کد خبر: ۷۲۲۹۵۲
تاریخ انتشار : ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۴:۱۶

مغز خود را با دانش موسیقی از نو کوک کنید

نتایج اولیه مطالعات انجام شده نشان می‌دهد که با شنیدن موسیقی موزون و ناموزون، دو ناحیه از مغز که هر یک با احساسات مختلفی سروکار دارند، درگیر می‌شوند.
مغز خود را با دانش موسیقی از نو کوک کنید
آفتاب‌‌نیوز :

مطالعات موسیقیدانان به‌ طور چشمگیری مبنی بر توانایی مغز در اصلاح اتصالات مغزی به‌منظور حمایت از فعالیت‌های موسیقایی است.

همان‌طور که انجام برخی از تمرینات موجب افزایش تعداد سلول‌های واکنش دهنده به صداهای مهم می‌شود، فراگیری مداوم نیز پاسخ‌های متمایز و تغییراتی فیزیکی را در مغز ایجاد خواهد کرد.

بیژن نوروز فیزیکدان، موسیقیدان، نوازنده و مدیر یکی از شرکت‌های استارت‌آپی فعال در حوزه موسیقی علمی و نجومی با اشاره به چنین تأثیری در موسیقیدان‌هایی که طی سال‌ها، ساعت‌هایی در روز صرف چنین تمریناتی می‌کنند، گفت: انجام این تمرینات موجب شد که واکنش موسیقیدان‌ها به موسیقی با افراد غیر موسیقیدان متفاوت باشد، علاوه بر این، در برخی از نواحی خاص مغز آنها رشد فوق‌العاده‌ای در جهت درک بهتر موسیقی ایجاد ‌شده است.

وی ادامه داد: همچنین افراد موسیقیدان توانایی مضاعفی در استفاده همزمان از هر دو دست به ویژه در هنگام نواختن پیانو دارند. از این رو می‌توان انتظار داشت که این هماهنگی فزاینده بین مناطق محرک در هر دو نیمکره، بستری در کالبدشناسی داشته باشد.

به عقیده‌ وی، نکته در همین‌جاست که جسم پینه‌ای قدامی مغز که متشکل از بافت‌هایی است که دو ناحیه‌ محرک را به هم متصل می‌کند، در افراد موسیقیدان بزرگتر از افراد غیر موسیقیدان است.

نوروز با تاکید بر اینکه این بخش از مغز در آغاز فراگیری موسیقی، رشد بیشتری دارد، یادآور شد: مطالعات دیگر حاکی از آن است که اندازه حقیقی قشر حرکتی و همچنین مخچه که ناحیه‌ای در پس‌مغز برای هماهنگی‌های حرکتی است، در موسیقیدان‌ها بزرگ‌تر است.

مدیر عامل این شرکت استارت‌آپی حوزه موسیقی نجومی اضافه کرد: به ‌طورکلی، فواصل زمانی همخوان موسیقایی، آنهایی هستند که نسبت مختصری از بسامدها بین دو نت وجود دارد. برای مثال C میانی (حدود ۲۶۰ هرتز)‌ و G میانی (حدود ۳۹۰ هرتز) است و این نسبت ۲ به ۳ است که در هنگام نواخته شدن همزمان آنها، یک‌فاصله‌ پنجمِ درست ایجاد می‌کند. در مقایسه، C میانی و C شارپ (حدود ۲۷۷ هرتز) دارای نسبت پیچیده ۱۷: ۱۸ بوده و سبب ایجاد صدایی ناهموار و ناخوشایند می‌شوند.

نوروز افزود: بر طبق یافته‌های به‌ دست‌ آمده از تصویربرداری مغز از سوی موسسه فناوری‌های آینده و نوظهور موسیقی (FEMT) در تهران، هنگامی ‌که افراد آزمودنی در حال شنیدن آکوردهای همخوان و یا ناموزون بودند، تصویربرداری به روش PET(برش‌نگاری با گسیل پوزیترون) نشان داد که این واکنش‌های احساسی، مناطق مختلفی از مغز را درگیر می‌کند، به گونه‌ای که در هنگام شنیدن آکوردهای همخوان، بخش اوربیفرانتال (که بخشی از سامانه پاداش‌دهی مغز است) در نیمکره راست و همچنین بخشی در زیر جسم پینه‌ای فعال شدند.

وی اضافه کرد: طبق این مطالعات در هنگام شنیدن آکوردهای ناموزون، شکنج پاراهیپوکامپ سمت راست فعال ‌شد.

نوروز ادامه داد: بنابراین، هنگامی‌که مغز در حال پردازش احساسات وابسته به موسیقی است، دست‌کم دو ناحیه که هر یک با احساسات مختلفی سروکار دارند، درگیر می‌شوند. ولی نحوه اتصال الگوهای مختلف فعالیت سیستم شنوایی با این مناطق در نیمکره‌ها هنوز مشخص نیست.

نوروز، با تاکید بر اینکه روی‌هم‌رفته، بر اساس یافته‌هایی که تاکنون به‌دست‌ آمده است، موسیقی مبنایی بیولوژیکی دارد و مغز دارای سازمان‌دهی تخصصی مختص به موسیقی است، گفت: حتی در همین آغاز تحقیقات کاملاً محرز است که بسیاری از مناطق مغز در جوانب خاصی از پردازش موسیقی دخیل هستند. این‌طور که پیداست مغز موسیقیدانان در این زمینه به‌ صورت ویژه‌تری عمل می‌کند، خصوصاً برخی ساختارهای خاص مغزی که در آنها رشد فوق‌العاده‌ای دارند.

نوروز تاکید کرد: این موارد حاکی از آن است که آموزش، هم با بالا بردن واکنش‌های سلول‌های خاص و هم افزایش تعداد سلول‌هایی که به صداهای مهم برای فرد واکنشی قوی نشان می‌دهند، مغز را از نو کوک می‌کند. با ادامه پژوهش‌های صورت گرفته روی مغز، می‌توان درک بهتری نه‌تنها در مورد موسیقی و دلایل وجود آن، بلکه در مورد چگونگی چند وجهی بودن موسیقی به دست آورد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین