اقتصادی را تصور کنید که تورم در آن بالا و رو به افزایش است. در چنین اقتصادی، ارزش پول ملی روزبهروز کاهش مییابد و مردم هر کاری میکنند تا از پولی که قدرت خرید آن بهسرعت در حال کاهش است، فرار کنند. در چنین شرایطی، مردم پولهای خود را وارد بازارهای مختلف میکنند تا ارزش آن را حفظ کنند.
در ادبیات اقتصادی به این پدیده «داغ شدن پول» گفته میشود. در واقع در یک شرایط ابر تورمی، پول، مانند یک شی داغ است که هیچکس نمیخواهد آن را در دست خود نگه دارد و سعی میکند هر طور شده این پول سوزان را که ارزشش دود میشود، به دارایی دیگری تبدیل کند. این پولها در بازههای زمانی کوتاهمدت با انگیزه کسب سود و جلوگیری از کاهش ارزش، وارد بازارهای مختلف میشوند.
جریان پول داغ در بازارهای بینالمللی
پول داغ پدیدهای نیست که تنها مربوط به اقتصاد داخلی یک کشور خاص باشد. در واقع این پدیده در اقتصاد بینالملل نیز وجود دارد. اگر نرخ بهره در یک کشور نسبت به کشورهای دیگر افزایش یابد، سپردهگذاری در آن جذابتر میشود. در شرایطی که امکان تحرک آزاد منابع مالی وجود داشته باشد، مردم سایر کشورها ترجیح میدهند ارز کشوری را خریداری کنند که سود بانکی بیشتری پرداخت میکند و آن را در بانکهای آن کشور سپردهگذاری کنند. اگر در فضای اقتصاد و مالیه بینالملل صحبت کنیم، به این افزایش تقاضا برای ارز، داغ شدن بازار پول گفته میشود. البته نرخ بهره تنها دلیل بهجود آمدن این جریان نیست و سایر متغیرهای اقتصادی و همچنین شرایط سیاسی نیز در جابهجایی پول داغ بین کشورهای دیگر تأثیرگذار است.
تومان سوزان بهکجا میرود؟
برخی تغییرات ماههای اخیر در بازارهای مختلف کشور موجب شده احتمال داغ شدن پول در ایران مطرح شود. در واقع اگر داغ شدن پول را در اقتصاد داخلی مورد بررسی قرار دهیم، باید رابطه تورم، تقاضا برای پول نقد و سایر داراییها را نیز در نظر بگیریم. با افزایش انتظارات تورمی در جامعه، تقاضا برای پول کم میشود و سرمایهگذاری در بازارهای مختلف موجب میشود وجه نقد در دست افراد کاهش یابد و در عوض سبد داراییشان بزرگتر شود. این همان پول داغی است که با سرعت از حالت نقد، به یک دارایی با قابلیت سوددهی در کوتاهمدت تبدیل میشود.
در اقتصاد ایران با اینکه از ابرتورمهای چند صد درصدی خبری نیست، اما نرخ تورم بالایی که مشابه آن در کمتر کشوری دیده میشود، موجب شده ریال یا تومان هر بار وارد یک بازار شود و در کوتاهمدت، التهاباتی در آن ایجاد کند. دلار، طلا، سکه، سهام و خودرو بازارهایی هستند که با ورود کوتاهمدت این پولها مواجه بودند. یک اقتصاددان میگوید پول داغ، پولی است که مردم میخواهند از دست آن راحت شوند. آیا سرگردانی تومان در بازارهای مختلف به معنای داغ شدن آن است؟
آلبرت بغزیان اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در این باره به ایرناپلاس گفت: افراد معمولاً در دوره تورم و با بروز انتظارات تورمی سعی میکنند پول را به یک دارایی دیگر تبدیل کنند. بنابراین از این جهت، بخشی از پولهایی که در بازارهای مختلف جابهجا میشود، پولهای داغ است. در واقع پول داغ، پولی است که میخواهد قدرت خرید خود را در شرایط تورمی حفظ کند.
کسادی، دلیل جابهجایی کوتاهمدت پول بین بازارها
بغزیان ادامه داد: بخش دیگر این جابهجایی پول، مربوط به کساد شدن است. در واقع، برخی از بازارها، کاهش بازدهی داشتند و برخی دیگر رونق پیدا کرده و میتوانند در کوتاهمدت، سودده باشند. بهعنوان مثال، برخی افراد در تعطیلات پیش آمده برای حفظ ارزش وجوه نقد خود وارد بورس شدند و در حال حاضر با اطلاع از اخبار ثبتنام خودرو، پول خود را خارج میکنند و برای خرید خودرو آماده میشوند. همچنین بخشی از افرادی که ارز در اختیار داشتند، آن را به ریال تبدیل میکنند و وارد یکی از بازارهای سودده در کوتاهمدت میشوند.
این استاد دانشگاه گفت: در هر صورت اینگونه جابهجاییها نشاندهنده یک اقتصاد ناسالم است. این حرکتها باعث نابسامانی در بازارها و سردرگمی فعالان اقتصادی میشود.
تجربه نرخهای بالای تورمی در اکثر کشورها به پایان رسیده است
وی با اشاره به دورههای ابر تورمی بعد از جنگ جهانی دوم و همچنین در سالهای اخیر شرایط ابر تورمی کشورهایی مانند آرژانتین و ترکیه گفت: معمولاً تجربههای مشابه شرایط فعلی کشور ما در اقتصادهای دنیا بسیار نادر است. بهویژه اینکه در کشورهای توسعه یافته، اقتصاد بهگونهای عمل میکند که در مرحلهای مشابه شرایط فعلی اقتصاد ایران قرار نگیرد.
بغزیان گفت: تجربه نرخهای بالای تورمی در اکثر کشورها به پایان رسیده و علاوه بر این، بازارهای نیز بهگونهای متفاوت عمل میکنند. بهعنوان مثال، خودرو در سایر کشورها بهعنوان یک کالای سرمایهای و با فرآیندهای پیچیده خرید مانند صف ثبتنام در نظر گرفته نمیشود. در بیشتر کشورها خودرو بهصورت تحویل فوری و با شرایط و امکانات خوبی به مصرفکنندگان فروخته میشود. در واقع مسئله آنها، عدم پاسخگویی عرضه در مقابل تقاضا نیست، بلکه عرضه جلوتر از تقاضاست و سیاستهای تحریک تقاضا و روشهای فروش است که پویایی بازار را حفظ میکند.