کد خبر: ۶۶۰۱۵
تاریخ انتشار : ۰۴ آبان ۱۳۸۶ - ۱۴:۱۵
باز خوانی دوازده نامه در آفتاب

نامه اول؛ پیشنهاد ملاقات

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: به دنبال انتشار مقدمه آیت الله هاشمی رفسنجانی بر نامه‌های رد و بدل شده میان صدام حسین و ایشان، آفتاب متن کامل اولین نامه صدام حسین به آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور وقت ایران را منتشر می‌کند. صدام حسین در این نامه که در اول اردیبهشت ماه سال 69 و چهار ماه قبل از حمله به کویت خطاب به مقامات ایرانی به نگارش درآمده است، ضمن تلاش برای نشان دادن چهره‌ای خیرخواه و صلح طلب از خود، پیشنهاد می کند که در سریع‌ترین زمان ممکن در مکه مکرمه با عالی‌ترین مقامات جمهوری اسلامی ایران ملاقات کند.
متن کامل این نامه به همراه تحلیل آن در ذیل می‌آید:

بسم‌الله الرحمن الرحیم
جناب آقای علی خامنه‌ای
جناب آقای هاشمی رفسنجانی
سلام‌ علیکم
پیش از این در مناسبت‌های مختلف در طول جنگ، به طور مستقیم از طریق رسانه‌های جمعی عراق که تنها وسیله ممکن بود برای اعلام آنچه می‌خواستیم به شما بگوییم، شما را مورد خطاب قرار دادم. همچنان که متقابلا سخنان شما را از طریق رسانه‌های جمعی خودتان می‌شنیدم.
آخرین ابتکاری که با نیت بی‌شائبه‌ای برای تحقق صلح کامل و فراگیر فراروی شما قرار دادیم، ابتکاری بود که در پنجم ژانویه 1990 عنوان کردیم. ولی تا کنون متفقا به صلح مورد علاقه دو کشورمان راه نیافته‌ایم تا با هم از بلایای جنگ و امکان شعله‌ور شدن مجدد آن فاصله بگیریم.
بدیهی است که امر خیر و آنچه می‌تواند پایه و اساسی برای آمال و آرزوها باشد، ممکن است در هاله‌ای از حدس و گمان‌ها و تفسیرهای شک‌برانگیز قرار گیرد، اینک بدون تکرار دیدگاه‌های قبلی خود که می‌تواند موجب طرح متقابل دیدگاه‌های شما شده و بحث را از محدوده و اهداف سازنده خویش دور نموده و به سوی جدلی سوق دهد که در آن عوامل اختلاف نمایان می‌گردد و برای اینکه چنین وضعی بر توافق مورد علاقه ما در زمینه تحقق صلح قابل اجرا، فراگیر و فوری، به خواست خدا نه تنها بین عراق و ایران، بلکه میان امت عرب و ایران فائق نیاید، این بار مستقیما شما را مخاطب قرار داده تا در این ماه مبارک که مسلمانان روزه دارند و به سوی نیل به رضای خدای سبحان و متعال روی می‌آورند، پیشنهاد کنم ملاقات مستقیمی بین ما صورت گیرد که در آن از سوی ما، بنده خدا، فرستنده این نامه و‌آقای عزت ابراهیم به همراه مجموعه‌ای از دستیاران خودمان و از سوی شما آقایان علی خامنه‌ای و هاشمی رفسنجانی به همراه گروهی از دستیاران شما شرکت کنند.
همچنین پیشنهاد می‌کنم که این ملاقات در مکه مکرمه، قبله‌گاه مسلمانان و بیت عتیق که مولایمان ابراهیم علیه‌السلام آن را بنا نهاد، یا در هر مکان دیگری که بر آن توافق می‌کنیم برپا شود تا به یاری خدا برای تحقق صلحی که ملتهایمان و تمامی امت اسلام در انتظار آن به سر می‌برد، بکوشیم و بدین ترتیب خون‌هایی را که چه بسا بار دیگر به هر علت بر زمین ریخته شود، محفوظ بداریم.
زیرا از جمله احتمالات مترتب بر وضع موجود، اینکه عوامل دست‌اندرکار وقوع فتنه میان ایران و عراق در گذشته، بار دیگر برای شروع مجدد جنگ به نحوی که صلح را از دو کشورمان دور سازد، تلاش کنند.
شما قطعا اخبار تهدیدهایی را که از طرف صهیونیسم و برخی ابرقدرت‌ها و کشورهای بزرگ علیه عراق و امت عرب به عمل می‌آید دنبال می‌کنید، و بی‌شک می‌دانید که هدف اصلی این تهدیدها بازگذاردن دست رژیم صهیونیستی برای به فساد کشاندن جهان است تا بتواند هر طرفی را که سد راه باطل می‌شود و رژیم صهیونیستی را از نیات و اطماع شرارت بارش در منطقه باز می‌دارد و هر تلاشگر در راه آزادی سرزمین عربی فلسطین و قدس شریف را که برای هر مسلمان، بلکه برای هر مؤمن به خدا و کتاب‌ها و پیامبران او و روز رستاخیز گرامی است، سرکوب کند.
این نیروهای شرور که امیدواریم به یاری خدا آرزوهایشان نقش برآب شود و تیرهایشان به خطا رود، حتما برای از سرگیری ستیز مسلحانه و خونین بین ایران از یک طرف و امت عربی از طرف دیگر خواهند کوشید و اینان امکانات متعددی را برای تحقق این امر در اختیار دارند؛ در آن صورت مسلمانان نه تنها فرصت به کارگیری امکانات و توانایی‌های خود را در جهت آزادسازی مقدساتشان در فلسطین از دست می‌دهند، بلکه زیان‌های بی‌شماری را نیز متحمل خواهند شد.
به اعتقاد ما در ملاقات مستقیمی که با هم خواهیم داشت،‌ دستیابی به آنچه عراق حق تلقی می‌کند و آنچه ایران حق تلقی می‌کند، قابل تحقق است؛ ملاقاتی که راه را بر فرصت‌طلبان و آنان که می‌کوشند محیط صلح و آرامش را آلوده سازند، خواهد بست، مشروط بر اینکه نیت‌ها، صادقانه متوجه صلح خداپسندانه و مورد رضایت ملتهایمان باشد.
تا آنجا که به ما مربوط می‌شود، این نیت توأم با ایمانی عمیق و پایدار فراهم است و در آن به جز میل به دستیابی به حق ثابت خودمان که هم طراز با حق ثابت شماست، چیز دیگری نیست.
من به شما پیشنهاد می‌کنم ملاقات مزبور با توجه به اصل شتاب در کار نیک پسندیده است، در دومین روز عید مبارک فطر و یا در هر زمان دیگری که مورد توافق قرار می‌گیرد، انجام شود.
در مورد سفر شما به مکه و تشریفات مربوطه از سوی کشور میزبان، ما براساس رابطه برادری و احترام متقابلی که با برادرانمان در پادشاهی عربستان سعودی داریم، از برادرمان ملک فهد ابن عبدالعزیز خواهش خواهیم کرد آنچه را که برای چنین مسئله‌ای ضروری و مناسب است، فراهم کند. توضیح اینکه ما تا کنون وی را از مضمون این نامه مطلع نکرده‌ایم.
برای تسهیل و تدارک ملاقات، ‌شاید شما هم مانند ما بر این نظر باشید که فردی به نمایندگی از طرف ما در تهران و فردی به نمایندگی از شما در بغداد حضور داشته باشند و به منظور برقراری تماس‌های لازم بین دو پایتخت، خطوط تلفنی مستقیم دایر گردد.
خدایا تو خود گواه باش که من ابلاغ کردم.
والسلام علیکم
صدام حسین
بغداد – 26 رمضان 1410 هـ
برابر با 21 آوریل 1990 م
اول اردیبهشت 1369

تحلیل آفتاب از نامه اول صدام حسین 
به مقامات عالی جمهوری اسلامی ایران
 

- اولین نکته ای که در بررسی این نامه جلب توجه می کند، تلاشی است که صدام حسین با مخاطب قرار دادن هم زمان رهبرمعظم انقلاب، و رییس جمهور اسلامی ایران برای ارتقاء جایگاه خود به کار می‌گیرد. در واقع صدام کوشیده است که طرف ایرانی را راضی کند هم زمان با مذاکره با آیت الله هاشمی رفسنجانی، آیت الله خامنه‌ای، نیز در این مذاکرات حضور داشته باشد . امری که با بی پاسخ ماندن این تلاش از سوی رهبری معظم انقلاب، عملاً ناکام می‌ماند.
- صدام حسین با ارسال این نامه، و چنانچه خود در ابتدای این نامه اذعان کرده است، رسماً تمایل خود را بری پایان دادن به لفاظی های تبلیغاتی که تا پیش از این از طریق رسانه های جمعی عراق بیان می کرد اعلام می‌کند.
- مضمون اصلی این نامه که در ماه رمضان سال 1410ه.ق ارسال شده، پیشنهاد برگزاری یک ملاقات مستقیم به عالی‌ترین مقامات جمهوری اسلامی ایران است. صدام در این نامه پیشنهاد می‌دهد که در کوتاهترین زمان ممکن، ملاقاتی بین او و عزت ابراهیم به نمایندگی از عراق و رهبر معظم انقلاب و آیت الله هاشمی رفسنجانی به نمایندگی از جمهوری اسلامی برگزار گردد. صدام حتی مکان مطلوب خود برای برگزاری این دیدار را هم پیشنهاد می‌دهد !
- عجله آشکارصدام حسین برای برگزاری این جلسه از مسائلی است که حتماً باید به آن توجه کرد. صدام پیشنهاد داده است که این ملاقات در دومین روز عید فطر (یعنی تنها 5 روز پس از ارسال نامه) برگزار گردد. شاید این شتاب در آن مقطع زمانی عجیب به نظر می‌رسیده است اما حوادث بعدی به خوبی نشان داد که علت این موضوع چه بوده است چرا که حمله عراق به کویت که حدود 4 ماه پس از ارسال این نامه اتفاق افتاد نشان می‌دهد که صدام در صدد بوده است که پیش از شروع جنگ با کویت، به مسئله خود با ایران ( حداقل در کوتاه مدت ) خاتمه دهد و با خاطری آسوده از مرزهای شرقی کشورش، به سوی جنوب لشگر کشی کند.
- به نظر می رسد که صدام با پیشنهاد دادن مکه مکرمه به عنوان محل ملاقات چند هدف را دنبال می‌کرده است. یاد آوری این نکته ضروری است که روابط ایران و عربستان در آن مقطع زمانی در پایین ترین سطح ممکن قرارداشته و در واقع صدام با ساده فرض کردن طرف مقابل، خواسته است که با دادن نقش میانجی به عربستان سعودی، موقعیت استراتژیک عربستان را در منطقه تقویت کند. ناگفته پیداست که در صورت محقق شدن این موضوع وزن طرف عراقی هم در مذاکرات احتمالی به نحو محسوسی افزایش می‌یافت . پیگیری این نامه ها مشخص می‌کند که طرف ایرانی با درک صحیح این موضوع، حاضر به پذیرش درخواست صدام نشده است.
- صدام در این نامه کوشیده است که خود را چهره ای خیرخواه و صلح طلب نشان دهد ؛ به عنوان مثال صدام نوشته است : " به اعتقاد ما در ملاقات مستقیمی که با هم خواهیم داشت، دستیابی به آنچه عراق حق تلقی می‌کند و آنچه ایران حق تلقی می‌کند، قابل تحقق است... مشروط بر اینکه نیتها، صادقانه متوجه صلح خدا پسندانه و مورد رضایت ملتهایمان باشد. تا آنجا که به ما مربوط می شود، این نیت توأم با ایمانی عمیق و پایدار فراهم است ".
- استفاده صدام از واژه ها و المانهای اسلامی و مذهبی در این نامه به نحو چشمگیری دیده می شود که با توجه به سابقه رژیم بعث به عنوان یک نظام سکولار جالب به نظر می‌رسد. توجه به عناصر اسلامی و مذهبی برای بهبود وجهه نظام بعثی عراق شاید از همین دوره آغاز شده باشد. این مسأله در سالهای بعد، شکل پررنگ تری در تبلیغات نظام بعثی عراق پیدا کرد.
- اصرار صدام برای جاانداختن جنگ ایران و عراق به عنوان یک جنگ ایرانی ـ عربی که در سالهای جنگ تحمیلی به شدت از سوی دستگاه تبلیغاتی رژیم بعثی عراق دنبال می‌شد ؛ بار دیگر در این نامه مورد توجه قرار گرفته است : " اینک بدون تکرار دیدگاههای قبلی خود... و برای اینکه چنین وضعی بر توافق مورد علاقه ما در زمینه تحقق صلح... نه تنها بین عراق و ایران، بلکه میان امت عرب و ایران فائق نیاید... پیشنهاد می‌کنم ملاقات مستقیمی بین ما صورت گیرد."... " این نیروهای شرور... حتما ً برای از سر گیری ستیز مسلحانه و خونین بین ایران از یک طرف و امت عربی از طرف دیگر خواهند کوشید."
ذکر این نکته لازم است که آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور وقت ایران در پاسخی که به نامه دوم صدام داده است، در مورد این ادعای صدام نیز موضع گیری کرده اند که در آینده به آن نیز خواهیم پرداخت.
- آخرین نکته ای که می‌توان به آن اشاره کرد این است که صدام در این نامه با شانه خالی کردن از زیر بار اتهام شروع جنگ، به شکل مبهمی به عواملی اشاره می کند که به زعم او در گذشته دست اندر کار وقوع فتنه میان ایران و عراق بوده‌اند و ابرازنگرانی می کند که مبادا با به تأخیر افتادن صلح، این عوامل دوباره برای شروع جنگی تازه دست به کار شوند. هرچند که در ادامه وبه صورت تلویحی منظور خود از این عوامل را غرب و به ویژه صهیونیستها معرفی می‌کند. تأکید صدام بر داشتن دشمن مشترک صهیونیستی با ایران را می توان نشانه جدی شدن اختلافات صدام و غرب در آستانه جنگ با کویت دانست. حوادث بعدی که در نهایت به سرنگونی صدام انجامید به خوبی عمق این اختلافات را آشکار کرد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
-
|
۱۴:۴۰ - ۱۳۸۶/۱۱/۲۳
1
0
خيلي ساده لوحانه تحليل كردهايد كمي توي ذوق مي زند.
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین