«مردم ایران در شرایط بدی زندگی میکنند و بهطور جدی نگران دخل و خرجشان هستند. این گرفتاریها اوضاع جامعه را طوری به هم ریخته که مردم در انتخابات اسفندماه ۹۸ با صندوق رای قهر کردند و در خانههایشان نشستند و در انتخابات شرکت نکردند که این واقعا اتفاق بدی است.» این هشدارها و ابراز نگرانیهایی از این دست حالا مدتی است که به سرفصل سخنان و اظهارات بسیاری از کنشگران سیاسی اصلاحطلب راه یافته و بیراه نیست اگر بگوییم کمتر روزی است که صدایی از جنس اصلاحطلبانه، کلامی را مبتنی بر این مفهوم و محتوا ابراز نکند.
آنچه، اما این یکی را با آنچه چندماهی است در سخن و کلام اصلاحطلبان تکرار شده، متمایز کرده و نادرست نمینماید که بگوییم به آن اهمیتی دوچندان بخشیده، این است که این سطور، نه از متن گفتار یک کنشگر اصلاحطلب، بلکه بخشی است از آخرین اظهارات مطبوعاتی یکی از چهرههای جناح راست که از قضا نوع سیاستورزیاش حدود نیم قرن اخیر، جایگاهی قابل اعتنا میان مجموعه اصولگرایان به او بخشیده است؛ محمدمهدی عبدخدایی، دبیرکل جمعیت فداییان اسلام به عنوان یکی از قدیمیترین احزاب و تشکیلات سیاسی جناح راست که از سالها پیش از پیروزی انقلاب، به عنوان یکی از احزاب مخالف نظام شاهنشاهی، در متن رویدادهای سیاسی ایران بوده و حالا دبیرکل این تشکل است که با کلام و ادبیاتی صریح در رابطه با بحران مشارکت در انتخابات پیشرو، به مسوولان «هشدار» داده است.
عبدخدایی در گفتوگوی روز گذشتهاش با اعتمادآنلاین گفته که «به مسوولان هشدار میدهم اگر وضعیت بهبود پیدا نکند و به مشکلات مردم رسیدگی نشود، فقط ۲۰ درصد مردم در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ شرکت خواهند کرد» پیش از طرح این هشدار صریح، مسوولان را از «اینکه تقصیر را به گردن این و آن بیندازند و صرفا ناظر باشند» بر حذر داشته و با نگاهی مصلحانه، بر حقوق شهروندان تاکید کرده است: «مردم حق دارند از مسوولان توقعهایی داشته باشند و از آنجا که ولینعمت هستند، باید به آنها امکان حرف زدن بدهیم و شرایطی فراهم کنیم که اجازه تصمیمگیری داشته باشند.»
در نقد «رییسجمهوری نظامی»
دغدغه مشارکت البته دغدغه همه اصولگرایان نیست و دستکم آنطورکه یکی از اعضای شورای شهر پایتخت روز گذشته گفته که برخی اصولگرایان، «باتوجه به انتخابات اسفندماه و خیز جریان اصولگرا، بدون اعتنا به کاهش مشارکت، در نظر نمیگیرند که کنار گذاشتن بحث مشارکت حداکثری، چه خطراتی برای کشور، تمامیت ارضی، امنیت ملی و انقلاب به همراه دارد.» سیدمحمود میرلوحی که در این رابطه با ایلنا به گفتگو نشسته، همچنین نسبت به آنچه این روزها با تعابیری، چون «رییسجمهوری نظامی» از سوی طیفی خاص از جناح راست، از طریق تریبونهای رسانهای این جریان سیاسی، تبلیغ و ترویج میشود، هشدار داده و گفته این جریان، «متاسفانه یکتنه و یکطرفه در حال تازیدن است و نتیجهگیری میکنند که یک نظامی، رییسجمهوری شود.» موضوع «رییسجمهوری نظامی» که البته تعبیری است اندکی غلطانداز و از آنجا که اساسا قانون اجازه کاندیداتوری و تصدی مسوولیتهای سیاسی، چون ریاستجمهوری را به نظامیان نمیدهد، دقیقتر آن است بگوییم این تعبیر رسانهای ناظر است بر ورود کاندیدایی با سابقه نظامی به انتخابات که موضوع سرمقاله دیروز روزنامه جمهوری اسلامی نیز بود. روزنامه جمهوری اسلامی البته حتی با «رییسجمهوری نظامی» به معنای دقیق آن نیز موافق نیست و در این سرمقاله، پس از آنکه آورده ریاستجمهوری نظامیان فعلی «علاوه بر اینکه خلاف قانون است، خلاف فرمان امام خمینی نیز هست که نظامیان را از ورود به سیاست منع کردهاند»، درباره کاندیداتوری «نظامیان غیرشاغل در سازمانهای نظامی» نیز معتقد است: «نظامیان مستعفی، بازنشسته یا مامور در سازمانهای غیرنظامی و انتظامی، حتی اگر مشمول قانون ممنوعیت ورود به انتخابات نباشند، قطعا به دلایل دیگر به مصلحت کشور نیست متصدی منصب ریاستجمهوری و سایر مناصب اجرایی غیر از آنچه مرتبط با امور نظامی است، شوند»، چراکه بنا بر دلایل چهارگانه نویسنده این یادداشت، اولا «روحیه نظامیگری با مدیریت مدنی و سیاسی سازگاری ندارد»، ثانیا «نظامیان، رجال نظامی هستند، نه رجال مذهبی و سیاسی»، ثالثا باتوجه به احتمال به کارگیری دیگر نظامیان از سوی رییسجمهوری با سابقه نظامی، «قرار گرفتن مدیریت کشور در اختیار نظامیان به هیچوجه به صلاح کشور نیست» و در نهایت اینکه «وجهه عمومی داخلی و جهانی نظام باتوجه به عرف بینالملل ایجاب میکند رییسجمهوری از افراد غیرنظامی باشد.»
تکلیف رییسی چه خواهد بود؟
جز این مسائل عمومی انتخاباتی، صحبت مصداقی از جزییات مباحث انتخاباتی و اینکه این جناح در نهایت روی کدام گزینه اجماع میکند و آن کاندیدا با حمایت کدام حزب و جریان سیاسی وارد گود رقابت میشود، از جمله موضوعاتی است که هر روز خبری دربارهاش روی خروجی خبرگزاریها میرود و تیتر مطبوعات و رسانهها میشود. در این میان در حالی که چندی پیش، سیدحسین نقویحسینی، نماینده پیشین ورامین و البته سخنگوی فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس دهم، از احتمال کاندیداتوری سیدابراهیم رییسی سخن گفته و فراتر از آن تاکید کرده بود که در صورت عدم تحقق این احتمال، این سعیدجلیلی است که کاندیدای اصلی جناح راست خواهد بود، حالا یکی دیگر از نمایندگان اصولگرای مجلس دهم که از قضا به عنوان یکی از اعضای ارشد فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس قبل، همکاری به نسبت نزدیکی نیز با نقویحسینی داشته، به نحوی در رد اظهارات او سخن گفته و این دست خبرها را اخباری «در حد گمانهزنی و احتمالات» توصیف کرده است. محسن کوهکن که در این رابطه با پایگاه خبری نامهنیوز بهگفتگو نشسته، گفته که «ترجیح میدهم بر اساس احتمالات حرفی نزنم» و بلافاصله اضافه کرده است: «تا جایی که اطلاع دارم مجموعه اصولگرایان هنوز سازوکاری را تعریف نکرده که بر اساس آن به گزینه مشخصی رسیده و بگوید که مثلا اگر آقای رییسی نیامد، گزینه بعدی جلیلی است و... به عبارتی هرچند که نامها و افراد مطرح شده بسیار توانمند و موثر باشند، اما زمان بیان اسامی الان نیست.» این نماینده ادوار مجلس که از جمله اصولگرایان نزدیک به محمدرضا باهنر و جبهه پیروان خط امام و رهبری شناخته میشود، همچنین با تاکید بر اینکه رییسی «تکلیفمحور» عمل میکند، از نظر شخصیاش در رابطه با کاندیداتوری رییس فعلی قوه قضاییه برای انتخابات ریاستجمهوری پیش رو نیز سخن گفته و تاکید کرده است: «در مقطع فردی و باتوجه به اطلاعاتی که دارم، نظرم بیشتر به این سمت و سو است که ایشان در این انتخابات کاندیدا نشوند.»
لاریجانی کاندیداتوریاش را تایید نکرد
کوهکن، اما در اظهارات اخیر خود به موضوع دیگری نیز در بحث انتخابات اشاره کرده و نکته حایز اهمیت آنکه آنچه در ارتباط با این بحث دوم پیش کشیده، نه بر پایه حدس و گمانهزنی، بلکه مبتنی است بر اطلاعات که ظاهرا بیواسطه دریافت کرده است. او در پاسخ به پرسشی درباره احتمال کاندیداتوری علی لاریجانی به دیدار روز جمعه خود با رییس پیشین مجلس اشاره کرده و گفته است: «دیروز در ملاقاتی حضوری از ایشان در این باره سوال کردم و تایید نکردند.» کوهکن، اما به یک خبر انتخاباتی دیگر پیرامون تحرکات سیاسی علی لاریجانی نیز واکنش نشان داده است. خبری مبنی بر استجازه لاریجانی از رهبر انقلاب برای ورود به انتخابات که حالا با این واکنش کوهکن مواجه شده است: «فکر میکنم این نحوه خبر دادن اصلا صحیح نیست زیرا دشمنان آن طرف مرزی تحلیلی غلط خواهند کرد و میگویند که مسیر انتخابات ریاستجمهوری استجازه از رهبری است. در حالی که اینطور نیست و تا جایی که بنده مطلع هستم، اگر هم در گذشته افرادی به رهبری مراجعه کرده و مشورتی گرفتهاند، مقام معظم رهبری با یک بلندنظری و آیندهنگری عمیق و دقیق برخورد کردهاند.» او گفته که «تاکید بر اینکه فردی از رهبری استجازه کرده است، صحیح نیست» و همچنین تاکید کرده است: «به یاد ندارم ایشان کسی را نهی کرده یا ترغیب کرده باشند که در انتخابات شرکت کنند.»