بردن جایزه بهترین کارگردانی اسکار به این معنا نیست که کارگردانها در ادامه هیچ شکستی را تجربه نخواهند کرد؛ بلکه فشار بیشتری روی دوش آنها برای موفقیت دوباره گذاشته میشود. فیلمسازها هم انسان هستند و نمیتوانند هر سال اثری به کیفیت فیلم «همشهری کین» تولید کنند.
در اینجا قرار است با شکستهای سینمایی آشنا شوید که بعد از موفق شدن کارگردان آنها در جوایز اسکار روی داده است. البته در برخی از این شکست ها بلافاصله سال بعد از دریافت اسکار روی نداده است.
تام هوپر فیلم «گربه ها»
فیلم سینمایی «گربه ها» که سال ۲۰۱۹ منتشر شد، شاید یکی از بدترینها در دهه اخیر باشد. این فیلم سینمایی جلوههای ویژه نامناسبی داشت، فیلمنامه غیر قابل درک بود و از تیم بازیگری که در آن بودند استفاده خوبی نشد. هوپر در سال ۲۰۱۰ با فیلم سینمایی «سخنرانی پادشاه» توانسته بود جایزه بهترین فیلم و کارگردان اسکار را دریافت کند. دو سال بعد نیز با «بینوایان» توانست نامزد اسکار شود.
الیور استون فیلم «اسکندر»
الیور استون همه کاری برای نجات این فیلم سینمایی انجام داده است، اما با توجه به بودجه کلان این فیلم سینمایی باید او را بابت این فیلم مقصر بدانیم. فیلمنامه این اثر نقطه جذابیت خاصی ندارد، بازیها متناقض هستند و طراحی صحنه نیز با اشکالاتی همراه است. استون سابقه بردن دو جایزه اسکار در بخش کارگردانی فیلمهای «جوخه» و «متولد چهارم ژوئیه» را در رزومه خود دارد.
ران هاوارد فیلم «رمز داوینچی»
حتی حضور بازیگری همچون تام هنکس هم نمیتواند اثری غیر حرفهای را نجات دهد. ران هاوارد این فیلم را که با از بودجه ۱۲۵ میلیون دلاری خود، ۷۵۸ میلیون فروش داشته است، کارگردانی کرد. شاید فکر کنید فیلم خوبی را تماشا میکنید اما با نگاه به واکنشهای منفی مخاطبان و منتقدان این فیلم، میزان علاقه مخاطب عام به آن روشن میشود. هاوارد هم دوبار موفق به دریافت اسکار کارگردانی شده و دوبار دیگر هم سابقه نامزدی در این بخش را دارد.
بری لوینسون فیلم «رشک»
بری لوینسون که برای فیلم «مرد بارانی» توانسته بود جایزه اسکار بهترین کارگردانی را دریافت کند، در سال ۲۰۰۴ فیلمی ساخت که بن استیلر، جک بلک، ریچل وایس و کریستوفر واکن در آن نقش آفرینی کردند و از نظر منتقدان یک فاجعه بود. با نمره ۸ از ۱۰۰ از نگاه سایت راتن تومیتوز کمترین امتیاز در این لیست به این فیلم تعلق میگیرد. بازیگران خوبی در این فیلم استفاده شده بود، اما به خاطر ضعف فیلمنامه استعداد آنها به کار گرفته نشد.
کلینت ایستوود «قطار ۱۵:۱۷ به مقصد پاریس»
ایستوود شاید بازیگر بهتری باشد تا یک کارگردان، اما با این حال اثر بهتری از او در مقایسه با فیلم «قطار:۱۵:۱۷ به مقصد پاریس» انتظار داریم. البته گفتنی است که او در زمینه کارگردانی هم دو جایزه اسکار برای فیلمهای «بچه میلیون دلاری» و «نابخشوده» دریافت کرده است. فیلم سینمایی «قطار ۱۵:۱۷» داستان واقعی حمله به قطار تالیس در سال ۲۰۱۵ را روایت میکند. این فیلم تنها ۹۷ دقیقه است، اما به دلیل نبود داستان کافی بسیار طولانی و خسته کننده به نظر میرسد.
فرانسیس فورد کاپولا «جک»
بیست و چهار سال پیش، کارگردان فیلم برجسته و تحسین شده «پدرخوانده» که یک جایزه اسکار هم برای وی به ارمغان آورده است، فیلمی را ساخت که در آن رابین ویلیامز نقش یک کودک ده ساله را بازی میکند. در این فیلم برای افزایش جذابیت از بازیگران دیگری مثل جنیفر لوپز، بیل کاسبی و دیان لین نیز بهره گرفته است.
جان آویلدسن فیلم «بچه کاراته کار ۳»
در سال ۱۹۸۴ جان آویلسدن با به کار گرفتن زمینههایی از فیلم موفقش یعنی «راکی» که جایزه اسکار نیز برده است، فیلم دیگری ساخت که نتیجه آن فیلم «بچه کاراته کار» شد. فیلمی که قسمت ابتدایی آن به همان اندازه «راکی» قابل تحسین بود. اما آویلدسن تصمیم گرفت دو فیلم دیگر از این عنوان بسازد که به دلیل شباهتهای فراوان و اینکه چیز جدیدی برای ارائه نداشتند هر دو شکست خوردند.
آنگ لی فیلم «مرد دو پیکر»
در فیلم سینمایی «مرد دو پیکر»، شگفتانه خوشایند و ناخوشایندی وجود ندارد، تنها ساخته شده که وجود داشته باشد. شاید این برای بعضیها کافی باشد، اما تعداد بیشماری هستند که از تواناییهای آنگ لی به عنوان کارگردان با خبرند. جدا از جلوههای ویژه این فیلم سینمایی که جذاب هستند، این فیلم نیز یک اثر متوسط است که شاید نمونههای بهتر از آن نیز بتوان پیدا کرد. او برای فیلمهای «کوهستان بروکبک» و «زندگی پی» جایزه اسکار کارگردانی دارد.