وقتی مجری سرشناس یک چهره اینستاگرامی پرحاشیه می‌شود
نمی‌توان این موضوع را کتمان کرد که صبا راد یکی از مجریان با تجربه و مسلط صدا و سیما در سال‌های اخیر بوده است. او صدایی گیرا و نگاهی نافذ دارد و اجرای برنامه عصرگاهی «به خانه برمی‌گردیم» هم به شهرت او افزوده بود. راد در دی‌ماه سال گذشته تصمیم گرفت که پس از سال‌ها فعالیت رسانه‌ای، از صدا و سیما استعفا کند و عرصه اجرا در رسانه ملی را برای همیشه کنار بگذارد.
طبیعی است کسی که سال‌ها در عرصه تصویر فعالیت کند، پس از کنار گذاشتن صحنه همچنان میل به دیده‌شدن داشته باشد. درست است که میل به دیده‌شدن از آنجا که منجر به رشد و شکوفایی است در نگاه اول خوب است اما خیلی وقت‌ها این میل و رغبت از غم و سرخوردگی هم ناشی می‌شود. خانم راد هم پس از استعفایش دوست داشت همچنان دیده شود. برای همین اول باید ژست منتقد بودن به خودش می‌گرفت و چه چیزی بهتر از منتقد صدا و سیما بودن؟
او که به گفته خودش ۲۱ سال در رادیو و تلویزیون خدمت کرده، چندوقت پس از استعفایش در حالی که دیگر حجاب بازتر و راحت‌تری دارد، منتقد برنامه خودش «به خانه برمی‌گردیم» می‌شود و به عوامل برنامه با تمسخر پیشنهاد می‌دهد که آهنگی از «شهرام شب‌پره» را به عنوان تیتراژ استفاده کنند! بعد از مدتی تصمیم می‌گیرد خوانندگی را هم در فضای اینستاگرام امتحان کند و ویدئویی از آوازخوانی خودش در کنار همسرش که یک خواننده پاپ است، منتشر می‌کند؛ هرچند که این ویدئو در فضای مجازی با استقبال چندانی هم مواجه نشد.
او همچنان به نانوایی، قنادی، آموزش تهیه خورش کرفس و کوفته تبریزی و ... ادامه می‌دهد و گاهی تبلیغ تجهیزات سرویس بهداشتی و ... می‌کند و در این میان متلک‌هایی هم به مجریان چادری صدا و سیما می‌اندازد و رفتارهایی از خودش نشان می‌دهد که به قول شاملو، هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود برنخاسته است!
در واقع این مجری باسابقه در این مدت پس از استعفایش رفتارها و جلوه‌هایی از خود به نمایش می‌گذارد که انگار ۲۱ سال به اجبار در صدا و سیما خدمت می‌کرده و در این سال‌ها تلویزیون او را گروگان گرفته و حالا به آزادی‌ای که همیشه آرزویش را داشته، رسیده است.
او حالا مدتی است که خبر از مهاجرت خود و همسرش به کشور ترکیه را منتشر کرده است و مسابقات اینستاگرامی برای دنبال‌کنندگانش برگزار می‌کند. مثلا عکسی از خودش منتشر می‌کند و به قید قرعه به لایک‌کنندگان تصویرش ۲۰۰ هزار تومان جایزه می‌دهد!
البته در این میان نمی‌توان سیستم معیوب صدا و سیما را نیز در الگوپروری‌هایش نادیده گرفت. صدا و سیما مجریان خانم را به عنوان الگوهای حجاب اسلامی به مخاطبانش معرفی می‌کند و سپس با مجریان پرحاشیه چند سال اخیر مثل صبا راد یا آزاده نامداری این احساس به فرد دست می‌دهد که رسانه با او صادق نبوده است.
«رسانه ملی» در راستای نیت خیرخواهانه‌اش می‌تواند فردی را به عنوان الگو به مخاطب معرفی کند که یک محجبه واقعی باشد، به اصول و معیارهای صدا و سیما عمیقا پایبند باشد تا مجبور به نقش‌بازی‌کردن نشود. طبیعی است هر آدمی دیر یا زود از نقش‌بازی‌کردن خسته می‌شود و دوست دارد به خود واقعی‌اش برگردد.
به طور قطع وقتی بانوان محجبه‌ای که مخاطب دائمی تلویزیون هستند، وقتی می‌بینند از پوشش آنها استفاده ابزاری و صرفا کسب نان می‌شود، دچار احساس بدی نسبت به همان سلبریتی و رسانه‌ای که او را الگوی حجاب معرفی کرده است، می‌شوند.
اکثریت مجریهای زن زن اول در قالب یک کار ایده آل رمانتیک به مجری نگاه می کنند در ادامه زندگی شان چون کاملاً موازی با مردها در یک محیط کار می کنند ارتباطات شخصی تیانا دچار دوگانگی می شود ارتباط آنها تبدیل به اعتماد و اعتماد آنان تبدیل به اعتیاد و گاهی وابستگی می شود به تدریج رفتار مردان در مجموعه خودشان را به عنوان اوت نهایی در نظر می‌گیرند و دچار دوگانگی می‌شوند و این دوگانگی در نهایت تبدیل به ازخودبیگانگی می‌شود امیدوار هستم حرفم را کامل خدمت همه دوستان رسانده باشم