صادق زیباکلام در یادداشتی نوشت: وضعیت اصلاحطلبان شباهت به بیماری پیدا کرده که عدهای برای نجاتش به او تنفس مصنوعی میدهند تا برای انتخابات سال آینده زنده نگهش دارند.
در برخی از انتخاباتهای ریاستجمهوری در یکی، دو روز آخر یکباره موجی راه میافتاد و بسیاری که چندان بنا نداشتند در انتخابات شرکت کنند، به پای صندوقهای رأی میرفتند. در هر دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ میلیونها «دقیقهنودی» در روزهای آخر بر دودلیهایشان فائق آمدند و در ساعتهای پایانی رأیگیری به پای صندوقهای رأی شتافتند.
تنفسدهندگان مصنوعی به کالبد اصلاحات امیدوارند این پدیده در خرداد ۱۴۰۰ هم اتفاق بیفتد. رأیدهندگان طیف اصولگرا (از طرفداران محمود احمدینژاد تا جبهه پایداری، اصولگرایان میانهرو تا اصولگرایان رادیکال) همه تکلیفشان روشن است و «دقیقهنودی» ندارند؛ بنابراین «دقیقهنودی»ها شامل بدنه اجتماعی اصلاحطلبان هستند. بههمینخاطر هم هست که پدیده «صفهای طولانی» در ساعات پایانی اخذ رأی معمولا در شهرهای بزرگ و عمدتا هم در مناطق مرفهنشینتر آنها اتفاق میافتد. اصلاحطلبان امیدوارند شاید مناظرهها بتواند جرقهای بزند.
امیدوارند مثلا حضور دکتر ظریف یا محسن هاشمی در مناظرهها و رفتار و گفتار مؤدبانه و دیپلماتیک آنها بتواند بخشی از آن امواج «دقیقهنودی» را به راه بیندازد. سؤال اینجاست که چقدر حضور ظریف، محسن هاشمی یا حتی خود آقای خاتمی ممکن است «معجزه» رفتن آن ۲۴ میلیون به پای صندوقهای رأی را تکرار کند؟
پاسخ این پرسش در گرو تحولاتی است که ممکن است در چند ماه آینده اتفاق بیفتد؛ والا اگر تغییر و تحول خاصی اتفاق نیفتد و با همین فضای سنگین شهریور ۱۳۹۹ وارد خرداد ۱۴۰۰ بشویم، جرثقیل هم نمیتواند حتی بخشی از آن ۲۴ میلیون را به پای صندقهای رأی بیاورد. نیازی به تجزیه و تحلیلهای پیچیده جامعهشناختی نیست تا انسان متوجه شود که چه اتفاقی برای آن ۲۴ میلیون پیش آمده؛ حتی نیازی نیست از شواهد و قرائن مشارکت مردم در انتخابات اسفند سال گذشته مدد بگیریم.
در تهرانی که محمدرضا عارف در انتخابات ۹۴ یکونیم میلیون رأی آورده بود، اصلاحطلبان در اسفند ۹۸ نتوانستند حتی صد هزار رأی بیاورند. تجربه تلخ دور دوم انتخاب آقای روحانی آن بود که رأیدادن چیزی را عوض نمیکند و سیاستهای گذشته در دولتها، صرفنظر از خواستههای رأیدهندگان همچنان ادامه مییابند. این، بازگشت به صندوق رأی را اگر نگوییم محال، بسیار دشوار میکند.
مهم همون است که گفتید با رای دادن مشکل مردم
حل نمیشود
مشکل از سیاست خارجی است
شما بفرمایید ما چرا تحریم هستیم؟؟؟؟؟؟؟؟
ما به روحانی رای دادیم و از اول اگر می فهمیدید که روحانی چهار سال دوم پس از مرگ هاشمی دیگر روحانی چهار سال اول نخواهد بود هم جایی که نیاز به پشیبانی داشت یک عده بیرون گود نمی نشستند و هم اینکه عده ای از اصلاح طلبان محترم مثل شخص شخیص شما و عارف و خیلی های دیگر به این صرافت نمی افتاند که برای بقای خودشان در زمین اصولگرایان بازی کنند و متوجه می شدند چهار سال دوم مساله مرگ و زندگیست نه اینکه عارف فکر کند آسته برو آسته بیا که بتواند کاندید ریاست جمهوری بشود
شما هم همینطور چون هنوز هم نفهمیده دید که علت عدم توانایی روحانی نبود هاشمی بود و با حمله به دولت شخصا سهم زیادی در دلسرد کردن مردم داشتید دستتان درد نکند دو روز بیشتر استاد دانشگاه می مانید
اشکال در روحانی نبود روحانی همین بود حمایتی را که نیاز داشت ندید و کار بیشتری هم از دستش برنمی امد
ولی راست می فرمایید من رای نمی دهم نه چون که فکر می کنم آدم بهتری در بین کاندیداها نیست به این دلیل که شما یک صدم اصولگرایان رفتار حزبی نمی فهمید یک نفر را می اندازید جلو مردم را می اندازید جلو و خودتان از فردای ریاست جمهوری تا تقی به توقی می شود هزارتا سوراخ قایم می شوید و به آن رییس جمهور بدبخت که شده چوب دوسر طلا حمله می کنید و البته پاداش خوش خدمتی شما ماندن در عرصه سیاست است درک می کنم!!!
و در اخر دست مردم را هم در پوست گردو می گذارید
متاسفم برایتان
خیلی تناقض گو شده اید
قبلا روراست تر نحلیل می کردین
همه حرفهاش به نفع جناح خودشه
انشاالله با چشم باز انتخاب می کنند و به فرد رای می دهند نه به کسانی که دم انتخابات از او تعریف می کنند و بعد از انتخابات می روند در جناح مخالف
و انشاالله رییس جمهور بعدی ملاکش برای انتخاب وزیر و مدیر سلامت افراد از نظر مالی است نه اصولگرا و اصلاح طلب بودنشان