«پایاننامهفروشی، مقالهفروشی، مدرکفروشی و در یک کلمه تقلب علمی؛ موضوعی مرتبط به علم که بارها البته سر از سیاست ایران و سابقه علمی سیاستمردان و زنان صاحبمنصب هم درآورده و درست در همین روزها بحث تقلب یا «سرقت علمی» در پایاننامه بعضی از چهرههای شاخص سیاست یا دانشگاه ایران هم مطرح است. تقلب علمی اگرچه مختص به ایران نیست اما در سالهای گذشته بارها و در نشریاتی معتبر نام ایران با این موضوع گره خورد. ماجرا در سال ۹۵ به اوج خود رسید و ۵۸ مقاله محققان ایرانی از هفت نشریه علمی معتبر دنیا آن هم به دلیل تقلب علمی حذف شد و در همان سال با گزارش مجله ساینس از بازار پایاننامهفروشی در ایران ابعاد جهانی پیدا کرد. وزارت علوم ایران همان سال ۹۵ با تشکیل کمیتهای حذف ۵۸ مقاله محققان ایرانی از سوی مجله معتبر «نیچر» را بررسی کرد که مشخص شد ۳۹۸ نفر از پژوهشگران دانشگاههای وابسته به وزارتخانههای علوم، بهداشت و دانشگاه آزاد در تولید این ۵۸ مقاله نقش داشتند که متخلفان با «تنزیل مرتبه و تعلیق از فعالیت» هم مجازات شدند.
یک سال پس از این رسوایی علمی و در سال ۱۳۹۶، انتشارات معتبر «الزویر» که یکی از بزرگترین و معتبرترین ناشران علمی دنیاست هم در گزارشی از تقلب گروهی از دانشگاهیان ایرانی در فرآیند بررسی مقالات نوشت و ۲۶ مقاله از نویسندههای ایرانی را از مجلات خود حذف کرد.
حتی محققانی ایرانی در دانشگاههای خارج از کشور هم در این فرآیند گرهخوردن نام ایران با سرقت علمی نقش ایفا کردند و همین چند ماه پیش دانشگاه «سوربن» فرانسه مدرک دکترای آرش درمبخش، وکیل ایرانی ساکن فرانسه را به جرم تقلب در پایاننامه باطل کرد. سابقه همین وکیل بهخوبی شیوع تقلب علمی را نشان میدهد؛ چراکه درمبخش چند ماه پیش از این اتفاقا برنده جایزه محیطزیستی گوتنبرگ شده بود و حالا به دلیل ارتکاب این تقلب، اجازه ثبت نام در هیچیک از دانشگاههای دولتی فرانسه را نخواهد داشت. یک سال پیش هم ماجرایی مشابه برای پژوهشگری ایرانی در استرالیا رخ داد؛ در این سال «علی نظری»، پژوهشگر مهندسی راهوساختمان دانشگاه «سوینبرن» استرالیا به تقلب و کپیکاری در تحقیقات خود متهم شد.
این تخلف در حالی آشکار شد که پیش از این آقای نظری از معاون دانشگاه سوینبرن تقدیرنامه دریافت کرده و حتی موفق شده بود بیش از یکمیلیون دلار از بودجههای عمومی را ازجمله بورس پروژههای اکتشافی شورای تحقیقات استرالیا جذب کند. علاوهبراین در یک دهه گذشته بارها تخلف، تقلب و حتی جعلیبودن مدرک تحصیلی نامهای بزرگ و مهمی در ایران خبرساز شد که همین موضوع شدت تقلب علمی در کشور را بهخوبی آشکار میکند.
از نتایج قانون مقابله با تقلب علمی چه خبر؟
اگرچه از سالها پیش بحث تصویب قانونی برای برخورد و مقابله با تقلب علمی مطرح بود و حتی گامهایی هم برداشته شد اما به نظر میآید اخبار و حوادث سالهای ۹۵ و ۹۶ و گزارش چندین رسانه معتبر علمی دنیا، زمینهساز سرعتگرفتن تصویب چنین قانونی شد. در تیرماه ۹۶ کلیات لایحهای که در آخرین روزهای آذر ۹۴ به مجلس فرستاده شد، در صحن علنی مجلس شورای اسلامی به تصویب نمایندگان رسید؛ «لایحه پیشگیری و مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی» اگرچه از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری دولت یازدهم، روانه کمیسیونهای حقوقی و آموزش مجلس نهم شد اما در این مجلس امکان بررسی نیافت تا کلیات آن، در سال ۹۶ به تصویب برسد و برای طیکردن دیگر مراحل قانونی رهسپار شورای نگهبان شود. این لایحه که البته از ابتدا هم قرار نبود تقلب علمی را ریشهکن کند، علاوهبر مجازات متقلبان راهکارهایی برای مقابله با تقلب هم دارد.
مجازات متقلبان چه خواهد بود؟
بر اساس قانون «پیشگیری و مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی» که پیش از این در کمیسیونهای حقوقی و قضائی، آموزش و تحقیقات، بهداشت و درمان و فرهنگی مجلس به تصویب رسیده و در صحن علنی هم با موافقت نمایندگان روبهرو شد و در نهایت پس از تأیید شورای نگهبان به قانون تبدیل شد، مجازات سنگینی برای افرادی که در کار علمی مرتکب تقلب شوند در نظر گرفته شده است. هدف این قانون که در قالب یک مادهواحده و ۹ تبصره تهیه شده است، مقابله با تهیه، عرضه، فروش و واگذاری آثاری از قبیل رساله، پایاننامه، مقاله، طرح پژوهشی، کتاب و گزارش علمی است. در این قانون برای اقدامات یادشده که تقلب در تهیه آثار علمی محسوب میشود، مجازاتهایی از قبیل جزای نقدی درجه سه، محرومیت از حقوق اجتماعی درجه شش و مجازاتهای مقرر در مواد ۲۰، ۲۱ و ۲۲ قانون مجازات اسلامی پیشبینی شده است.
علاوهبراین و بر اساس قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۹۲، مجازات نقدی درجه سه شامل جزای نقدی بیش از ۳۶ میلیون تومان و تا سقف ۵۵ میلیون تومان است. محرومیت از حقوق اجتماعی درجه شش هم شامل محرومیت شش ماه تا پنج ساله از حقوق اجتماعی ازجمله عضویت در مناصب ردهبالای کشوری، استخدام یا اشتغال در همه دستگاههای حکومتی هم از دیگر مجازاتهای در نظر گرفتهشده در این لایحه است. علاوهبراین، آییننامه اجرائی این قانون که دو سال پس از تصویب قانون یعنی در سال ۹۸ و با امضای «اسحاق جهانگیری»، معاوناول رئیسجمهوری منتشر شده از ایجاد کمیته اخلاق در مراکز دانشگاهی هم سخن به میان آمده است. در این آییننامه درباره وظایف این کمیته آمده است:
«۱- بررسی و آسیبشناسی علل و زمینههای بروز تخلفات پژوهشی و اعمال تدابیر پیشگیرانه در سطح مؤسسه و ارجاع موضوع به واحدهای ذیربط
۲- پیشنهاد اصلاح مقررات و رویههای موجود به کارگروه وزارتی اخلاق در پژوهش در راستای کاهش زمینههای بروز تخلفات پژوهشی
۳- ترویج اخلاق در پژوهش، درستکاری علمی و اطلاعرسانی در سطح مؤسسه
۴- برنامهریزی برای افزایش سطح آگاهی اعضای هیاتعلمی، دانشجویان و کارکنان مؤسسه از طریق برگزاری کارگاههای آموزشی، همایشها، نشستهای علمی و نظایر آن
۵- اطلاعرسانی در خصوص استانداردهای مصوب اخلاق در پژوهش، مصوبات کارگروه وزارتی اخلاق در پژوهش و سایر موارد مشابه که توسط مراجع ذیربط اعلام میشود.
۶- بررسی اولیه و کارشناسی گزارشهای ارتکاب تخلفات پژوهشی موضوع ماده (۱۰) این آییننامه
۷- اجرای مصوبات کارگروه وزارتی اخلاق در پژوهش و ارائه گزارش عملکرد به کارگروه وزارت متبوع
۸- بررسی و تصویب پیشنهاده (پروپوزال) پژوهشهایی که بر اساس مصوبات کارگروه وزارتی اخلاق در پژوهش، شروع مراحل انجام آنها منوط به اخذ تأییدیه از کارگروه اخلاق در پژوهش مؤسسه است.
پژوهشگران و دانشگاهیان امیدوار بودند که این قانون سدی محکم در مقابل تقلب علمی باشد و دست کم از شدت این تخلف در دانشگاههای کشور بکاهد؛ جرم و تخلفی که اگرچه آمار و اطلاعات دقیقی درباره آن در دسترس نیست اما اسناد و شواهد محکم از شدیدبودن در آن دانشگاههای کشور حکایت دارند.
برای مثال پیش از این مجله علمی ساینس در شهریور ۹۵، دراینباره نوشته بود: «در سال ۲۰۱۴، یک عضو فرهنگستان علوم ایران برآورد کرده بود که هر ساله حدود پنج هزار پایاننامه که برابر با ۱۰درصد پایاننامه کارشناسیارشد و دکترای ارائهشده در کشور است، از بازار خریداری میشوند.»
با این حال هنوز مشخص نیست که این قانون تا چه اندازه در کنترل و کاهش تقلب علمی و پایاننامهفروشی نقش داشته یا در آینده تأثیر خواهد داشت اما دست کم در میدان انقلاب و همچنین فضای مجازی اثر چندانی از کاهش فروش پایاننامه و مقاله دیده نمیشود.»
به نظر من پذیرش افراد ناصالح در دانشگاه میتواند از علل اصلی باشد. این افراد ناصالح اعم از دانشجویان و اساتید خواهد بود. بهتر است در یک بررسی متقاضیان پایان نامه فروشی در یک آمار صحیح بدست آید. به طور مثال به نظر من دانشجویان پردیس شاید از بیشترین متقاضیان باشند هم درآمد مالی بهتری دارند و هم از رتبه های کنکور بدتر. لذا وقتی این زمینه ها از میان رود عرضه ای هم نخواهد بود. البته قطعا این حکم مطلق نیست و قطعا در میان دانشجویان پردیس دانشجویان صالح هم هستند که بداقبالی در کنکور روبرو بوده اند.
ای کاش دیالوگ بیشتری در این زمینه باشد به سبب آنکه عدم حمایت کافی از افراد شایسته و ناتوانی در تفکیک میان کار خوب و بد سبب میشود انگیزه برای بهتر بودن از میان رود.
این اتفاق برای من هم افتاده است. در دوره ارشد یک پایان نامه خوب نوشتم و بسیار وقت گذاشتم اما اکثر دانشجویان با پایان نامه های ضعیف و غیرقابل دفاع مدرک گرفتند.
در صورتیکه این بررسی ها در انتخاب دانشجویان باشد در جذب نیروی کار با حجم زیادی از فارغ التحصیلان روبرو نخواهیمم شد. با امید ایرانی بهتر.