجلس آينده صحبت شده و البته ناگفته پيداست كه هم ميتوان چندين و چند نفر را بهراحتي از اين فهرست 11 نفره خط زد و هم، ميتوان ديگراني را بهجاي برخي از اين خطخوردگان، جايگزين كرد. مثلا باتوجه به آنكه مجلس آينده، مجلسي است اصولگرا و حتي اگر 11 كرسي بلاتكليف تماما به اصطلاحطلبان برسد -كه باتوجه به كانديداهاي راهيافته به دور دوم، حتي روي كاغذ هم ممكن نيست - احتمال رياست تنها اصلاحطلب اين جمع كه مسعود پزشكيان باشد، تقريبا صفر است و حتي بعيد است او، در اين شرايط اصلا تمايلي براي كانديداتوري داشته باشد.
اما وزن سياسي پزشكيان كه 4 سال گذشته را در مقام نايب رييس نخست مجلس پشت سرگذاشته و در مقاطعي در انتخابات درونپارلماني، حتي از رييس مجلس دهم هم بيشتر مورداقبال صحن پارلمان قرار داشت، كسي كه سالها پيش از نمايندگي مجلس، در مقام وزارت استخوان خرد كرده، آنقدر هست كه نشود از او در قالب «مردان رياست مجلس» سخن نگفت و او را ناديده گرفت. بجز اين اما به هر حال ميشود ديگراني همچون حميدرضا حاجيبابايي، رييس فراكسيون نمايندگان ولايي مجلس دهم يا عبدالرضا مصري، نايب رييس مجلس فعلي در سال پاياني را هم بهراحتي خط زد. نمايندگان فعلي و آينده همدان و كرمانشاه كه ازقضا هردو سابقه وزارت در دولت احمدينژاد را هم در كارنامه دارند. همانطور كه مثلا اگر اسامي برخي از ديگر وزرا يا اعضاي كابينه احمدينژاد مثل فريدون عباسي، معاون رييس دولت دهم و رييس سازمان انرژي اتمي احمدينژاد يا سيدشمسالدين حسيني، وزير اقتصاد دولت مهرورز را خط بزنيم و فيالمثل اسامي بعضي از وزراي ديگر احمدينژاد و نمايندگان فعلي و آينده مجلس همچون محمدمهدي زاهدي، وزير علوم دولت نهم و نماينده كرمان را جايگزين كنيم، اتفاق خاصي نميافتد. چه اينها و برخي ديگر همگي گزينههايي هستند كه وقتي قرار است اينطور گمانهزنيهاي رسانهاي كنيم، نميشود ناديدهشان گرفت و از آنسو، به هر حال همه ميدانيم احتمال اينكه واقعا يكي از اين جمع رييس مجلس شود، چندان هم محتمل نيست.
هرچند در اين جمع، تاكنون تنها دو نفر يعني سيدشمسالدين حسيني و فريدون عباسي رسما اعلام كانديداتوري كردهاند كه ازقضا هردو ازجمله همين چندنفري بودند كه گفتيم، ميشود نامشان را از فهرست خارج كرد. با اين حساب بد نيست همينجا كمي با احتياط بيشتر ادامه بدهيم و بهجاي آنكه بگوييم چه كساني شانس رياست ندارند، از آنها بگوييم كه كم و بيش از چنين اقبالي برخوردارند كه در آن صورت، طبيعتا بهجاي كوتاه كردن سياهه رياستي كه ساختهايم، بايد بر درازاي آن بيفزاييم. منتها اينرا هم نميشود ناديده گرفت همه افراد اين فهرست شانس و اقبالي يكسان ندارند. مثلا باتوجه به اظهارات دونفري كه رسما اعلام كانديداتوري كردهاند، شايد بتوان گفت كه وضع حسيني نسبتا بهتر از عباسي است. او علاوه بر اينكه سابقه بيشتر و جديتري در كارنامه دارد، از حمايت «نمايندگان مرزنشين» از خود سخن گفته. حال آنكه خود شمالي است و از تنكابن هم به مجلس يازدهم راه پيدا كرده. اين يعني لابد لابيهاي مغز اقتصادي دولت احمدينژاد، آنقدرها هم ضعيف نبودهاند. از آنسو اما هستند گزينههاي ديگري در همين فهرست كه چه خوشمان بيايد، چه نه، شانس و اقبالشان بيش از ديگر رقباست. يكي مثل محمدباقر قاليباف. شهردار اسبق پايتخت و كانديداي ناكام 3 دوره انتخابات رياستجمهوري كه سرليست اصولگرايان پايتخت بود و اقبالش براي تصاحب كرسي علي لاريجاني و نشستن بر جاي او، چنان بالاتر از ديگران است كه در برخي از همين گمانهزنيهاي رسانهاي مشابه كه پيش از اين خواندهايد، بهجاي آنكه مثل اين، از گزينههاي احتمالي رياست مجلس آينده بگويند، از رقباي قاليباف براي تصاحب اين كرسي كليدي نوشتهاند. بهجز او، مصطفي ميرسليم هم جزو كساني است كه از اقبال كمي برخوردار نيست. چه اگر «ناكامي در انتخابات رياستجمهوري»، قاليباف را يكهتاز رقابت رياست مجلس آتي كند، ميرسليم هم در اين ميدان بيتجربه نيست. اما صحنه رقابت حالا طوري است كه به باور بسياري، دو گزينه ديگر يعني مرتضي آقاتهراني و عليرضا زاكاني كه بهجاي سابقه شكست در انتخابات رياستجمهوري، در كارنامه سياسيشان، سابقه نمايندگي و پيروزي در انتخابات مجلس را يدك ميكشند، رقبايي جديتر براي قاليبافند.
دو گزينه اصلي جبهه پايداري كه البته احتمال اينكه با قاليباف وارد رقابت نشوند و با دو كرسي نواب رياست بسازند، وجود دارد اما شايد آنچه بتوان با اطمينان بيشتر گفت، آن است كه بعيد است با هم وارد رقابت شوند. بهجز تمامي اين افراد اما يك نفر ديگر هم هست كه نهتنها قادر به رقابت با قاليباف هست، بلكه شايد بيشتر از سايرين از اين قدرت برخوردار باشد. علي نيكزاد كه حالا به عنوان نماينده اردبيل ميتواند روي راي آذريزبانان حساب كند. ضمن آنكه هم شبيه به حسيني و عباسي و مصري و حاجيبابايي ميتواند روي احمدينژاديها حساب كند و هم بهواسطه رياست ستاد سيدابراهيم رييسي، گزينه اصلي اصولگرايان در انتخابات رياستجمهوري اخير، در بدنه جناح راست، جايگاه خوبي دارد. سياستمداري كه اتفاقا كمتر از ديگر «مردان رياست مجلس»، در اين باره حرف زده و چراغ خاموش جلو ميرود. اينها البته يكسر احتمالاست و در بهترين حالت گمانهزني رسانهاي. همه آنچه تا اينجا گفتيم، ميتواند درست باشد، چنانكه ممكن است همه آنچه گفتيم، نادرست.
آنچه اما قطعي است و مو لاي درزش نميرود، اين است كه چه گزينههاي رياست مجلس يازدهم تنها يكي باشد و چه يكصد و يكي، كرسي رياست همان يك كرسي است و هرقدر هم كه اين گزينهها كم و زياد شوند، آن يك كرسي، نه صفر خواهد شد، نه دو. اما مجلس كه فقط همين يك كرسي مهم نيست. مجلس جز كرسي رياست، 2 كرسي نواب رييس هم دارد. 13 كميسيون تخصصي دارد كه هر كدام يك كرسي رياست دارند. فراكسيونهاي سياسي و غيرسياسي دارد كه بعضا ميتوانند رييس تعيين كنند. مركز پژوهشهايي دارد كه بعضي از همين حالا حاضرند هرچه راي براي رياست جمع كردهاند، يكجا بدهند و اجازه نشستن بر آن يك كرسي را از رييس آينده بگيرند. با اين حساب، آنچه در هر حال ظرف ماههاي پيشرو بايد منتظرش باشيم اين است كه فقط يكي از اين جماعت بر كرسي رياست تكيه خواهد زد اما ديگر مردان مهم مجلس يازدهم هركدام سهمي از اين پارلمان به دست خواهد آورد. يكي رييس ميشود، دو نفر نايبانِ رييس، چندنفري روساي كميسيونهاي تخصصي و فراكسيونهاي سياسي و يكي هم رييس مركز پژوهشها. حالا كيك قدرت پارلمان از مطبخ شوراي نگهبان خارج شده و دورتادور، مرداني پيشبند برتن و كارد و چنگال دردست آمادهاند، هركدام به ميزان نقشي كه ايفا كردهاند، سهمي بردارند.
و از بین دو حزب اصلی اصولگرا
یعنی پایداری مصباح یزدی و یا ایستادگی مهدوی کنی است می باشد