کد خبر: ۶۵۳۹۰۱
تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۶:۰۳

عاملان «جنایت رگباری» به دام افتادند

عاملان ۳ قتل در «جنایت رگباری» چگونه در کلبه جنگلی به دام افتادند.
آفتاب‌‌نیوز :

شب بیست و چهارم اردیبهشت بود که دو برادر به خاطر اختلافات قبلی با مردی به نام «علی – ت» در مشهد، خواهر زاده‌های او را به همراه مرد ۵۰ ساله دیگر در شهرک رضویه به رگبار بستند و آن‌ها را درون یک دستگاه خودروی پژو پارس به قتل رساندند.

عاملان «جنایت رگباری» به دام افتادند

برادران قاتل که دارای سوابق کیفری نیز بودند بعد از ارتکاب این جنایت بی‌رحمانه، نزد یکی از دوستانشان رفتند و از او خواستند تا آن‌ها را به کاشمر برساند. او که با اصرار دوستانش در رودربایستی قرار گرفته بود به ناچار موافقت کرد و بدین ترتیب دقایقی بعد پژو ۲۰۷ با سرعت زیاد فضای آسفالت جاده را می‌شکافت تا این که شب هنگام به کاشمر رسیدند. حسن (یکی از متهمان) دوستی در کاشمر داشت که در زندان با او آشنا شده بود و بعد از آزادی با یکدیگر ارتباط صمیمانه‌ای داشتند. «حسن و حسین. خ» (عاملان جنایت) برای فرار از چنگ قانون به منزل محمد رفتند تا با کمک دوست سابقه‌دارشان چاره‌ای بیندیشند.

گزارش خراسان حاکی است: در حالی که آن‌ها ماجرا را برای «محمد – م» شرح می‌دادند؛ در مشهد نیز کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی با حضور قاضی ویژه قتل عمد به بررسی‌های میدانی درباره این جنایت رگباری وحشتناک پرداختند. شب از نیمه گذشته بود که جلسه تجزیه و تحلیل کارشناسی این پرونده جنایی در دفتر سرهنگ جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) و با حضور قاضی احمدی نژاد و سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی) برگزار شد.

در همین حال گروه ورزیده‌ای از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ، ولی نجفی (افسر پرونده) مشغول تحقیقات میدانی و ردیابی‌های اطلاعاتی بودند که انتشار تصاویری از لحظه وقوع این جنایت هولناک در فضای مجازی، بر اهمیت این پرونده افزود و با دستورات ویژه سردار محمد کاظم تقوی (فرمانده انتظامی خراسان رضوی) عملیات‌های اطلاعاتی وارد مرحله جدیدی شد.

عاملان «جنایت رگباری» به دام افتادند

تحلیل‌های کارشناسی که تا سپیده دم روز بعد به طول انجامید، بیانگر آن بود که متهمان از مشهد خارج شده اند بنابراین کارآگاهان با استفاده از شیوه‌های فنی و تخصصی به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می‌داد دو برادر متهم به قتل به سوی کاشمر حرکت کرده اند.

آن‌ها با انجام یک سری تحقیقات غیرمحسوس و بررسی سوابق قاتلان فراری به فردی به نام «محمد- م» رسیدند که از دوستان حسن (متهم فراری) بود، اما از آن سو، برادران قاتل در دور هم نشینی شبانه به این نتیجه رسیدند که سوار بر خودروی محمد به تهران بگریزند و در منزل یکی از بستگان دور محمد مخفی شوند تا کسی به آن‌ها مشکوک نشود، ولی مدارک خودروی محمد کامل نبود و در مسیر راه دچار مشکل می‌شدند به همین دلیل دوباره دو برادر، دوست مشهدی خود را که آن‌ها را به کاشمر رسانده بود در رودربایستی قرار دادند تا آن‌ها را به تهران برساند. او هم که قدرت «نه!» گفتن نداشت دوباره استارت زد و ۴ نفری به سوی تهران رفتند. راننده خودروی ۲۰۷ که ترس همه وجودش را فراگرفته بود ۳ نفر را در ابتدای ورودی تهران پیاده کرد و به مشهد بازگشت.

دو جوان قاتل به همراه دوست کاشمری خود و با اجاره یک خودروی سواری به شهریار رفتند و مهمان یکی از بستگان محمد شدند. آن‌ها از صاحبخانه خواستند تا آن‌ها را در مکانی خلوت و مناسب اسکان بدهد چرا که برای مسافرت چند روزه به شهریار آمده اند!

او هم آن‌ها را به باغ تالار یکی از بستگانش به نام سعید برد و اتاقی را در اختیارشان گذاشت.

از طرف دیگر کارآگاهان اداره جنایی با دستورات قاضی علی اکبر احمدی نژاد به تحقیق نامحسوس درباره «محمد» پرداختند و به این نتیجه رسیدند که از روز بعد از وقوع جنایت در مشهد، «محمد» نیز به مکان نامعلومی رفته است در حالی که هیچ کس از مقصد او خبر نداشت بنابراین گروه ویژه کارآگاهان عازم کاشمر شدند و چند ساعت بعد با ردیابی‌های اطلاعاتی و استفاده از تجهیزات نوین پلیسی متوجه شدند که متهمان به سوی شهریار گریخته اند جایی که یکی از بستگان محمد در آن سکونت دارد.

دیگر متهمان فراری زیرچتر اطلاعاتی پلیس قرار گرفته بودند به همین دلیل گروهی از کارآگاهان با هدایت مستقیم سرهنگ غلامی و کسب مجوز‌های قضایی در حالی عازم شهریار شدند که تصاویر بدون پوشش قاتلان فراری در روزنامه خراسان، به چاپ رسید و به سرعت در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد.

راز غاز‌های نگهبان در مخفیگاه تبهکاران!
سعید (متصدی باغ تالار) که به رفتار‌های هراس آلود مهمانان مشهدی به طور عجیبی مشکوک شده بود هنگام جست و جو در فضای مجازی با تصاویر منتشر شده مهمانانش برخورد کرد و از شدت ترس زبانش بند آمد. او که فهمید مهمانان او چه تبهکاران مسلح خطرناکی هستند تلاش کرد از آن‌ها فاصله بگیرد سه جوان خلافکار که از رفتار‌های میزبان تعجب کرده بودند در یک فرصت مناسب نگاهی به شبکه‌های اجتماعی انداختند و با دیدن تصاویر خود متوجه شدند که دیگر نمی‌توانند در آن باغ تالار مخفی شوند؛ بنابراین با اجاره یک تاکسی تلفنی در حالی به سوی شمال کشور حرکت کردند که وانمود کردند به میدان آزادی تهران می‌روند!

کارآگاهان که رد متهمان را در باغ تالار زده بودند زمانی به آن جا رسیدند که تبهکاران مسلح سوار بر یک دستگاه خودروی سواری دیگر به نزدیکی «توشان» (منطقه توریستی در گرگان) رسیده بودند.

وقتی «سعید» در «شهریار» مورد بازجویی کارآگاهان قرار گرفت با تشریح ماجرای ورود مهمانان مشهدی به «باغ تالار» گفت: آن‌ها با یک تاکسی تلفنی به تهران رفتند، اما وقتی راننده تاکسی تلفنی شناسایی شد به کارآگاهان گفت: من آن‌ها را در ابتدای بزرگراه پیاده کردم چرا که قصد عزیمت به تهران را داشتند، اما کارآگاهان که می‌دانستند عزیمت به تهران فقط برای فریب پلیس بوده است بی درنگ به بررسی سوابق بستگان محمد در شمال کشور پرداختند و با ردزنی‌های اطلاعاتی متوجه شدند که یکی دیگر از بستگان «محمد» رگ و ریشه‌ای در گرگان دارد و از افراد سابقه دار است به همین دلیل کارآگاهان با شیوه‌های فنی و تخصصی به مکان اختفای متهمان در یک باغ جنگلی رسیدند که کلبه‌ای در وسط آن قرار داشت.

کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی که احتمال می‌دادند تبهکاران فراری مسلح باشند با همکاری صمیمانه کارآگاهان پلیس آگاهی گلستان وارد عمل شدند و با استفاده از آشنایی پلیس گلستان به منطقه موفق شدند کلبه جنگلی را پیدا کنند، اما اگر عملیات شب صورت می‌گرفت متهمان با ورود به درون جنگل و استفاده از تاریکی شب متواری می‌شدند؛ بنابراین ابتدا شاخه‌ای از عملیات به طور غیرمستقیم و پنهانی آغاز شد.

وقتی یکی از کارآگاهان در سپیده به کلبه نزدیک شد ناگهان چند غاز شروع به سر و صدا کردند و کارآگاه بلافاصله به عقب بازگشت. بررسی‌ها نشان می‌داد غاز‌های نگهبان با دیدن افراد ناشناس شروع به سر و صدا می‌کنند تا کلبه نشینان متوجه ورود افراد ناآشنا شوند.

با به دست آمدن این اطلاعات، کارآگاهان در یک عملیات برنامه‌ریزی شده و هماهنگ با دور کردن غاز‌ها از محل، کلبه جنگلی را به محاصره درآوردند و قبل از آن که متهمان چشمان خواب آلودشان را باز کنند، حلقه‌های قانون را بر دستان آن‌ها گره زدند.

با انتقال تبهکاران مسلح به مشهد، بازجویی از آن‌ها آغاز و مشخص شد که این جنایت هولناک فقط به خاطر اختلافات قبلی رخ داده است.

در این هنگام گروهی از کارآگاهان به فرماندهی سرهنگ علی بهرام زاده (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) در حالی به ریشه یابی این پرونده جنایی پرداختند که دو قبضه سلاح کلاشینکف و کلت کمری از متهمان کشف شد و دو برادر اعتراف کردند که با اسلحه کلت کمری و کلاشینکف سه نفر را به قتل رسانده‌اند. تحقیقات بیشتر در این باره ادامه دارد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین