حضور همسر دوم و فرزند یک مقتول در دادگاه، زن اول او را شوکه کرد
رسیدگی به این پرونده از اوایل سال 98 با گزارش یک قتل در یکی از بوستان‌های اسلامشهر آغاز شد و مأموران پس از حضور در صحنه متوجه شدند که جوان 30 ساله‌ای به‌نام امیر در یک نزاع جمعی با اصابت ضربه چاقو به قفسه سینه‌اش کشته شده است و در همان دقایق اولیه هم مجید به‌عنوان ضارب بازداشت شد.
متهم به قتل پس از بازداشت به قتل اعتراف کرد و پرونده‌اش پس از تکمیل تحقیقات به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و صبح دیروز در شعبه 7 محاکمه شد.
در ابتدای جلسه دادگاه و پس از قرائت کیفرخواست علیه متهم خانواده مقتول درخواست قصاص کردند و در ادامه مجید در جایگاه قرار گرفت و گفت: من از امیر مشروبات الکلی می‌خریدم . یک روز قبل از حادثه او به من مشروب فروخت اما سر قیمت با هم درگیر شدیم. همان شب به جشن عروسی یکی از دوستان مشترک‌مان رفتیم و در آنجا دوباره بحثمان شد و باهم درگیر شدیم که او با چوب به سرم زد که ناچار شدم به بیمارستان بروم و سرم را بخیه بزنم. فردای آن روز برای ادامه دعوا در پارکی قرار گذاشتیم که هر دوی ما با دوستانمان آمده بودیم و درگیری بین ما آغاز شد. لحظاتی بعد امیر چاقویی از جیبش درآورد و به سمت من پرتاب کرد که چاقو به حنجره‌ام خورد و بعد از آن من هم چاقوی خودم را به سمتش پرتاب کردم که مستقیم به سینه‌اش خورد و جان باخت.
وی در پایان گفت: من قصد کشتن امیر را نداشتم با این حال قتل را قبول دارم و از کارم به شدت پشیمانم.
از سوی دیگر مشخص شد که مقتول علاوه بر همسر دائمی اش زن دیگری را نیز به عقد موقت خود درآورده بود و از وی نیز یک فرزند دارد که در جلسه دادگاه وقتی این زن و کودکش به‌عنوان اولیای دم حاضر شدند همسر اول مقتول از وجود آنها اظهار بی‌اطلاعی کرد و شوکه شد اما در ادامه پدر و مادر مقتول اظهار داشتند از وجود این زن و کودکش اطلاع داشتند و او همسر صیغه‌ای پسرشان بوده است.
در پایان جلسه قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
خدا بیامرز خیر و برکت از کل سرنوشت و مرگش می باریده! 
