کد خبر: ۶۷۳۶۷۸
تاریخ انتشار : ۰۹ مهر ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۰

برای آبان ۹۸؛ زخم‌هایی که باز می‌شوند

آخرینش خودکشی پدر امیرحسین مرادی، یکی از بازداشت‌شدگان آن روز‌های بلواست که به اعدام محکوم شده و فشار این حکم و حاشیه‌هایش، نهایتا طاقت پدر را طاق کرد و برای خلاصی خود و احتمالا خلاصی فرزندش از خطر اجرای حکم، راهی را برگزید که هر وجدانی را با هر دیدگاه سیاسی و اجتماعی شدیدا آزرد.
آفتاب‌‌نیوز :

حسین نورانی‌نژاد، فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی نوشت: آبان تمام نمی‌شود. هر از چندی یکی از زخم‌های آن روز‌های فاجعه‌بار باز می‌شود و سوزشش جان جامعه را می‌خراشد. آخرینش خودکشی پدر امیرحسین مرادی، یکی از بازداشت‌شدگان آن روز‌های بلواست که به اعدام محکوم شده و فشار این حکم و حاشیه‌هایش، نهایتا طاقت پدر را طاق کرد و برای خلاصی خود و احتمالا خلاصی فرزندش از خطر اجرای حکم، راهی را برگزید که هر وجدانی را با هر دیدگاه سیاسی و اجتماعی شدیدا آزرد.

احتمالا در این باره توافق باشد که معترضان آبان نماینده هیچ جریان فکری خاص و دارای هدف و گفتمان و رهبری مشخص نبودند. اکثریت آن‌ها صرفا جان به لب رسیده‌هایی از تنگی معیشت و بی‌ثباتی و ناامنی اقتصادی بودند که در مواجهه با نابخردی دولت در چگونگی اعلام تصمیمی که همان تصمیم نیز زیر سوال است که چرا آن‌گونه اتخاذ شد و جا دارد امروز بررسی شود با این همه هزینه‌ای که ایجاد کرد چه دستاوردی داشت، دست به اعتراض و گاه خشونت زدند. قطع شدید و بی‌سابقه اینترنت و راه‌های ارتباطی مستقل نیز به نحوی بود که تا پایان اعتراض‌ها امکان هدایت موثر از بیرون و از میان جریان‌های سیاسی اپوزیسیون نبود.

برای آبان ۹۸؛ زخم‌هایی که باز می‌شود

هر چه بود، بخشی از مردم عادی کوچه و خیابان بودند که به این نحو تصمیم‌گیری ناگهانی و بدون توضیح و از موضع بالا معترض بودند و حس تحقیر می‌کردند. نتیجه آن اتفاقات هم اعلام اعداد بزرگ و غیر قابل انتظاری از کشته‌ها و آسیب‌دیده‌ها بود که نشان از فراگیری اعتراضات خشونت‌آمیز از سویی و زیر سوال بودن نحوه مدیریت اعتراض‌ها از سوی نهاد‌های انتظامی و امنیتی بود که تاکنون نیز در این باره توضیح مناسبی به جامعه داده نشده است. با همه این احوال، انتظار کاملا طبیعی از حکومتی که از قضا خود را متکی به حمایت محرومان و مردم عادی جامعه می‌داند، این بود که درصدد دلجویی از جامعه برآید، سهم خود در شکل‌گیری آن تقابل تلخ را پررنگ‌تر ببیند، با مردم وارد گفتگو شود و فضا را آرام کند.

مدبرانه بود که نهاد‌های مختلف مسوول، خود در کنار خانواده جانباختگان اعتراض‌ها قرار بگیرند، با آن‌ها همدردی کنند و به جامعه فرصت سوگواری دهند. با نخبگان و در صداوسیما و درمعرض دید مردم، درباره راه‌های اعتراض مسالمت‌آمیز گفتگو شود. خانواده‌های عزادار، از میان همین مردم عادی بودند و هستند و قاعدتا در یک فضای نرمال و طبیعی نباید احساس خطر برای کسی ایجاد کنند. موضوع اعتراض آن‌ها چیزی نبوده که نتوان درک کرد و با آن‌ها همدلی نداشت. حداکثر نقد مطرح، نفی خشونت در اعتراض‌هاست که در این باره باید دنبال راه‌های کنترل آن، هم از جانب نهاد‌های انتظامی و امنیتی و هم از جانب معترضان با سر و شکل مدنی دادن به اعتراض‌ها بود. اما حالا که این اتفاق تلخ رخ داده است، کش دادن آن با نگه داشتن بازداشتی‌ها و صدور و اجرای احکام سنگین که با روان جامعه بازی می‌کنند، بدون تردید برخلاف مصالح مردم و نظام و کشور است.

کمتر از یک ماه تا آبان و اولین سالگرد آن فاجعه باقی مانده است و نفع مشترک نظام سیاسی و عرصه اجتماعی است که تا آن زمان به ترمیم پرسرعت زخم‌های آن روز‌های تلخ و خونبار بپردازند. نظام در سال‌های اخیر به هیچ‌وجه کمبودی از نظر اقتدار برابر معترضان نداشته است. اما لازم است عقلای موردوثوقی پیدا شوند و ضرورت تصویر صاحب تدبیر و قدرت همدلی را نیز برجسته کنند. عفو غیرمشروط و آزاد کردن زندانی‌های آبان، دلجویی از خانواده جانباختگان و آسیب دیدگان که در هر سویی از درگیری‌ها بوده‌اند و در انداختن فضای آزاد و عاقلانه گفت‌وگوی جمعی برای بررسی راه‌های تکرار نشدن این‌گونه خشونت‌ها و حوادث تلخ، نفع به مراتب بیشتری برای همگان دارد تا تداوم نمایش یکسویه و خطی اقتدار. به جز این، زخم‌ها و بغض‌ها باقی می‌مانند و سایه هراس از خشونتی دوباره، همواره خواهد ماند.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین