شعار رسمی ایران در سیاست خارجی، نه شرقی و نه غربی است. این شعار زمانی اتخاذ شد که جهان به شدت دو قطبی شرق و غرب با محوریت شوروی سابق و آمریکا متأثر از جنگ سرد بود. حالا که جنگ سرد سالهاست به اتمام رسیده، ولی هنوز برخی از وجوه آن در مناسبات بینالمللی باقی مانده و همچنان در برخی از ادبیات دیپلماتیک کشورهایی مانند چین و روسیه در یک تقابل با آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی قرار دارند؛ هرچند که همکاریهای جدی و مهمی هم بین این کشورها وجود دارد و فضای جنگ سخت بیشتر به سمت یک رقابت جدی سیاسی و اقتصادی پیش رفته است.
بر اساس همین پیشفرض جهان شرق و غرب، طی دهههای گذشته همواره یک جریان سیاسی قدرتمند در کشور بخش دیگر به ویژه اصلاحطلبان را به این متهم کرده است که در پی نزدیک شدن به جهان غرب و کشورهایی مانند آمریکا و اروپای غربی است. اما در عین حال در سالهای اخیر همین جریان سیاسی از جمله اصولگرایان، مراودات خود را با کشورهایی مثل روسیه و چین تقویت کرده است. حالا هم یک نماینده اصولگرا تأکید کرده که چینیها منتظر تشکیل یک دولت اصولگرا در ایران هستند.
فداحسین مالکی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم به انتخاب گفت: «برخی کشورها از جمله چین در بحث قرارداد 25ساله با ایران چنین پیشبینی و فرضیهای را داشت که بعداً نیز این موضوع را تایید کرد. چینیها خیلی علاقه ندارند که این قرارداد را با دولت فعلی اجرایی کنند. آنان منتظر دولت بعدی هستند که تصور میشود دولت بعدی یک دولت اصولگرا خواهد بود.»
این سخنان مالکی در حالی است که احزابی از اردوگاه اصولگرا مانند حزب موتلفه اسلامی به رابطه با چین و کره شمالی مشهور هستند. اعضای ارشد این حزب در چین فعالیتهای اقتصادی مهمی دارند و بهویژه بارها به کره شمالی سفر کردهاند. قرارداد 25 ساله ایران و چین در دولت حسن روحانی مطرح و تدوین شده است. اما آنگونه که منابع مختلف اعلام کردهاند تدوین این سند از سوی نه دولت بلکه شخص علی لاریجانی انجام شده است. گویا لاریجانی از سوی نظام مأموریت یافته تا این سند را آماده کرده و پیش ببرد. پیش از این برخی رسانهها موادی از این سند را منتشر کرده بودند که با واکنش منفی افکار عمومی مواجه شد. اما همه آن مواد خیلی سریع از سوی وزارت خارجه تکذیب شد.
در عین حال اصولگرایان میگویند ما هم آمادهایم با آمریکا مذاکره کنیم. این ایده بخصوص وقتی مطرح شده که جو بایدن ترامپ را شکست داده و بهزودی وارد کاخ سفید میشود. برخی میگویند آنان به این خاطر دولت حسن روحانی را از مذاکره منع میکنند که میخواهند عواید مذاکرات به نام اصولگرایان ثبت شود.
مالکی دیروز گفت:«اصولگرایان مسائل کلان و منافع ملی را خیلی بیشتر از اصلاحطلبان در نظر میگیرند و مراقب هستند تا کمتر دچار خطا یا اشتباه بشوند. این یک واقعیت است.»
سفیر سابق ایران در افغانستان با بیان اینکه اصولگرایان بیشتر از اصلاحطلبان در مذاکرات و سیاست خارجی، منافع ملی و حقوق مردم را در نظر گرفته و مراقب هستند که معیارهای انقلاب و ارزشهای نظام پایمال نشود، اظهارکرد:«شرایط امروز کشور خوب نیست، مردم نجیبمان حال و روز خوبی ندارند، زندگی روزمره مردم به سختی سپری میشود، بیکاری جوانان در کشور غیر قابل تحمل است متاسفانه دولت اعتدال و اصلاحات هم صرفا نظارهگر خوبی لست و به میخ و به نعل میزند، ازین شاخه به آن شاخه میپرند، در حالی که چنین شرایطی در دولت سابق که یک دولت اصولگرا بود، مشاهده نمیشد.»
شیفتگی چهرههای سیاسی و رسانهای جناح اصولگرا به حکومت چین تا آنجاست که همین چند ماه پیش علیاکبر رائفی پور چهره محل رجوع اصولگرایان در سخنانی دیگر به تمجید از این حکومت پرداخت و گفت:«اعضای حزب کمونیست چین 80میلیون نفرند و این 80 میلیون، یک میلیارد و 380 میلیون نفر را دارند مدیریت میکنند .آنها گفته بودند تا سال 2020 یک نفر هم زیر خط فقر ندارند. میدانید چرا؟ چون حاکمیت، یگانه است... یا این حاکمیت را قبول دارید سلّمنا یا قبول ندارید برو گمشو بیرون.» او البته با تعبیرات اغراقآمیزی شیفتگی خود را نسبت مدل حکومتی چین کمونیست این گونه بیان کرد که قوانین آن را«عین قوانین امیرالمومنین» دانست.
در تحولی دیگر در همین ارتباط جناح اصولگرا نه تنها چشم بر فجایعی که دولت چین در حق مسلمانان «ایغور» منطقه سین کیانگ چین روا داشته، بسته، بلکه چندی پیش یک فعال رسانهای این جناح تا بدانجا پیش رفته است که این مسلمانان تحت ستم را «داعشی» نامید که لابد سرکوب آنها خیلی هم واجب است.
این نزدیکی وقتی بیشتر احساس میشود که بدانیم همین چند ماه پیش واکنش رسانهها و چهرههای سیاسی اصولگرا به انتقادات سخنگوی آن روز وزارت بهداشت از چین و درگیریاش با سفیر این کشور وی را مجبور به عذرخواهی و کمی بعد کنارهگیری از این سمت کرد. آن روزها احمد زیدآبادی تحلیلگر روابط سیاسی در کانال تلگرامی خود در این رابطه هشداذ داد و نوشت:«واکنش رسانهها و فعالان اصولگرا و حتی برخی نهادهای رسمی به انتقاد سخنگوی وزارت بهداشت از نوع اطلاعرسانی دولت چین در بارۀ مشخصات ویروس کرونا نشان از رخدادی مهم در سیاست خارجی ایران طی سالهای اخیر دارد و به نظرم نیازمند هشدار جدی است.»
وی افزود:«از بعد از انقلاب تاکنون افراد و جریانهای سیاسی داخل ایران، معمولاً علاقۀ خود را به یکی از مدلهای حکومتداری در جهان و یا الگوی ادارۀ اقتصاد آنها پنهان نکردهاند! بسیاری دمکراسی لیبرال و اقتصاد مبتنی بر بازار را میپسندند، بسیاری به سوسیال دمکراسی و ترکیبی از مکانیسم بازار با مداخلهگرایی دولتی در اقتصاد گرایش نشان میدهند، بسیاری از نظامهای متمرکز سیاسی و تکحزبی با اقتصاد کاملاً دستوری حمایت میکنند و بسیاری هم اصولاً طرفدار مدلهای اشتراکی هستند. با این همه، در تمام این سالها، شاید به استثنای حزب توده در دورهای خاص، هیچکدام از جریانهای سیاسی خود را به یک دولت بیگانه، چندان متعهد و وفادار نشان ندادهاند که انتقاد از یک رفتار مشخص آن را برنتابند و منتقدان را مورد هجوم تبلیغاتی قرار دهند. چنین اتفاقی اما متأسفانه اکنون رخ داده است! برخی محافل اصولگرا شاید بعضاً از سر ندانمکاری، در سطحی به دفاع از عملکرد دولت چین برخاستهاند که پنداری نفوذ چین در کشورمان امری عادی و مبرهن است و با نقد عملکرد آن کشور، اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی نقض میشود و به هم میریزد!»