«واقعۀ روز چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ در واشینگتن آمریکا - هجوم هواداران و حامیان دونالد ترامپ به ساختمان کنگره (مجلسین نمایندگان و سنا) با هدف جلوگیری از تشریفات نهایی انتخاب جو بایدن به ریاستجمهوری - در تاریخ به عنوان «حادثۀ ۶ ژانویه» ثبت خواهد شد. به عنوان آخرین تحرکات و تحریکات مردی که با هیچ معیاری شایستۀ چنین جایگاهی نبود و نمیتوانست از قدرت دل بکند و باور کند بازی تمام شده است.
از این اتفاق با تعابیر متفاوتی یاد شده و همچنان دربارۀ آن خواهند گفت و نوشت. از «کودتای مضحک» تا «دلقکبازی خونین».
حدس میزدیم در روزهای پایانی، کاری دست ما، خودش یا آمریکا بدهد و خوشبختانه فقرۀ اول هنوز رخ نداده و در روزی که محمود احمدینژاد به رییسجمهور روحانی نامه نوشت و هشدار داد که بوی جنگ در خاورمیانه را استشمام میکند و بنابراین باید مراقب باشد (آخر در این چهار سال آقای احمدینژاد مراقب بوده و دو هفتۀ آخر را به حسن روحانی سپرده!) ترامپ، کار دست خودش و اعتبار و حیثیت آمریکا داد.
تحلیلگرانی چون عبدالله شهبازی البته معتقدند تصویری که دیدیم نه از «ترامپ دیوانه» که از «ترامپ عاقل» یا دست کم، ترامپِ حسابگری بود که با این کار تضمینهای لازم را گرفت تا بعد از ریاستجمهوری کاری به او نداشته باشند و پرونده قضایی تشکیل ندهند. البته اگر دموکراتها بر استیضاح و برکناری او ولو یک روز مانده به اتمام دوره مُصر باشند این تحلیل، محل تأمل خواهد بود.
گروهی که آشکارا ترامپ را بر بایدن ترجیح میداد، هم این ساز را کوک کرده که این اتفاق نشاندهندۀ رسوایی دموکراسی آمریکایی است که از آن به عنوان دموکراسی لیبرال یاد میکنند و جوری این حرف را تکرار میکنند که انگار رییس مهاجمان که چند ساعت کنگره را تصرف کرده بودند پیروز شده و از رادیو ملی آمریکا پیام فرستاده: «الو، الو! بایدن خائن برکنار شده است» و حالا حکومت را در دست دارند. مثل صدای نحسی که روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ از رادیو ایران پخش شد. حال آن که به باور کسانی چون دکتر محمد طبیبیان «پایان ترامپ، پیروزی دموکراسی بود» و یادآور شده «دادستان کل که به ترامپ وفادار بود از اعلام تقلب خودداری و استعفا کرد و معاون رییسجمهوری هم گارد ملی را برای بیرونراندن تظاهرکنندگان فراخواند و جلسۀ سنا را تا دیرهنگام ادامه داد و با شمارش آرای الکتورال، بایدن را پیروز انتخابات اعلام کرد.»
رییسجمهوری ایران البته تعبیر زیرکانهای به کار برد و گفت این اتفاق نشان میدهد «دموکراسی آمریکا فشل شده». زیرکانه از این حیث که هم در داخل، دلواپسان را تحریک نکند و هم در بیرون، قابل ترجمه به انگلیسی نباشد؛ چرا که فشل، واژهای قرآنی است که امام خمینی (ره) آن را وارد ادبیات سیاسی ایران کرد و تا پیش از آن رایج نبود. «فشل» اما به این صورت قابل ترجمه نیست و ناگزیرند آن را به «شکننده» برگردانند که تازه عین توصیف خود بایدن میشود که گفت: «نشان داد دموکراسی ما شکننده است.» حال آن که در تعبیر «فشل»، مفهوم «سستی» نهفته است.
به هر رو گروهی دوست داشت ترامپ بماند تا اولا بازگشت به برجام منتفی شود و غنیسازی ۲۰ درصدی بازگشتپذیر نباشد. ثانیا روحانی دولت را با انبوهی از ناکامیهای اقتصادی و توقعاتِ انباشته و برآورده نشده و دلار بالای ۲۰ هزار تومان تحویل دهد و در فضای سرد انتخابات ۱۴۰۰ گزینۀ مورد نظر را به ریاستجمهوری برسانند و سوم هم این که آمریکا دستخوش شورش و نآرامی شود و هر روز بتوانند در صداوسیما روی آن تبلیغ کنند و تحلیل، پشت تحلیل ارایه دهند. همان کاری که در این دو ماه کردهاند. ۸۰ میلیون آمریکایی به بایدن و کمتر از آن به ترامپ رأی دادهاند و صداوسیما از ۱۳ آبان به این طرف فقط دنبال این بود که اعتراضات پراکنده را نشان بدهد و از اصل انتخابات و مشارکت بسیار گسترده مردم خبری منتشر نمیکرد و تا همین چند وقت پیش تعبیر «رییسجمهوری منتخب» را برای بایدن به کار نمیبرد.
موضوع این نوشته اما مواضع اما این طیف نیست که اکنون نیز در پی اثبات ناکارآمدی دموکراسی است. بلکه غرض، اشاره به کسانی است که درست نقطۀ مقابل این گروه و با هدف براندازی دوست داشتند ترامپ بماند تا «کار، یکسره شود!»
وقتی هم که بر آنها خرده گرفته میشد که رفتار ترامپ و تشدید تحریمها به زیان طبقۀ متوسط تمام شد، زندگی را بر مردم یعنی خود ما آدمهای گوشت و گوست و استخواندار ایرانی دشوار کرد و به ظهور طبقۀ نوکیسۀ جدیدی انجامید و حسرت سفر و خرید اتومبیل نو و صاحبخانه شدن را بر دل خیلیها نشاند و به زبان ساده و روشن پدر ما را درآورد، این گونه توجیه میکردند که در عوض «کار، یکسره میشد!» لابد همان جور که در افغانستان یکسره کردند و ۲۰ سال پس از ساقط کردن طالبان حالا با همانها در قطر مذاکره میکنند یا همانگونه که در عراق یکسره کردند یا همانطور که مردم مصر را با روی کار آوردن یک نظامی به ساحل خوشبختی رساندند یا با خنجری که بر پیکر قذافی فرو رفت لیبی به بهشت آفریقا بدل شد!
هواداران این ایده را در قالب یک گروه اندک از ایرانیان در تظاهرات مقابل کنگره هم دیدیم ولابد اگر از آنها میپرسیدی دنبال چه هستید و چرا از ترامپی دفاع میکنید که جلوی سفر خویشاوندان شما به آمریکا را هم گرفته، میگفتند درست است اما در عوض کار را یکسره میکند! البته تحلیلگران ایرانی مدافع ترامپ در شبکههای فارسیزبان، عاقلتر بودند و در این چند روز ظاهر نشدند اما به آنها که از دشمن ایران و ایرانی و تهدیدکنندۀ تمامیت ارضی ایران دفاع میکردند و توجیه میآوردند تا «کار را یکسره کند» میتوان یادآور شد: ترامپ، یکسره کرد اما کار خودش را!»