آزاده عطاری در خصوص تربیت جنسی کودکان اظهار کرد: تربیت جنسی بسیار گستردهتر از آموزش جنسی است. آموزش جنسی مهارتهایی است که باید توسط کودک فراگرفته شود؛ برای مثال زمانی که کودک میخواهد لباس خود را در اتاق عوض نماید والدین حق ورود به اتاق او را ندارند و بالعکس واینگونه کودک تربیت جنسی را می آموزد، اما در آموزش جنسی به کودکان در مورد ناحیه خصوصی، بلوغ و... آموزش داده میشود؛ درواقع تربیت جنسی اعمال، رفتارها و بستر خانوادگی ساخته شدهای است که به رشد جنسی سالم کودک کمک و آموزشهای جنسی را برای آنها عملی میکند.
این روانشناس کودک در مورد عوامل موثر بر تربیت جنسی کودکان گفت: مهمترین عامل موثر بر این مورد آگاهی والدین است. برای مثال والدین گمان میکنند اگر که مساله بلوغ را برای کودک توضیح بدهند امکان دارد کودک این مساله را در برابر سایرین بازگو نماید اما تحقیقات زیادی نشان داده است که انسان به صورت ذاتی و فطری موجود باحیایی است و هر موضوعی را که به لحاظ اجتماعی شرم دارد، بازگو نمیکند. اگر ابعاد رشد کودک سالم باشد، تربیت جنسی هیچ گاه مورد بیحیایی کودک و کنجکاویهایی که متناسب با سن او نیست نمیگردد.
عطاری در مورد تاثیر فرهنگ و رسوم بر تربیت جنسی افزود: تربیت جنسی باید بومی شده باشد. ارائه این آموزشها باید بر اساس فرهنگ هر منطقه باشد، حتی در این آموزشها فرهنگ خانوادگی از فرهنگ منطقهای موثرتر است.
وی ادامه داد: تربیت جنسی از بدو تولد شروع میشود؛ به طور مثال به والدین تاکید میشود که از شوخیها و رفتارهای جنسی در برابر کودکان خودداری کنند ولی آموزههای جنسی که باید به کودکان آموخته شود از سن دو سالگی شروع شده و هر بخش آموزش، متناسب با سنوسال کودک و فرهنگ خانوادگی انجام میشود.
عطاری با اشاره به اینکه «ضرورت تربیت جنسی مبنی بر جنسیت نیست»، افزود: این مساله که تربیت جنسی برای دختران به دلیل نگرانی از سوءاستفاده جنسی بسیار ضروریتر از پسران است، از لحاظ علمی اثبات نشده است. این آموزش برای هر دو جنس نیاز است. تحقیقات نشان داده است که پسران هشت ساله بیش از همسنهای دخترشان مورد سوءاستفاده جنسی قرار میگیرند.
این پژوهشگر حوزه کودکان در مورد نهادهای موثر بر تربیت جنسی کودکان گفت: در درجه اول خانواده، در درجه دوم شبکه دوستان و شبکه اجتماعی که فرد با آن در ارتباط است و در درجه سوم سیستم آموزش در این زمینه بسیار تاثیرگذار است. شبکه دوستان بسیار اهمیت دارد به همین دلیل تاکید میشود که فاصله سنی هم بازی کودک بیش از سه سال نباشد.
این روشناس کودک در مورد اهداف تربیت جنسی خاطرنشان کرد: هنگام صحبت از تربیت جنسی گاهی این مورد متصور میشود که این آموزشها برای جلوگیری از آسیبهای جنسی و سوءاستفاده جنسی از افراد است، اما هدف اصلی این آموزشها تجربه ارتباط جنسی سالم و رضایت جنسی با شریک زندگی فرد در آینده در زندگی بزرگسالی است. بخش مهمی از رضایت زندگی مشترک آدمها رضایت از رابطه جنسی افراد است. تربیت جنسی کودک کمک میکند تا فرد به عنوان مرد و زن تصویر خوبی از زنانگی و مردانگی خود و اعتماد به نفس خوبی در رابطه زناشویی داشته باشد که این مساله در جامعه بسیار موثر است. این تربیت فراتر از جلوگیری از آسیبهای جنسی و سوءاستفاده جنسی از افراد است. خیانتها و روابطهای متعدد و تجربه جنسی نامتعارف همه محصول آموزشها و تربیت جنسی است.
وی با اشاره به اینکه «رفتارهای هنجار و ناهنجار و کنجکاویهای کودک در سنین مختلف متفاوت است»، گفت: کنجکاوی کودکان در سن 6 سالگی اگر از حد خاصی بیشتر نشود بسیار طبیعی است؛ مثلا کودک با همبازی خود دکتر بازی میکند این حد طبیعی است اما اگر میزان آن بیشتر شود و شکل خاصی را به خود بگیرد غیرطبیعی خواهد بود. به طور کلی رفتارهای جنسی و کنجکاویهای جنسی هنجار بین ۳ تا ۶ سالگی نباید بیشتر از دوبار در هفته دیده شود؛ برای مثال در این برهه کودکان ابراز علاقه برای عروس یا داماد شدن میکنند و حالتهای زنانه و مردانه در آنها پررنگ میشود. در سن ۷ تا ۱۲ سالگی رفتار و فعالیت جدی جنسی وجود ندارد.
این پژوهشگر حوزه کودکان در مورد چگونگی برخورد با کنجکاوی جنسی کودکان تصریح کرد: در مواجهه با این سوالات نباید خودمان را گم کنیم و تصور کنیم که باید تمام سوالهای کودک را پاسخ دهیم. گاهی این کنجکاویها برای تست کردن والدین است و کودک خود به پاسخ وافق است. لازم است تا در ابتدا سطح سوالات کودک را بسنجیم مثلا از او بپرسیم تو در این مورد چه فکری میکنی؟ بچهها از کجا میآیند؟ و... . بعد ازسنجش سطح اطلاعات اگر اطلاعات او متناسب با سن بود چه بهتر، اما اگر پایینتراز سن او بود باید جواب در سطح مناسب سن بدهیم و اگر اطلاعات او بالاتر از سن خودش بود باید این اطلاعات تعدیل شود.
عطاری در مورد چگونگی محافظت کودکان از خودشان در برابر سوءاستفاده جنسی تصریح کرد: بخشی از این مساله مربوط به رفتارهای والدین و حفظ حیا در خانواده است و این مساله از کودکی در خانواده شکل میگیرد. بخش دیگر آموزش و آگاه کردن والدین است. کلاسهای یک روزه آموزش خودمراقبتی جنسی برای کودکان که خانوادهها میتوانند در آن شرکت کنند در جلوگیری از سوءاستفاده جنسی کودکان بسیار تاثیرگذار است، همچنین یک سری از موارد در تربیت جنسی کودکان که منجر به خود مراقبتی برای کودکان میشود هم برای این مورد بسیار اثرگذار است، البته بعضی از خانوادهها ممکن است به خاطر هزینههای بالا نتوانند در این کلاسها شرکت نمایند و شاید آموزشوپرورش باید در این زمینه کلاسهایی را برگزار کند.