مسابقه تیمهای استقلال و سایپا در هفته چهاردهم لیگ ششم که در دهم دیماه ۸۵ برگزار شد، یکی از پُر ماجراترین بازیهای تاریخ لیگ برتر ایران است؛ دیداری که اگرچه در نهایت با گلهای سید جلال حسینی، محسن خلیلی و حمیدرضا رجبی با نتیجه ۳ بر یک به سود سایپا به پایان رسید، اما اتفاقاتی در آن رخ داد که حتی از برد نارنجی پوشانِ شگفتیآورترین نیز مهمتر تلقی میشد.
مسابقه سایپا و استقلال در شرایطی آغاز شد که علی دایی به تازگی بهعنوان سرمربی- بازیکن و جانشین ورنر لورانت آلمانی انتخاب شده بود؛ او زمانی که همراه با بازیکنان وارد ورزشگاه آزادی شده و برای بازدید از چمن ورزشگاه داخل زمین چمن آمد، مورد توهین بعضی از هواداران استقلال قرار گرفت که همین مسئله موجب عصبانیت و ناراحتی بازیکنان سایپا شد و آنها با انگیزهای مضاعف مسابقه را آغاز کردند.
اما در دقیقه ۳۰ مسابقه استقلال روی اشتباه رحمان احمدی و توسط حسین کاظمی به گل رسید و با وجود اینکه در دقیقه ۳۶ با خطای وحید طالبلو روی شریفینسب، سایپا به یک پنالتی رسید، از این فرصت استفاده نکرد و داریوش یزدانی این پنالتی که علی دایی به او هدیه داده بود، هدر داد و گلر پنالتیگیر استقلال با شیرجه به سمت راست دروازه دفع کرد.
در شرایطی که مسابقه با حملات طرفین در حال برگزاری بود، در یک صحنه تکل علی دایی روی پای محمود فکری، با برخورد این دو بازیکن با تجربه بازی را متشنج کرد. در ادامه، پای محمود فکری خواسته یا نا خواسته به سر علی دایی برخورد داشت، چشم او را مجروح کرد و به سختی مورد انتقاد سرمربی- بازیکن سایپا قرار گرفت.
درگیری دایی و فکری تا بین دو نیمه هم کشیده شد و اگر دخالت صمد مرفاوی نبود، این قائله خاتمه پیدا نمیکرد، اما مهاجم بلندقامت سایپا آنقدر از رفتار مدافع آبیها و بازیکنان این تیم شاکی بود که در بین دو نیمه مقابل دوربینهای تلویزیونی گفت: «انگار استقلالیها فیلم صمد آقا و بروسلی را خیلی دیدهاند! آنها در جریان بازی دائما انگشت خود را در چشم من فرو میکردند.»
این دو بازیکن البته بابت مسائل دیگر نیز خُرده حسابهایی با یکدیگر داشتند؛ دایی سمبل تیم ۲۰۰۶ و کاپیتان تیم برانکو بود که با شکست آن تیم در مسابقات جام جهانی از جمع ملی پوشان کنار گذاشته شده و در فهرست بعدی این تیم که حالا سرمربی جدیدی (امیر قلعه نویی) بالای سر خود میدید، حضور نداشت.
محمود فکری، با سابقه اندک ملی در یکی از بازیهای رسمی تیم ملی زیر نظر امیر قلعهنویی به میدان رفته و برای او بازی خداحافظی نیز برگزار شده بود؛ اتفاقی که برای بسیاری از چهرههای مهم نسلِ پُرستاره تیم ملی، از ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۶ رخ نداده بود و شاید این مسئله در ذهن علی دایی سنگینی میکرد.
در آن زمان، امیر قلعهنویی مدیر سازمان فوتبال استقلال بود و صمد مرفاوی بهعنوان سرمربی به نوعی زیر نظر او فعالیت میکرد. در نهایت، با اتفاقی که در آن بازی رخ داد، دو بازیکن دو تیم لحظهای به پر و پاچه هم پیچیدند و بعد از وساطت دیگران، از یکدیگر فاصله گرفتند.
سیاوش اکبرپور که مدام در قائله دایی و فکری دخالت میکرد، در دقیقه ۶۱ با نظر محسن قهرمانی و اعتقادی که این داور به فحاشی مهاجم استقلال داشت، او را اخراج و آبیها را ۱۰ نفره کرد تا سایپا بعد از شروع پُر قدرتِ نیمه دوم، در دقیقه ۶۶ با ضربه سر شیرجهای سید جلال حسینی گل مساوی را بزند.
سایپا گل دوم را در دقیقه ۸۰ با شوت زیبای محسن خلیلیِ تعویضی از پشت محوطه جریمه به ثمر رساند و در دقایق پایانی نیز سومین گل را با حرکت زیبای خلیلی وارد دروازه استقلال کرد؛ اگرچه توپ روی خط و در حال ورود به دروازه استقلال، نوک پای حمیدرضا رجبی را پشت سر خود دید تا این گل به نام رجبی به ثبت برسد.
درگیریهای ادامهدار فکری و دایی در نیمه دوم تنها حاشیه این مسابقه نبود و در لحظات پایانی مسابقه، محسن ارزانی در یک موقعیت تک به تک ضربهای به پای طالبلو میزند که این دروازهبان به سمت بازیکن سایپا میرفت و او را با کلمه «کثافت» خطاب قرار میدهد؛ پس از این ماجرا امیرحسین صادقی وارد قائله میشود و درگیری پیدا میکند که این اتفاقات موجب میشود تا قهرمانی تصمیم به اخراج ارزانی و همچنین ارشاد یوسفی، دروازهبان ذخیره سایپا از روی نیمکت بگیرد.
سایپا با این پیروزی سه امتیاز این بازی را از آن خود کرد تا علاوه بر قطعی شدن قهرمانی نیمفصل، آرام آرام خود را در بین مدعیان فصل ۹۶-۹۵ لیگ برتر مطرح کند و در نهایت نیز با پیروزی دیگری که در بازی برگشت مقابل استقلال به دست آورد، در کرج جام قهرمانی را با هدایت علی دایی بالای سر ببرد تا دایی با انجام این مأموریت بزرگ، از مسابقات فوتبال خداحافظی کند.
دیروز ابراهیم صادقی، سرمربی فعلی سایپا در این باره در برنامه فوتبال حرفهای جالبی زد و گفت دایی در آن زمان به شدت مورد علاقه بازیکنان بود و با وجود آنکه حضورش در سایپا به واسطه برخی شنیدهها با استقبال چندان گرمی همراه نبود، اما به مرور همه را به خود علاقهمند کرد و با دمیدن روح دوستی، روحیه خاصی را در سایپا ایجاد کرده که منجر به قهرمانی نارنجی پوشان لیگ شد.
اما با اتمام آن مسابقه جنجالی (استقلال و سایپا)، علی دایی مصاحبه مشهوری با رسانهها کرد و با کنایه به انگشت زدن محمود فکری، گفت: «یک بازیکنِ استقلال مثل صمدآقا (کاراکتر فیلمهای قبل از انقلاب)، با انگشت میخواست چشم من را کور کند» که این موضوع با واکنش محمود فکری نیز توام شد.
اتفاقات این مسابقه پُر حاشیه موجب شد در فاصله ۲۴ ساعت، یک جلسه انضباطی به ریاست عبدالرحمان شاهحسینی در فدراسیون فوتبال تشکیل شود؛ جلسهای که خبرنگاران و عکاسان زیادی شاهد اتفاقات رخ داده در آن بودند؛ جلسهای که با آشتیکُنان زورکی دایی و فکری و توضیحات بازیکنان درباره رفتار جنجالی در روز گذشته خاتمه یافت تا پروندهی چشمِ خون گرفته علی دایی نیز در همان جا ورق بخورد و انتقام به دیدار برگشت بیفتد.
علی دایی در آن جلسهی انضباطی که برای نخستین بار در تاریخ فوتبال ایران، به صورت مستقیم از تلویزیون پخش میشد، عنوان کرده بود: «بعد از ضربهای که فکری به چشمم زد، به بیمارستان مراجعه کردم که پزشکان خبر از پارگی مویرگهای چشمم دادند.»؛ اتفاقی که با خوششانسی دایی رخ نداد و او سالهای سال بهعنوان سرمربی و فعال اقتصادی به کارش ادامه داده است.