ترسیده بودیم سعید معروف سکته کند

مهدی مرندی لیبروی با تجربه ایران یکی از خوب های تیم ملی والیبال در مقابل لهستان در آن بازی تاریخی بود. او که در اردوی تازه تیم ملی به همراه موسوی و غفور جزو با تجربه‌هایی است که دعوت نشده برای هم پستی‌هایش در تیم ملی آرزوی موفقیت می‌کند و همچنین حرف‌های جالبی از الکنو و معروف می‌زند. مشروح مصاحبه مرندی با خبرنگار ورزش سه را می‌خوانید.

*تنها یک درصد شانس داشتم

*در لیگ ملت‌ها نبودی و در المپیک فیکس تیم ملی شدی؟

مرندی: وقتی سرمربی برای یک تیم و نفرات اعزامی تصمیم می‌گیرد باید گوش به فرمان باشیم نه می‌توانی با کسی جنگ کنی و نه می‌توانی اتفاقی وسط بیندازی، خود آقای الکنو هم بعد از اینکه من را در لیگ ملت‌ها خط زدند جلسه ای که با من داشتند و به من گفتند دو لیبرو‌ جوان دارم و می‌خواهم آن دو را با خودم ببرم و تست‌شان کنم و ببینم برای مسابقات لیگ ملت‌ها شرایط‌شان چطور است. صحبتی با ایشان داشتم پس یعنی شرایط برای من تمام شده است؟ گفتند نه، تو یک درصد شانس داری. گفتم شما می‌گویید یک درصد؟ یعنی والیبال با یک درصد می‌شود؟ این صحبت‌ها را قبل از اعزام تیم به لیگ ملت‌های ایتالیا با من داشتند. بعد از آن وسط لیگ ملت‌ها با من تماس گرفتند و گفتند برو و با تیم ملی جوانان تمریناتت را شروع کن که ما برگردیم شما را به عنوان لیبرو یا دریافت کننده چهارم برای المپیک می‌بریم که آمدیم و تمرین کردیم و اعزام شدیم.

*هیچ چیز قطعیت ندارد

می‌دانستی که حتما به المپیک می‌روی یا در آن اردو دو به شک بودی؟

مرندی:اصلا هیچ چیز را قطعی نمی‌شود گفت. به این دلیل که موزرسکی بازیکن تیم ملی روسیه دوسه روز قبل از بازی‌ها لیست را اعلام می‌کنند که آن بازیکن به دلیل آسیب دیدگی حضور ندارد و من چون با شرایطی تمرین کرده بودم که با ذهنیت خودم در لیست هستم. زمانی که به من زنگ می‌زنند نمی‌توانند بعدا بگویند که نمی‌توانی بیایی. چون یکبار این کار را با من انجام دادند و تا روز آخر لیگ ملت‌ها به من گفتند هستی البته نگفته بودند هستی خودم در شرایط اردو احساس کردم که به عنوان لیبرو هستم و واقعا در المپیک خوب بودم و شرایط خوب بود. می‌خواهم بگویم که هیچ چیز قطعیت ندارد و وقتی خودشان تماس گرفتند که ما می‌خواهیم تو را ببریم من خیالم راحت شد که اگر اتفاقی و مصدومیتی پیش نیاید من حتما یا به عنوان لیبرو و یا به عنوان دریافت کننده چهارم حتما می‌روم. که آقای الکنو گفتند بستگی به شرایط خودت دارد. منظورشان این بود به هرنوع تمرینات و همه چیز بستگی دارد. ما تا روز بازی با لهستان نه من و نه آرمان صالحی می‌دانستیم که قرار است کدام یک از ما به عنوان لیبرو بازی کند. جلسه ای که گذاشتند قرار شد من به عنوان لیبرو باشم.

*قرارباشد نشود، نمی‌شود!

*نتیجه کلی در المپیک از دید تو چطور بود؟

مرندی:ما خیلی خوب و پرقدرت شروع کردیم. تیمی که همیشه با آن کری داشتیم و تیمی که در لیگ ملت‌ها نایب قهرمان شده بود و بازی کردن سخت بود چون با وجود اضافه شدن لئون بسیار تیم‌شان تغییر کرده بود. خیلی خوب بازی کردیم به خصوص در دست پنجم تجربه تک تک بازیکنان به دادمان رسید و ونزوئلا را قطعا می‌دانستیم می‌زنیم. اما در بازی با کانادا اصلا نمی‌توانم بگویم شرایط بازی چگونه رقم خورد‌ چون همه چیز داشت خوب پیش می‌رفت و به قول یکی از بچه‌ها که می‌گفت: قرار باشد نشود، نمی‌شود. دقیقا بازی با کانادا این اتفاق برای ما پیش آمد. بعد آن من با تک تک بچه‌ها که صحبت می‌کردم همه ما امید داشتیم که بازی با ایتالیا را می‌بریم و با انگیزه بودیم و واقعا هیچ چیز تمام نشده بود بعد از اینکه از ایتالیا باختیم؛ گفتیم ژاپن را حتما می‌بریم. در بازی با ژاپن دو یک جلو افتادیم ولی متاسفاته شرایط طوری پیش آمد که نشد. و دلایل فنی را باید کارشناسان و آقای الکنو که امروز صحبت کردند بگویند. به نظر من بازیکنان سنگ تمام گذاشتند ولی متاسفانه نتیجه‌ای که دوست داشتیم رقم نخورد.

*توپ‌گیری آرمان از من بهتر است

*دو بازی اول فوق‌العاده بودی ولی بعد از آن شرایط طور دیگر رقم خورد، درست است؟

مرندی:بازی با ایتالیا آقای الکنو به ما گفتند که امروز می‌خواهم با دو لیبرو بازی کنیم و ما قبول کردیم و من و آرمان گفتیم فقط باید تیم ببرد و اینکه چه کسی بازی کند و چه کسی بازی نکند مهم نیست. که در آن بازی فکر می‌کنم از دست دوم یا اواخر دست اول آقای الکنو به من گفتند که خودت در زمین هم برای دریافت و هم برای توپ گیری بمان.

ما بازی را تمام کردیم و بازی پنجم که با ژاپن بود آقای الکنو گفتند با دولیبرو بازی کنید تا زمانی که من به شما بگویم که تا آخر بازی با دولیبرو بازی کردیم. من همیشه سعی کردم حق را بگویم حتی اگر به ضرر خودم باشد؛ واقعا توپ گیری آرمان صالحی در ایران تک است و حتی از من و همه بهتر است حرفی از دریافت نمی‌زنم ولی توپ گیری او واقعا بهتر است و حتی من هم راضی بودم او در زمین بماند.در صورتی که در بازی با لهستان در هفته اول من به عنوان بهترین توپ‌گیر انتخاب شدم‌ و در بازی ونزوئلا هم خوب بودم حتی در بازی با ایتالیا هم من از ست دوم وارد زمین شدم سه چهارتا توپ از خورانتورنا گرفتم. می‌خواهم بگویم شرایط خوب بود و الان‌ هم می‌گویم که آرمان صالحی و توپ گیری او از همه ایران بهتر و یک لول بالاتر است.

*الکنو بهترین اتفاق والیبال ایران بود

*کار کردن با آلکنو چطور است؛ برخی می‌گفتند با مربی ایرانی هم می‌توانستیم این نتیجه را بگیریم، نظر تو چیست؟

مرندی: من می گویم اگر اقای الکنو سرمربی تیم ملی نبود بردیا سعادت و آرمان صالحی شناخته نمی‌شدند. صابر کاظمی بود اما به این اندازه شناخته شده نبود. جواد کریمی باز هم خیلی در تیم ملی نوجوانان و جوانان بازی کرده بود اما همین سه چهار نفر که این همه رسانه درباره آن‌ها صحبت کردند. کدام بازی به جز بازی با استرالیا در لیگ ملت‌ها به دل مردم ننشست؟ به غیر از نتیجه بازی با آلمان هم به دل مردم ننشست اما خوب بازی کردند. با کسانی با صربستان بازی کردیم مثل محمد وادی و جواد کریمی که استثنایی بازی کردند. الکنو یک انگیزه به بچه‌ها داد و به بچه‌ها گفت خودتان را باور داشته باشید. من می‌گویم الکنو بهترین اتفاق والیبال ایران بود به خصوص کسانی که با او کار کردند مثلا من با خیلی از مربیان خارجی کار کردم. اگر ولاسکو را کنار بگذاریم چون سیستم دیگری داشت؛ الکنو بهترین کسی بود که به ایران آمد. او به همه اعتماد به نفس داد. رابطه‌ او با همه بچه‌ها خوب بود چون کارش خوب بود، او کسی بود که به کسی باج نمی‌داد و کار خودش را می‌کرد. هر کسی خوب بود را به زمین می‌آورد. این جو ایران است و این باج ندادن را به هزار شکل در می آورند. واقعا مربی خوبی بود و همه چیز با ایشان لذت بخش بود.

*کوتاهی خودمان حرف و حدیث‌ها را زیاد کرد

او ادامه داد: به نظر من شاید سر کوتاهی بازیکنان و خودمان در بازی با ژاپن نبردیم و می‌توانستیم بهتر نتیجه بگیریم تا این حرف و حدیث‌ها نباشد که بگویند ما هشتم بودیم و با این مربی دوازدهم شدیم. الان حرف و حدیث‌ها زیاد است و می‌گویند ما می‌توانستیم با فلان کس نتیجه بگیریم خب اگر بهتر بود چرا انجام ندادید؟ اگر الکنو با تیم ملی ایران جزو چهار تیم قرار می‌گرفت این حرف را می‌زدند؟ و یا می‌آمدند و تعریف می‌کردند؟ برای همین می‌گویم مربی بزرگی بود. ایشان رزومه‌ای دارد که به اکثر مربی‌های دنیا سنگینی می‌کند. مگر می‌شود شخصی چهار المپیک برود چندتا مدال باشگاه‌های جهان و در روسیه اگر اشتباه نکنم دوازده سال قهرمان شده است. لیگ جهانی‌های مختلف و المپیک قهرمان شده است. قطعا مربی بزرگی است. ماندن یا رفتن ایشان تصمیم فدراسیون است تا ببینیم چه می‌شود.

*می‌ترسیدم سعید سکته کند!

*در مورد خداحافظی سعید معروف صحبت کن، چه اتفاقاتی افتاد؟

مرندی:در حق سعید معروف اجحاف شده است. اسطوره تکرار نشدنی والیبال ایران است. درست است که پستش پاسور بود ولی ارزشمند ترین والیباست ایران است. مثل او دیگر زاییده نمی‌شود و دیگر نمی‌آید ولی چه می‌شود گفت. سعید طفل معصوم هم اینگونه از والیبال رفت. من از سال 2013 با سعید در اردوها و تیم‌های مختلف بودم و باشگاهی با او بودم و او را تا الان اینگونه ندیده بودم. به رختکن کاری ندارم، حتی بعد از بازی شاید دوربین فقط آنجایی که سعید در حال گریه بود را نشان داد و قبل آن را نشان نداد که معروف چه عکس العمل‌هایی در سالن داشت. و به امیر غفور گفتم که سعید الان سکته می‌کند اصلا نمی‌شد که جلوی او بروی رنگش پریده بود و سیاه شده بود و واقعا وضعیت بدی داشت. نمی‌توان چیزی راجع اون گفت. شاید خیلی از آدم‌ها از بیرون والیبال را می‌بینند و نفهمیدند که سعید آن لحظات چه کشید واقعا نمی‌توانم بگویم. فقط می‌گویند که سعید معروف آن لحظات گریه کرد و تمام شد و رفت اما هیچ‌کس نمی‌توانست او را درک کند و من خیلی شنیدم این روز‌ها خودم هم می‌گویم به هم تیمی بودن با او افتخار می‌کنم و خداراشکر می‌کنم نه سال با او در تیم‌های مختلف بودم. با او درباره اینکه برمی‌گردد یا نه صحبت نکردم فقط می‌دانم که از ژاپن به آمریکا رفت.

*برای دیگر لیبرو ها آرزوی موفقیت دارم

*به اردوی تیم ملی توسط آقای عطایی دعوت نشدی؟

مرندی: نه دعوت نشدم. خدا را شکر در المپیک خوب بودم. دوسه سالی بود که با تیم ملی نبودم. یک سال که مصدوم شدم و یک‌سالی که تیم ملی بازی داشت و من بازی نکردم. یک‌سالی که به دلیل شرایط کرونایی مسابقاتی برگزار نشد و درواقع یک سال برای تیم ملی بازی نکردم. شرایط خیلی خوبی داشتم چون بازخوردهای خیلی خوبی هم گرفتم. هر کس چه والیبالی و چه غیر والیبالی ما را دید و پیام‌هایی دادند که خیلی راضی کننده بود. اینکه آقای عطایی من را دعوت نکردند باید بگویم آقای حضرت پور هم جزو لیبرو‌های خوب کشور هستند و حقش بیشتر از اینها بوده و چون چند سال با او در تیم ملی نوجوانان و جوانان بودند اینطور صلاح دانستند که ایشان را دعوت کنند. من حضرت پور و اسماعیل طالبی و همچنین قلی پور را خیلی دوست دارم که در اردو هستند. واقعا برای آنها آرزوی موفقیت می‌کنم. امیدوارم بروند و نتیجه بگیرند چون سفره والیبال است و اگر نتیجه بگیرند به نفع والیبال است و اگر نتیجه نگیرند به ضرر والیبال است.

*هیچ سالی مردم را اینطور ندیده بودم

*اما حرف آخر مهدی مرندی با مردم چیست؟

مرندی: تشکر از همه‌ی مردم عزیز دارم. در مسابقات می‌دیدم چقدر پیام می‌فرستادند. در فضای مجازی خیلی پشت تیم بودند، دم‌شان گرم من در هیچ سالی مردم را اینطوری ندیده بودم. امیدوارم در این مسابقات پیش رو تیم ملی نتیجه بگیرد و من آرزوی موفقیت می‌کنم برای تک تک شان و امیدوارم بدرخشند و رو سفید شویم.