بیست و دومین و آخرین گزارش وزارت امور خارجه در ۲۱۳ صفحه و چهارده بند و با پیوستهای مختلف ارسالی به مجلس شورای اسلامی، درباره فرایند اجرای برجام در سالهای اخیر، آخرین وضعیت مذاکرات وین برای احیا این موافقتنامه توضیح داده شده است.
این گزارش در ۱۴ بند شامل نتایج توافق و اجرای برجام، کوشش صادقانه برای رعایت خطوط قرمز، بدعهدی آمریکا، خروج آمریکا از برجام، اقدامات کم نتیجه اروپا پس از خروج آمریکا، جنگ تمام عیار اقتصادی دولت آمریکا علیه مردم ایران، استفاده از ساز و کار بند ۳۶ برجام برای حل و فصل اختلافات، کاهش تعهدات هستهای اجرای قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها،صیانت از حقوق ملت ایران، شکست سیاست فشار حداکثری، حزب دموکرات و بازگشت به برجام، مستند سازی ضرورت رفع تحریم ها، مذاکرات وین منطبق با سیاست قطعی نظام و آخر دعوانا تدوین شده است.
در بند ۱۳ این گزارش درباره مذاکرات وین برای احیای برجام آمده است: از ابتدای سال ۱۴۰۰ دولت جمهوری اسلامی ایران وارد مذاکراتی سخت و نفس گیر با کشورهای عضو کمیسیون مشترک برجام و از طریق آنان به صورت غیر مستقیم با آمریکا شد مبنای این مذاکرات که تاکنون ۶ دور آن برگزار شده است دقیقا منطبق با سیاست قطعی نظام توسط مقام معظم رهبری در اول فروردین ۱۴۰۰ اعلام شده است که ایشان فرمودند آمریکاییها باید تمامی تحریمها را لغو کند و ما راستی آزمایی خواهیم کرد و سپس به برجام بر میگردیم و این یک سیاست قطعی است.
همچنین در ادامه گزارش آمده است: خروجی این مذاکرات، مصوبه کمیسیون مشترک برجام خواهد بود که پیوست رفع تحریمها، اقدامات هستهای و طرح اجرایی چگونگی اجرا از جمله راستی آزمایی را دارد. این مصوبه بدون حضور آمریکا خواهد بود و متعاقب انجام تعهدات رفع تحریمها و با کمیسیون مشترک آمریکا به عنوان عضو برجام باز خواهد داشت.
بر اساس چارچوبی که تاکنون در مذاکرات وین به دست آمده است در صورت حصول توافق و بازگشت آمریکا به برجام همه تحریمهایی که طبق برجام رفع شده بودند مجدداً رفع خواهند شد. علاوه بر این، کلیه تحریمهای ترامپ که در صورت استمرار عضویت آمریکا در برجام نمیتوانستند و به بهانه های دیگر رفع شوند، آنها هم رفع می شوند. بر این اساس طرف مقابل عنوان میکند که در نتیجه بازگشت به برجام تمامی تحریمهای ذکر شده در برجام به شمول بخشی موضوعی و یا شخصی و نیز کلیه تحریمهای وضع شده بعدی که مانع انتفاع ایران از آثار لغو تحریمهای برجامی میشوند رفع خواهند شد.
در نتیجه آثار این تحریم رفع تحریم به صورت خواهد بود که کلیه اشخاص غیر آمریکایی برای اقدام و فعالیت در حوزه های زیر با موانع تحریمی آمریکا روبرو نخواهند بود؛
الف- رفع تحریم های مالی و بانکی:
بر اثر رفع این تحریم ها انجام عملیات مالی و بانکی با دولت ایران، بانک مرکزی ایران، موسسات مالی ایرانی و سایر اشخاص ایرانی شامل اعطای وام نقل و انتقال حساب بانکی شامل افتتاح حساب ایجاد روابط کارگزاری و پرداخت از طریق حساب بین بانکی در موسسات مالی غیرآمریکایی، سرمایه گذاری، خرید و فروش اوراق بهادار، ضمانت نامه خرید و فروش ارزهای خارجی شامل نقل و انتقال مرتبط با ریال، صدور اعتبارات اسنادی و معاملات بازارهای آتی کالا و اختیار ارائه خدمات پیام رسانی تخصصی مالی (سوئیفت) و تسهیل دسترسی مستقیم یا غیرمستقیم به آنها، خرید یا تحصیل اسکناس آمریکایی توسط دولت ایران و خرید پذیره نویسی یا ارائه خدمات مربوط به صدور اوراق قرضه دولت ایران مقدور می شود.
ب- رفع تحریم های مربوط به نفت گاز و پتروشیمی:
بر اثر رفع این تحریمها خرید تحصیل فروش حمل و نقل یا بازاریابی نفت و فرآورده های نفتی شامل فراورده های پالایش شده نفتی فرآورده های پتروشیمی یا گاز طبیعی شامل گاز طبیعی مایع به یا از ایران کمک سرمایهگذاری از جمله از طریق مشارکت در خدمات و فناوری که میتواند در رابطه با بخش انرژی ایران و توسعه منابع نفتی آن یا تولید داخلی فرآوردههای نفتی پالایش و فراورده های پتروشیمی مورد استفاده قرار بگیرند یا فعالیت در بخش انرژی ایران شامل شرکت ملی نفت ایران شرکت بازرگانی نفت ایران، نیکو، شرکت ملی نفتکش ایران و شرکت نفت ایران مقدور می شود.
رفع تحریمهای مربوط به بیمه بر اثر رفع این تحریمها ارائه خدمات مربوط به صدور بیمه نامه بیمه یا بیمه اتکایی در رابطه با فعالیت های سازگار با برجام شامل خدمات مربوط به صدور بیمه نامه، بیمه یا بیمه اتکایی در رابطه با فعالیتهای بخش انرژی کشتیرانی و کشتی سازی ایران برای شرکت ملی نفت ایران شرکت ملی نفتکش ایران و یا برای کشتی هایی که نفت خام گاز طبیعی گاز طبیعی مایع نفت و فراورده های پتروشیمی از یا به ایران هم می کنند مقدور میشود.
ت- رفع تحریم های مربوط به کشتیرانی کشتی سازی و بنادر:
بر اثر رفع این تحریمها تملک اداره کنترل یا بیمه کشتیهای مورد استفاده برای نقل و انتقال نفت خام فرآورده های نفتی شامل فرآورده های پالایش شده، فرآوردههای پتروشیمی و یا گاز طبیعی شامل گاز طبیعی مایع، از یا به ایران اداره بنادر در ایران همکاری با بخش های کشتیرانی و کشتی سازی ایران، عاملیت اداره بندر در ایران، خدمات بندری از قبیل سوخترسانی و بازبینی طبقهبندی و تامین مالی و فروش و اجاره و ارائه کشتی به ایران از جمله خطوط کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران شرکت ملی نفتکش ایران شرکت خطوط کشتیرانی جنوب و شرکت های تابعه آنها مقدور میشود.
ج- به تحریمهای مربوط به بخش خودروسازی:
بر اثر رفع این تحریمها اجرا یا تسهیل عملیات نقل و انتقال مالی یا سایر معاملات مربوط فروش عرضه یا انتقال کالا و خدمات مورد استفاده در ارتباط و بخش خودروسازی ایران مقدور می شود.
چ- رفع تحریمهای مربوط به نرمافزار و فلزات (تحریم برجامی):
رفع این تحریمها فروش یا انتقال گرافیت فلزات خام یا نیمه ساخته از قبیل آلومینیوم، فولاد، زغالسنگ و نرم افزار برای یکپارچه سازی فرآیندهای صنعتی در رابطه با "به یا از" ایران به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در رابطه با فعالیتهای سازگار با برجام و فروش عرضه یا انتقال چنین موادی به بخشهای انرژی، پتروشیمی، کشتیرانی و کشتی سازی ایران و بنادر ایران یا انجام یا تسهیل عملیات نقل و انتقال مالی یا ارائه خدمات برای اقدامات مذکور شامل بیمه و حمل و نقل مقدور خواهد شد.
ح- رفع تحریم های مربوط به بخش های آهن فولاد آلومینیوم و مس(تحریم ترامپ):
بر اثر رفع این تحریمها فعالیت اشخاص غیرآمریکایی که در بخشهای آهن، فولاد، آلومینیوم و مس ایران حضور پیدا میکنند مالکیت کنترل و فعالیت هر نهادی که بخشی از صنایع آهن، فولاد، آلومینیوم و مس ایران است، مشارکت در فروش عرضه یا انتقال کالا یا خدمات مورد استفاده در رابطه با بخش های آهن فولاد آلومینیوم و مس به ایران خرید، اکتساب، فروش، انتقال یا بازاریابی بخشهای آهن، محصولات آهنی، فولاد، محصولات فولادی، آلومینیوم و محصولات آلومینیومی، مس و محصولات مسی از ایران یا ارائه خدمات تبعی در حوزههای فوقالذکر و همچنین فعالیت موسسات مالی خارجی تراکنشهای مالی جهت فروش عرضه یا انتقال کالا و خدمات مورد استفاده مرتبط و بخشهای آهن فولاد آلومینیوم و مس به ایران را انجام یا تسهیل مینمایند. همچنین خرید، اکتساب، فروش، انتقال یا بازاریابی بخشهای آهن، محصولات آهنی، فولاد، محصولات فولادی، آلومینیوم و محصولات آلومینیومی، مس و محصولات مسی مقدور میشود.
خ ـ رفع تحریمهای بخشهای ساخت وساز ، معدن، تولید، منسوجات و بخش مالی:
در اثر رفع این تحریمها، فعالیت اشخاص غیرآمریکایی که در بخش های عمران، معدن، تولید، منسوجات و مالی در اقتصاد ایران حضور پیدا میکنند؛ مشارکت در فروش، عرضه، یا انتقال کالا و یا خدمات مورد استفاده در رابطه با بخشهایی از اقتصاد ایران، به یا از ایران؛ یا ارائه خدمات تبعی در حوزههای فوق الذکر؛ و فعالیت موسسات مالی خارجی که تراکنش های مالی جهت فروش، عرضه، یا انتقال کالا و خدمات مورد استفاده مرتبط بخشهای تصریح شده از اقتصاد ایران به یا از ایران را انجام یا تسهیل مینمایند، مقدور میشود.
د ـ حوزه هواپیمایی:
بر اثر بازگشت آمریکا به برجام، امکان فروش، اجاره یا انتقال هواپیماهای مسافربری تجاری، خدمات جانبی و لوازم یدکی، نرم افزارهای مرتبط با آن و تعمیر و نگهداری و بازبینیهای ایمنی و ضمانتهای مربوط نیز ولو برای اشخاص آمریکایی مقدور خواهد شد.
ذ ـ صادرات فرش و اقلام خوراکی :
امکان صادرات فرش و اقلام خوراکی از ایران به آمریکا مقدور خواهد شد.
بدین ترتیب و بنابراین نتایج تمامی تحریم های موضوعی علیه اقتصاد ایران شامل تحریم های قبل از برجام (مالی و بانکی، بیمه، انرژی و پتروشیمی، کشتی رانی، کشتی سازی و بخش بنادر، طلا و فلزات گرانبها، نرم افزار، صنعت خودرو، فروش هواپیما و خدمات مربوطه، و واردات فرش و مواد غذایی از ایران(و تحریم های بعد از برجام، زمان ترامپ )صنایع فلزات ایران، صنایع معدنی، عمران، صنایع نساجی، تولید) رفع خواهند شد.
در صورتی که در وین توافق حاصل شود، آمریکا اجرای قوانین کنگره به شرح زیر را متوقف می کند و لذا این تحریم ها فاقد آثار اجرایی خواهند بود:
• قانون مجوز دفاعی سال (۲۰۱۲م)
• قانون کاهش تهدید ایران و حقوق بشر سوریه( ۲۰۱۲م)
• قانون آزادی ایران و مبارزه با اشاعه(۲۰۱۲ م)
• قانون تحریمهای ایران
در مورد قوانین لغو روادید و قانون مبارزه با دشمنان آمریکا از طریق تحریم (کاتسا) ایالات متحده متعهد است که هیچ یک از مفاد آنها اجرای کامل تعهدات برجامی توسط آمریکا را خدشه دار نکند. این بدان معنی است که هر دو قانون بر اجرای کامل تعهدات برجامی آمریکا بالاثر خواهند بود. چنانچه خلاف آن ثابت شود ، در واقع نقض تعهدات آمریکا ذیل برجام تلقی خواهد شد، که میتواند با واکنش جمهوری اسلامی ایران بر اساس حقوق خود مندرج در بندهای ۲۶ و۳۶ برجام مواجه گردد.
آمریکا همچنین در صورت توافق کامل فرمانهای اجرایی زیر را لغو میکند:
مربوط به قبل از برجام:
• فرمان اجرایی ۱۳۷۵۴ ،
• فرمان اجرایی ۱۳۵۹۰ ،
• فرمان اجرایی ۱۳۶۲۲ ،
• فرمان اجرایی ۱۳۶۴۵ ،
• فرمان اجرایی ۱۳۶۲۸ ،
مربوط به زمان ترامپ:
• بخشی از فرمان اجرایی ۱۳۸۴۶،
• فرمان اجرایی ۱۳۷۸۱(تحریم صنایع فلزات ایران)،
• فرمان اجرایی ۱۳۹۰۲( تحریم صنایع معدنی، عمران، نساجی و تولید)،
• فرمان اجرایی ۱۳۸۷۶( تحریم علیه دفتر مقام معظم رهبری و مجموعههای وابسته)،
همچنین شناسایی سپاه پاسداران انقالب اسلامی به عنوان به اصطلاح سازمان تروریستی خارجی ابطال خواهد شد.
علاوه بر این بیش از هزار شخص حقیقی و حقوقی (فرد، نهاد، کشتی و هواپیما) از فهرست تحریمهای آمریکا خارج میشوند.
این فهرست شامل:
• تمامی بانکها و موسسات مالی (به جز یک مورد)،
• تمامی شرکتهای بیمهای،
• تمامی شرکتهای نفتی، پتروشیمی و پالایشگاههای ایرانی،
• اغلب شرکتهای حمل و نقل، کشتیرانی و کشتی سازی،
• اغلب شرکتهای بزرگ در زمینه فلزات،
• سازمان انرژی اتمی و شرکتها و موسسات پژوهشی وابسته به آن،
• سازمانها و شرکتهای بزرگ در حوزههای انرژی، نیروگاهی، صنعتی، تجاری و اقتصادی،
آمریکا همچنین اقدامات مکمل تحریم به شرح زیر را مورد بازنگری، اصالح یا ابطال قرار خواهد داد به نحوی که منعکس کننده لغو تحریمها باشد:
• توصیهنامه شبکه مقابله با جرایم مالی (فین سن) در مورد ایران (می و اکتبر ۲۰۱۸)؛
• توصیه نامه دریانوردی جهانی(می ۲۰۲۰)؛
• توصیه نامه دفتر کنترل داراییهای خارجی (اوفک)
در مورد صنایع هوانوردی ایران (جولای ۲۰۱۹)؛
• توصیه نامه دفتر کنترل داراییهای خارجی(اوفک) در مورد حمل و نقل دریایی محصولات نفتی (مارس ۲۰۱۹)؛
• توصیه نامه دفتر کنترل دارا یی های خارجی (اوفک) در مورد حمل و نقل دریایی محصولات نفتی (سپتامبر ۲۰۱۹)؛
• در مورد کانال مالی سوئیس (اکتبر ۲۰۱۹ ،)آمریکا آماده ابطال آن میباشد، زیرا بازنگری آن مستلزم تغییرات بسیار کلی با توجه به تغییر نظام تحریمها خواهد بود، ولی در صورت تمایل ایران، آمریکا آماده بازنگری آن است؛
• توصیه نامه وزارت امور خارجه در مورد صادرات محصوالت فلزی به ایران (دسامبر ۲۰۱۹)؛
• مجوزهای مربوط به صنعت هواپیمایی، و واردات فرش و موادغذایی از ایران به آمریکا؛
• درج راهنماها و سؤالات متداول (اِف اِی کیو) در سایت اوفک.
در عین حال آمریکا حاضر به رفع بخشی از تحریمهای خود، شامل "تحریمهای اولیه" که افراد و نهادهای آمریکایی را از مبادلات اقتصادی با ایران منع میکند و از سالهای آغازین انقالب اسالمی برقرار و به تدریج انباشته شده است، و نیز فهرستی از افراد و نهادهای ایرانی که به بهانههای غیرهستهای وضع شدهاند (مثل به اصطلاح تروریسم، موشکی، حقوق بشر و ...) نمیباشد و جمهوری اسالمی ایران نیز اساساً هیچگاه در مورد این موضوعات مذاکره نکرده و نمیکند.
لازم به یادآوری است که مذاکرات وین با کشورهای ۱+۴ ،و از طریق آنان با آمریکا، صورت گرفته است. مذاکرات غیرمستقیم سختیها و محدودیتهای خود را دارد: زمانبَر است، و به سادگی در معرض سوءتفاهم قرار میگیرد. با این حال با توجه به سیاست اصولی کشور مبنی بر عدم مذاکره مستقیم با آمریکا، تلاش گردید با استفاده از مذاکرات مستمر و طولانی با بقیه اعضای برجام، و تبادل مرتب متون کتبی، حتی الامکان راه هرگونه سوءتفاهم و یا سوءاستفاده بسته شود.
تعهدات هستهای ایران در توافق وین
چنانچه در وین توافق حاصل آید و آمریکا اقدامات فوق را انجام و تحریمهای ذکر شده را رفع نماید، جمهوری اسلامی ایران نیز ــ همانگونه که در سیاستهای قطعی نظام اعلام شده است ــ پس از راستی آزمایی رفع تحریمها (که در مورد شیوههای آن نیز مذاکرات مبسوطی صورت گرفته است)، به تعهدات خود در برجام باز خواهد گشت.
طی ماههای اخیر بدون هیچ تردیدی اثبات شد که علیرغم برخی جنجالها، تعهدات هستهای ایران در برجام به گونهای طراحی و توافق شده بود که جمهوری اسلامی ایران ــ ضمن اجرای دقیق و با حسن نیست همه آنها ــ براساس یک طرح مدون و دقیق علمی و فنی در هشت سال نخست (یعنی حداکثر تا دو سال دیگر) با پذیرش بعضی نظارتها و اقدامات شفاف ساز، و برخی محدودیتها، نه تنها برنامه هستهای خود را از دیدگاه بین المللی تثبیت کرده، بلکه تمام پایههای علمی و کاربردی لازم را با یک برنامه تحقیق و توسعه پیشرفته برای حرکت به سمت غنیسازی صنعتی و تجاری با بهرهبرداری از بهترین و پی شرفتهترین سانتریفیوژهای خود و در اقتصادی ترین شکل و با بالاترین بهرهوری برقرار ساخته است.
همانگونه که در بخشهای قبلی تشریح شد، پس از طی دوره هشت و نیم ساله محدودیت (سال ۱۴۰۲ش)، ظرفیت غنیسازی ایران بر اساس برنامهریزیهای سازمان انرژی اتمی برای تکمیل، تولید و راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفته توسعه خواهد یافت. محدودیتهای پذیرفته شده در برجام همگی زماندار بودند و هیچ یک از نیازهای فوری و حیاتی کشور در حوزه هستهای را تعطیل نکردهاند.
مهمترین اقدامات نظارتی و شفاف ساز، و محدودیتهای پذیرفته شده در برجام ــ که در صورت توافق در وین مجدداً اجرا خواهند شد ــ شامل موارد زیر است:
• اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و نظارت حساب شده بر تعهدات برجامی؛
• غنی سازی اورانیوم در سطح حداکثر ۶۷/۳ درصد؛
• استفاده از حداکثر ۶۱۰۴ دستگاه سانتریفیوژ ۱-IR؛
• حفظ حداکثر ۳۰۰ کیلو مواد غنی شده، و معاوضه مازاد آن با کیک زرد؛
• تبدیل رآکتور آب سنگین اراک به یک رآکتور نوین ولی بدون خطرات اشاعهای، با حفظ ماهیت آب سنگین آن.
همانگونه که در بخش های قبلی تبیین شد، در نتیجه پذیرش این نظارتها و محدودیتها، علاوه بر این که تحریمها رفع و قطعنامههای فصل هفتمی شورای امنیت ملل متحد لغو شدند:
• قدرتهای جهانی برنامه هستهای صلح آمیز جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخته و اعمال حقوق هستهای ملت ایران را در چهارچوب معاهدات بین المللی محترم شمردند؛
• برنامه هستهای ایران که با قلب حقایق و به ناحق به عنوان تهدیدی برای صلح و امنیت بین المللی معرفی شده بود، به موضوعی برای همکاری بین المللی با سایر کشورها در قالب استانداردهای بین المللی تبدیل گردید؛
• ایران به عنوان یک قدرت دارای فناوری هستهای و برخوردار از برنامه هستهای صلحآمیز، از جمله چرخۀ کامل سوخت و غنیسازی، توسط سازمان ملل متحد مورد شناسایی قرار گرفت؛
• همۀ تأسیسات و مراکزهستهای و برنامه غنیسازی ایران بدون حتی یک روز توقف یا تعلیق به کار خود ادامه داد؛
• کار تحقیق و توسعه بر روی کلیه سانتریفیوژهای کلیدی و پیشرفته ایران از جمله ۴-IR ،۵-IR ،۶-IR و۸-IRادامه یافت؛
• تمامی زیرساختهای برنامه هستهای ایران حفظ شد، هیچ تأسیسات یا تجهیزاتی به شمول حتی یک سانتریفیوژ، از بین نرفت و تمامی ظرفیتها و قابلیتها در جای خود باقی ماند.
به رغم همۀ تبلیغات، در زمان کاهش تعهدات هستهای ایران طی دو سال گذشته به وضوح اثبات گردید که چگونه ظرفیتهای هسته ای ایران قبل از اعمال محدودیتهای برجامی بعضاً حتی در کمتر از یک روز با شرایط بهتر و پیشرفته تراحیا و عملیاتی گردید. ملاحظه مجدد جدول مقایسه شرایط هستهای کشور در سال ۱۳۹۲ و سال ۱۴۰۰نشان میدهد که تمام ظرفیتها به سرعت قابل بازیابی است. لذا در پی یک توافق احتمالی در وین شرایط ذیل دوباره به صورت موقت و حداکثر برای چهار سال دیگر برقرار خواهد شد:
• غنیسازی با ۵۰۶۰ سانتریفیوژ ۱-IR ،
• استقرار شش آبشار متشکل از ۱۰۴۴ سانتریفیوژ ۱-IR در فردو به صورت آماده (دو آبشار در حال چرخش)،
• حفظ بیش از هزار سانتریفیوژ ۲m-IR در انبار،
• حفظ صدها سانتریفیوژ پیشرفته ۴-IR و ۶-IR در انبار،
• ادامه تولید سانتریفیوژها و قطعات آنها بر اساس برنامه سازمان انرژی اتمی،
• ادامه ساخت مرکز جدید مونتاژ سانتریفیوژ،
• حفظ ۳۰۰ کیلو مواد غنی شده و معاوضه حدود ۳۵۰۰ کیلوگرم مازاد با کیک زرد،
• ادامه کار تحقیق و توسعه بر روی کلیه سانتریفیوژهای کلیدی و پیشرفته ایران از جمله ۲m-IR ،۴-IR ،۵-IR ،
۶-IR ،۶s-IR ، ۷-IR و۸-IR . البته کاهش تعهدات هستهای طی دو سال گذشته، رشد قابل توجه فناوری هستهای و دانش غنی سازی کشور را نیز به ویژه در غنیسازی در سطوح بالا (۶۰ درصد) به دنبال داشته است،
• ادامه ساخت راکتور نوین آب سنگین اراک با همکاری چین .
و آخر دعوانا ...
پس از دو سال مذاکرۀ فشرده و طاقت فرسا برای دستیابی به یک توافقِ قابل قبول، نیز ۶ سال کوشش نفس گیر برای حراست از حقوق ملّت شریف ایران و جلوگیری از متلاشی شدن توافق همراه با هشت سال ناسزا شنیدن، خون خوردن و دم برنیاوردن بر سر اتهاماتی ناروا، اینک در آستانه واگذاری مسئولیت به برادران و خواهرانی تازه نفس و پُرنشاط لازم است چند تجربه و نکته به عنوان جمع بندی صادقانه و مشورت مشفقانه تقدیم شود.
برجام حاصل کوششی عاشقانه برای رهانیدن ایران از دام امنیتی سازی آمریکا و تحریمهای ظالمانه، در عین حفظ توان هستهای با رعایت حداکثری خطوط قرمز در شرایطی دشوار بود؛ ولی همچون هر توافقِ دیگری حاصل مذاکره و داد و ستد بین المللی است که در شرایطی خاص در سال ۱۳۹۲ش، و به دنبال رأی قاطع مردم به حل و فصل موضوع هستهای براساس تعامل سازنده و عزّتمند شکل گرفت.
هیچ توافقی برای هیچ یک از طرفهای آن توافق بینقص نیست. هر یک از طرفها از بخشهایی از توافق ناراضی و ناخوشنود است. این طبیعت هر توافقی است. لذا لازمه رسیدن به توافق درک این واقعیت است که بدون توجه به حداقل قابل قبولی از نگرانیها و مطالبات همه طرفها، امکان مصالحه وجود ندارد. گرایش حداکثری تنها به مذاکرات فرسایشی و بیپایان میانجامد؛ که تقریباً در تمامی شرایط ضرر و یا لااقل عدم النفع آن برای کشور و مردم از منافع فرضی رسیدن ــ ناممکن ــ به توافق ایدهآل کمتر نیست.
تلاش هر یک از کنشگران برای پیروزی به هزینه شکست طرف مقابل ــ بازی با حاصل جمع صفرــ به ناکامی هر دو طرف ــ بازی با حاصل جمع منفی میانجامد؛ البته ممکن است ضرر همه طرفها یکسان نباشد. در دنیای بههم پیوستۀ کنونی تنها درنظر داشتن منافع همه طرفها ــ بازی با حاصل جمع مثبت ــ است که میتواند نتیجه مطلوب را به همراه داشته باشد.
به همین دلیل رسیدن به توافق نیازمند شهامت و ایثار و آمادگی برای هزینه از آبرو و رجحان بخشیدن منافع ملّی به مصالح شخصی است. تفاهم ــ که نیازمند نوعی مصالحه است ــ در هیچ فرهنگ و جامعهای بدواً مطلوب و محبوب نیست و قهرمانان تاریخیِ بیشتر جوامع انسانی، جنگآوران و مبارزان میدان نبرد بودهاند و نه کنشگران عرصه دیپلماسی، تفاهم و مصالحه. اما واقعیت آن است که دستاورد هر جنگی در پشت میز مذاکره نقد میشود و ناکامیهای هر نبردی درمصاف دیپلماتیک تعدیل ــ ونه واژگون ــ میشوند.
منافع ملی و مصالح عالی مردم و کشور اقتضا میکند که سیاست خارجی صحنۀ دعوای سیاسی و جناحی داخلی نباشد و کارگزاران این حوزه مستظهر به پشتوانه اجماع ملی و همدلی و همراهی عمومی ــ البته همراه با نظارت و نقد مشفقانه ــ باشند. نقد سازنده نیازمند ارائه پیشنهاد عملی و واقع بینانه است و نه صرفاً خردهگیری، حتی از نوع منصفانه. ارائه راهکارهای پیشنهادی از سوی منتقدین از یک طرف میتواند با تضارب آرا به انتخاب گزینههای برتر و کارآمدتر بینجامد و از سوی دیگر امکان تبادل نظر واقعی همراه با پاسخگوسازی کارگزاران را فراهم کند. همزمان باید پذیرفت که کارگزاران دیپلماسی و سیاست خارجی ــ از کارشناس، سفیر یا وزیر ــ تصمیم گیر نهایی نیستند و در همه جای دنیا مجری تصمیمات نهادهای بالادستی میباشند.
مصالح عالی هر کشور در یک حوزه خلاصه نمیشود و تصمیمگیر نهایی باید همه جنبهها در یک وضعیت را بسنجد. یک دیپلمات یا یک مجری در میدان نمیتواند توقع داشته باشد که تصمیم نهایی را او بگیرد و یا حتی تصمیم نهایی مطابق سلیقه، نگرش و یا گزینه پیشنهادیاش باشد. البته باید در ارائۀ نظر کارشناسی صادقانه و شجاعانه نظراتش را بیان دارد؛ اما به هنگام عمل بهترین و بیشترین کوشش بر اجرای بهینه و تمام عیار تصمیمات ملی ــ هر چند مغایر پیشنهاد خود یا سازمانش باشد ــ را به کار بسته و از همان سیاست جانانه دفاع کند.
هر سیاستی نقاط قوت و ضعف دارد. مخالفان یک سیاست ضمن اظهارنظر و نقد سازنده، نباید اجرای سیاست اتخاذ شده را مختل کنند. مانع تراشی مخالفان در اجرای سیاستهای متخذه نه تنها باعث اصالح آن سیاست نمیشود، بلکه موافقان سیاست را به سرسختی میکشاند، مانع دستیابی به حداقل منافع ناشی از آن سیاست میشود و همواره بهانهای بهدست طرفداران سیاست برای مخالفت با ارزیابی دقیق و بازنگری ضروری میدهد: که اگر سنگ اندازیها نبود موفقیت حاصل میشد. بههرحال، هر سیاستی اگر درست اجرا شود منافعی دارد و اگر در زمان اجرا دچار دعوا در اصل سیاست گردد، یقیناً تمامی ضررهای مورد اشاره مخالفین واقع شده و هیچ یک از منافع متصور حاصل نمیگردد.
اگر به عوض مناقشه و مجادله بر سر اینکه برجام پیروزی قطعی بود و یا شکست کامل ــ که حتماً هیچ یک نبود ــ همگی کوشیده بودیم بیشترین منفعت را از برجام ببریم، چه بسا شرایط به گونه ای دیگر رقم خورده بود. اگر از ابتدا در پی استفاده حداکثری از هر میزان دستاورد برجام ــ حتی در بدترین نگرشها ــ بودیم و مقدار بیشتری سرمایۀ خارجی جذب کرده و تعداد بیشتری از شرکتها از همه نقاط جهان را به کشور کشانده بودیم، تحریم ایران و اعمال فشار حداکثری بسیار دشوارتر میشد.
اگر در مورد ضرورت کار متوازن با شرق و غرب به یک اجماع ملی رسیده بودیم و از یکسو با خوش خیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود نرنجانده بودیم و از سوی دیگر از همه امکانات برجام برای ایجاد منافع اساسی اقتصادی برای همه کنشگران – به شمول شعبات خارجی شرکتهای آمریکایی – بهره برده بودیم، هم دوستانمان سرخورده نمیشدند و در دوران سختی رهایمان نمیکردند و هم ترامپ برای فشار حداکثری با مانع جدیِ سرمایه دارانِ جهانی – از جمله در داخل آمریکا – مواجه میشد. فقط نیاز بود همدل و همصدا از همه امکانات برای اجرای بهینۀ سیاست کشور در پذیرش برجام استفاده میکردیم.
اکنون بهترین زمان برای ایجاد این همدلی و همصدایی است. موفقیت در مذاکراتِ اخیر وین و شکست نهایی سیاست فشار حداکثری با بازگشت آمریکا به تعهدات برجامی میتواند در فضای جدیدِ سرای سیاست کشور، زمینه را برای بهترین بهرهبرداری از تمامی ظرفیتهای برجام فراهم نموده، با اصالت دادن به روابط با همۀ شرکا و ایجاد توازن در روابط اقتصادی خارجی – و صد البته با تکیه بر اقتصاد مقاومتی مبتنی بر درونزایی و برونگرایی – رشد و شکوفایی بینظیری را برای کشور و نسلهای بعدی به ارمغان آورد. برنامه ۲۵ساله با چین، روابط راهبردی با روسیه، سیاست همسایگی و اولویت همسایگان، و استفادۀ حداکثری از تعهدات کشورهای غربی در برجام بستر مناسب برای چنین آیندهای است.