محمود واعظی درباره مباحث مطرح شده درباره سند «برنامه همکاری جامع ایران و چین» گفت: امضای سند «برنامه همکاری جامع ایران و چین» به منزله نقشه راه ۲۵ سالهای برای همکاری، سرمایه گذاری و تجارت میان دو کشور است که در ماه ها و سالهای آینده با توافقهای تکمیلی و قراردادهای موضوعی جامعتر خواهد شد. البته این سند بلندمدت تنها مختص ایران و چین نیست و اولین مورد سند بلندمدت همکاری برای ما هم محسوب نمیشود.
امضای سند راهبردی همکاری با چین چه آثار مثبت عملی می تواند برای کشور داشته باشد؟
چین اولین شریک تجاری کشورمان در سال ۹۹ بود که ۳۰ میلیون و ۱۲۸ هزار تن کالا به ارزش ۱۸میلیارد و ۷۱۵میلیون دلار با آن کشور تبادل کالای غیرنفتی داشتیم. این کارنامه گواهی بر همکاری مبتنی بر منافع متقابل است. در این همکاری ظرفیت های اقتصادی دو کشور برای کمک به منافع متقابل دو کشور در بلندمدت مورد استفاده قرار می گیرد و نتیجه این روند به نفع کشور و مردم خواهد بود. بدون تردید توســعه روابط با چین، به عنوان کشوری که درحال تبدیل به قدرتمندترین کشــور جهان از نظر اقتصــادی و نظامــی اســت، حتما برای ما مفید است. در عین حال توسعه روابط دوجانبه ایران و چین به عنوان دو کشور تمدنساز یک نیازمندی دوسویه است. ارتباط راهبردی با ایران به عنوان کشوری کلیدی و تاریخی در جاده ابریشم، حتما برای چین هم مفید خواهد بود.
آیا امضای این معاهده با چین به معنای شکست راهبرد دولت در چند سال گذشته برای رابطه با غرب است؟
خیر این نگاه درستی نیست. جمهوری اسلامی ایران خواستار برقراری روابط متوازن در حوزه سیاست خارجی بوده است و بزرگترین نشانه این نگاه، انعقاد برجام با کشورهای مهم غرب و شرق بود. ما درباره روابط خارجی کشور، بر اساس منافع و مصالح ملی تصمیم میگیریم. منعی برای گسترش رابطه با کشورهای دوست نداریم و از اگر کشورهای اروپایی نیز با نگاهی واقع بینانه به جایگاه و موقعیت منطقهای ایران خواهان گسترش روابط با ما باشند، ما این آمادگی را داریم. اصولا در سطح منطقه نیز ایران از هر طرح فراگیری که واقعیتهای منطقه را بشناسد و به دنبال برقراری یک گفتوگوی درونمنطقهای مثبت باشد و سازوکارهای فراگیر داشته باشد، استقبال می کند.
تعامل با چین در خاورمیانــه و ارتقا روابط به سطح راهبردی با ایران میتواند نویدگر فصل نوینی از همکاری های متوازن ایران در عرصههای علمــی، اقتصادی، صنعتــی، تجــاری و فنــاوری بالا باشــد. چنیــن همکاری نــه در تعارض با همکاری با سایر کشورها بلکه مکمل آن است.
متاسفانه علی رغم ابهامات بسیار در افکار عمومی، دولت تاکنون متن تفاهمنامه را منتشر نکرده و این مسئله سبب شکلگیری شایعاتی همچون واگذاری بخشی از ایران به طرف خارجی شده است. در این باره توضیح میدهید.
این شایعات اصولا با ذهنیت و برداشت "قرارداد" از این سند مطرح می شود. اما این سند، یک قرارداد یا توافقنامه نیست، صرفا یک نقشه راه و چارچوب برای طراحی و ترسیم روابط دو کشور در بلند مدت است. هیچ بند تعهدآوری در این سند وجود ندارد، هیچ امتیازی در آن مبادله نشده، اساسا هر ادعا مبنی بر اینکه امتیازی بر اساس این سند به طرف چینی داده شده، عاری از صحت است. ادعاهای مضحک و بیاساسی همچون اجاره جزایر ایرانی در خلیج فارس، انحصار فروش نفت با قیمتهای پایین، استقرار نیروهای مسلح و غیره مطلقا صحت ندارد.
درباره انتشار مفاد این سند، وزارت امور خارجه یک گزاره برگ از کلیات آنچه مورد توافق قرار گرفته منتشر کرده است. هیچ چیز پنهانی در این سند وجود ندارد. انتشار متن کامل سند، صرفا به دلیل ملاحظاتی همچون تحریمها انجام نشده است. در عین حال به این نکته نیز باید توجه کنیم که این سند، یک قرارداد الزامآور یا تعهدآور نیست و انتشار متن چنین اسنادی چندان مرسوم نیست، الزام قانونی نیز ندارد.
منتقدان می گویند در این سند منافع ایران در نظر گرفته نشده یا کمتر از چین خواهد بود، در این باره چه نظری دارید؟
اگر از ماهیت این تفاهمنامه مطلع باشند قطعا چنین چیزی نمیگویند. چنان که عرض کردم، این سند صرفا یک نقشه راه و چارچوب رای توسعه روابط دو کشور در آینده است، اصولا امتیازی در آن رد و بدل نشده که به ما کمتر و به آنها بیشتر رسیده باشد. در عین حال در تنظیم همین تفاهمنامه نیز نگاه کلان حاکم این بوده که منافع هــر دو طرف در نظر گرفته شود.
اگر با دقت به روند شکل گیری این قرارداد نگاه کنید می بینید که ابتکار عمل در این طرح با ایران بوده است.
در همین چارچوب بر اساس وظیفه ای که به دستگاه دیپلماسی کشور واگذار شد، وزارت امور خارجه در تعامل و همکاری نزدیک با سایر نهادهای کشوری و پس از برگزاری جلسات متعدد هماهنگی، نسبت به تهیه نسخه پیشنویس «برنامه همکاری جامع» اقدام کرد و در نهایت پیشنویس این سند در جریان سفر رسمی آقای ظریف به چین در شهریور ۱۳۹۸ به مقامات این کشور ارائه شد.
مقامات چینی نیز در بهار ۱۳۹۹پس از انجام بررسیهای لازم و مطالعه پیشنویس ارائه شده، نظر خود را اعلام کردند. در ادامه کار، وزارت امور خارجه با همکاری نهادهای کشوری ضمن بررسی سند، فرآیندهای قانونی را طی کرد و هیات دولت نیز در تاریخ ۳ تیر ۱۳۹۹، مجوز رسمی آغاز مذاکرات برنامه همکاری جامع بر اساس منافع متقابل بلندمدت را به وزارت امور خارجه ارائه کرد.
در مهر سال گذشته نیز در جریان سفر مجدد آقای ظریف به چین، ایران نظرات اصلاحی و تکمیلی خود را در مورد این سند به اطلاع دولت پکن رساند. طرف چینی نیز در نیمه اسفند ۱۳۹۹، نظرات خود را در مورد سند مذکور به اطلاع وزارت امور خارجه ایران رساند. بالاخره در ۷ فروردین ۱۴۰۰ به امضای دو طرف رسید.
برخی از منتقدان سند همکاری ایران و چین، چنین سندی را موجب استیلای چین بر اقتصاد و صنعت ما تلقی میکنند که راه را برای همکاری و سرمایهگذاری کشورهای دیگر میبندد. پاسخ دولت به این برداشت و نظر چیست؟
امضای سند «برنامه همکاری جامع ایران و چین» به منزله نقشه راه ۲۵ سالهای برای همکاری، سرمایه گذاری و تجارت میان دو کشور است که در ماه ها و سالهای آینده با توافقهای تکمیلی و قراردادهای موضوعی جامعتر خواهد شد. البته این سند بلندمدت تنها مختص ایران و چین نیست و اولین مورد سند بلندمدت همکاری برای ما هم محسوب نمیشود.
همچنین، این سند همکاری علیه هیچ کشور ثالثی نیست و تنها هدف آن تحقق و بهرهبرداری از همه ظرفیت های موجود در روابط میان ملتهاست. باید قبول کرد طی سال های اخیر وزن و جایگاه چین در مناسبات جهانی به قدری افزایش پیدا کرده است که بسیاری از کشورهای جهانی به مراتب جدیتر و خیلی قبلتر از ایران مناسبات راهبردی خود را با چین تعریف کرده اند.
آیا شما این احتمال را نمیدهید که با امضای این سند جامع، سیاست خارجی ایران به مقدار زیاد متمایل به شرق شود و به نوعی تحت سیاست و حاکمیت چین واقع گردد؟
طرفین در این سند بر یک نقشه راه و افق روابط همه جانبــه بــرای تحقق مشــارکت جامع راهبــردی و ارتقای عملی آن توافق کرده اند که تحقق هر بخشی از آن می تواند هر دو کشور را منتفع کند. برخلاف برخی از کشورها که تاریخ آنها پر از دخالتهای ویرانگــر در امور ســایر کشورهاســت و بیــش از عمل اهل لفاظی هستند، چین و ایران تاریخی غنی و پر از مشترکات فرهنگــی و گرایشی همیشگی به صلــح و توســعه دارند و عمدتاً تعاملاتی عملگرایانه داشته اند.
اصولا دکترین ایران در طراحی و توسعه روابط خارجی به گونهای نیست که امکان استیلای هیچ کشوری بر مقدرات کشور و مردم وجود داشته باشد. استقلال و آزادی کشور ثمره دهها سال مبارزه و ایستادگی مردم است و تحت هیچ شرایطی خدشهدار نخواهد شد.
برخی از صاحبنظران قرارداد همکاری بین چین و ایران را شتابزده و به دور از شاخص های کارشناسانه می دانند. این نظر تا چه حد به واقعیت نزدیک است؟
این نظر با واقعیت فاصله زیادی دارد. دو طرف این قرارداد سالهاست که درباره آن بحث و گفت وگو می کنند. سند جامع همکاری های ۲۵ ساله بین ایران و چین پس از رایزنی چندین ساله، به امضای مقامات دو کشور رسیده است و یکی از رخدادهای مهم در عرصه سیاست خارجی ایران در سال ۱۴۰۰ است. نظرات کارشناسان و بخش خصوصی نیز در این خصوص اخذ شده و مشارکت داشتهاند. به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران امضای این سند آغازگر فصل نوینی در روابط تهران و پکن خواهد بود.
علت مخالفت برخی از کشورهای غربی با امضای این سند بین ایران و چین چیست؟
اصولا یک دلیل مهم برای حقانیت و اهمیت این سند، نوع واکنشهایی است که دشمنان ایران نسبت به آن نشان میدهند. آنها به دنبال انزوا و تضعیف کشور ما در سال های گذشته بودهاند، معلوم است که از توسعه روابط خارجی ما خوشحال نمیشوند. کسانی که در سه سال گذشته، حتی اجازه خرید دارو و غذا از طریق منابع ارزی خودمان را به ما ندادند، الان از امضای این سند عصبانی شدهاند اما خب مبنای ما در تنظیم روابط خارجی، خوشایند این و آن نیست، ما منافع ملی خودمان را در نظر میگیریم. اصولا هر گامی که جایگاه و اثرگذاری و نفوذ ایران در عرصه بینالمللی را افزایش دهد، گامی بر ضد تحریم است و طبیعتا کشورهایی که به به تحریم اعتیاد پیدا کردهاند، از چنین چیزی خوشحال نخواهند شد.
متاسفانه اعتمادمردم به شمابه صفررسیده واعتمادی به هیچکدام ازشمانیست
خودت نفهمیدی چقد متناقض حرف زدی؟
مرگ بر چین که از ما نفت میخره.
چه غلطا!
1- چین به علت تاراج تمام کشور ایران با شرایط دلخواه خودش
2- آمریکا ، به علت ایران هراسی بیشتر در منطقه و در نتیجه فروش بیشتر سلاح به اعراب
3- دلال های داخلی به علت بخور بخور های تیلیاردی در این قبیل قرارداد ها که همیشه شاهدش بودیم
پس مردم کجا هستند؟