رضا ذبیحی گفت: انتخاب اقای حسین امیر عبداللهیان از میان سایر گزینه های مطرح شده برای تصدی سمت وزارت امور خارجه، نشان از جدی بودن عزم دولت سیزدهم برای مذاکره و توافق دارد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: دیپلماسی کم هزینه ترین و در عین حال موثرترین راه برای تامین منافع ملی در نظام بین الملل است، با این وجود باید دانست که این روش نیز به نوبه ی خود دچار مشکلات و بن بست های زیادی می شود و این هنر دیپلمات ها است که بتوانند بر این شرایط تفوق پیدا کنند و بن بست های موجود را بشکنند.
این کارشناس مسائل بین الملل به خبرگزاری ایسنا گفته است: تعارض منافع همیشه وجود دارد و وجود این امر در سطح بین المللی امری طبیعی است و لذا همین موضوع هر گونه توافق را دچار دشواری میکند، اما دیپلمات های حاذق همیشه راهی برای توافق و برون رفت از بن بست های پیش رو یافته اند. صورت مساله این است که تحریم وجود دارد و لذا دیپلماسیِ فعال، مبتنی بر عدم توقف در این شرایط است و نگاه و رویکردش این خواهد بود که مساله های موجود را حل کند و برای آن مسائل، راه حل پیدا کند.بهره گیری و مشورت خواستن از تجارب دیپلمات های پیشین که با چنین شرایط دشواری روبرو بوده اند و تلاش کرده اند که از معبرهای سخت برای حصول توافق عبور نمایند، یکی از راه هایی است که می تواند دستگاه دیپلماسی در دولت جدید را در رسیدن به رویکرد حل مساله کمک نماید و لذا اهمیت این موضوع نباید نادیده گرفته شود.بنابراین همانطورکه وزیر خارجه پیشین دکتر ظریف نیز تاکید کرده است در شرایط فعلی همه باید به وزیر خارجه جدید و دستگاه دیپلماسی کمک کنند تا آنها در نهایت بتوانند ضمن تحقق منافع ملی، زمینه از میان بردن تروریسم اقتصادی را فراهم آورند.
این پژوهشگر روابط بین الملل افزود: شش دور مذاکره در چند ماه اخیر اگر چه منجر به دست یافتن به نتیجه نهایی نشد، با این وجود ماحصلی داشته است که می تواند به عنوان یک اندوخته مناسب بدان نگریست و با اتکا به آن، سایر گام ها را برای حل نهایی مساله دنبال کرد.باید توجه داشت که به نتیجه نرسیدن مذاکرات، تنها این بازخورد را ندارد که یکسری فرصت از دست خواهد رفت، بلکه پیامد مهم دیگر آن این است که همزمان یکسری تهدید بوجود خواهد آمد و البته این مختص یک طرف مذاکرات نیست و لذا همه طرف ها لازم است تلاش ها به منظور یافتن راه حل را بطور جدی دنبال کنند. اهمیت به عنصر زمان موضوع دیگری است که توجه به آن ضروری است. چرا که از دست دادن زمان، ممکن است چالش های جدیدی را برای حصول توافق ایجاد کند و لذا قبل از اینکه فرصت از دست برود و چالش های جدید ایجاد شود، لازم است مذاکرات مجددا آغاز شده تا زودتر به نقطه سرانجام خود برسد.
این کارشناس مسائل بین الملل تصریح کرد: در مواضع رئیس جمهور و وزیر امور خارجه جدید، هر دو بر ضرورت انجام مذاکره تاکید شده است و حتی رئیس جمهور نیز عنوان داشته که از هر گونه طرحی به منظور رفع تحریم های ظالمانه استقبال می کند. بنابراین این وظیفه دستگاه دیپلماسی است که کلیه احتمالات در این را مورد بررسی قرار داده و نظرات صاحبنظران را جویا شود.در واقع برای رفع تحریم ها و از میان رفتن تروریسم اقتصادی، یا راه حلی وجود دارد و یا راه حلی باید ایجاد شود و لذا نیاز است که دستگاه دیپلماسی در این راستا تلاش وافری را مبتنی بر دیپلماسی چند جانبه به منظور بررسی کلیه های گزینه های موجود انجام دهد.
وزارت خارجه گرفتار تک بعد نگری نشود
همچنین یک نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی گفت: به صلاح نیست که پرونده هسته ای ایران به شورای عالی امنیت ملی باز گردد اما باید این مساله از دو بعد دیپلماتیک و فنی در وزارت خارجه و سازمان انرژی اتمی دنبال شود و شورای عالی امنیت ملی ساز و کارها را مشخص میکند.
حشمت الله فلاحت پیشه با بیان اینکه از نقطه نظر تاریخی معتقدم انتقال مذاکرات هسته ای از وزارت امور خارجه به شورای عالی امنیت ملی به صلاح نیست به ایسنا گفت: دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در حوزه های مختلف امنیتی داخلی و خارجی و نیز مسایل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را بر عهده دارد و به لحاظ نرم افزاری تخصص لازم وجود ندارد و تا وقتی پرونده هستهای در شورا بود به نتیجه نرسید و مذاکره کنندگان بیشتر مواضع را مطرح می کردند و عمل گرایی دیپلماتیک که لازمه رسیدن به تنش زدایی یا چارچوبی برای تنش زدایی است شکل نمی گرفت. اما از وقتی وزارت خارجه مامور مذاکرات و پرونده شد دیدیم که برجام تصویب شد و به رغم مخالفان و موافقانی که داشت الان همه از بازگشت به برجام صحبت می کنند.
وی در پاسخ به این که جایگزین های آقایان ظریف و صالحی امکان ادامه مسیر با همان کیفیت قبل را دارند؟ گفت: البته نمی شود الان در این باره صحبت کرد. تا تصمیم گرفته نشود، نمی شود گمانهزنی کرد. اما واقعیتی که وجود دارد این است که تصمیمات در ایران متاثر از تصمیمات آمریکاست. این بایدن بود که سعی کرد برجام را تحت تاثیر سیاست فشار حداکثری ترامپ پیش ببرد و از آن سیاست استفاده کند و شرایط را برای ایران دشوار کرد. از این رو هشدار اولیه را باید به آمریکا و طرف های دیگر برجام داد به خاطر نوع برخورد آنها با ایران و نوع دعوت از دولت جدید ایران که بسیار غیردیپلماتیک بود که با تهدید و اولتیماتوم خواستند ایران را به مذاکره فرابخوانند. این نوع برخوردها باعث می شود ایران اقداماتی عملی را پیش گیرد که این موجب می شود فرصت های دیپلماتیک را از کشورهای غربی بگیرد.
این نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی ادامه داد: معتقدم ایران گام های هستهای اش را به طور آزمون و خطا برنمیدارد، بلکه این گام ها را به صورت برگ برنده در اختیار دارد و به همین دلیل وقتی رژیم صهیونیستی به یکی از تاسیسات ایران حمله کرد در ۲۴ ساعت ایران سوختش را از ۲۰ درصد به ۶۰ درصد رساند و برگهای آتی هستهای اش را هم در اختیار دارد و انتصاب هایی که در ایران شکل گرفت نیز بی تاثیر از نوع رفتار طرف های مقابل نبود. از دلایل بی اعتنایی به برجام در ایران این است که به نظرم حداقل دولت جدید به این نتیجه رسیده است که اگر مشغله های منطقه ای را حل کند یا از ظرفیتهای منطقه ای استفاده کند بهتر از این است که وارد یک مذاکرات فرسایشی با طرف های غربی شود.
وی تصریح کرد: اینکه آقای امیرعبداللهیان در منطقه تجربیات خوبی دارند به این معنا نیست که در حوزه بین الملل وزارت خارجه بی تفاوت است. کلا سیاست خارجی زمانی می تواند منافع ملی را تامین کند که مثلث مناسبات منطقه ای، بین المللی و روابط دو جانبه با هم دیده شود. اگر برجام در زمان آقای ظریف فربه شد پرداخت صرف به مسایل منطقه بدون حل اختلافات بینالمللی عملا سیاست وزارت امور خارجه در سطح منطقه را بیاثر می کند. وقتی در ۱۳۹۳ توافق ژنو به دست آمد همان زمان دیدیم که گشایش های منطقه ای و روابط دو جانبه با ایران شکل گرفت و امیدوارم وزارت خارجه گرفتار تک بعدی نگری نشود.
فلاحت پیشه درباره محتوای مذاکرات و ادامه کار از آنجا که در وین دنبال شده است اظهار کرد: واقعیت این است که آمریکای ترامپ با زمان بایدن متفاوت است. بایدن الان در بدترین شرایط در سطح منطقه است و دچار استیصال شده و نظامیان آمریکا در افغانستان یکی از بدترین روزهای خود را شاهد بودند و خروج از افغانستان چیزی جز شکست برای آمریکا نبود بنا بر این آمریکا دست پایین را در منطقه دارد.
این نماینده پیشین مجلس گفت که الان با نوعی اولتیماتوم بی محتوا و بدون پشتوانه از سوی آمریکا و برخی کشورهای اروپا به ایران مواجه هستیم و در طرف دیگر بی اعتمادی ایران به برجام را داریم؛ معتقدم هر دو اینها بازی کردن در زمین مخالفان دیپلماسی است و به ضرر هر دو طرف است. الان عوامل مخل در مذاکرات و برجام بیشتر دارند نقش بازی می کنند و دیپلمات ها را روز به روز بی انگیزه تر می کنند.
وی ادامه داد: معتقدم به لحاظ محتوایی مذاکرات با سختی بیشتری مواجه خواهد شد. ایران در اوج تحریم با هزینه زیاد تولید سوخت را به ۶۰ درصد و ذخیره اورانیوم غنی شده اش را به چندین برابر حجمی که در برجام بود، رسانده است و در طرف دیگر تحریمها افزایش یافته است، از این رو سطح موضوعی مذاکرات به گونهای تنشآمیز ارتقا یافته است. مثلا ما زمزمههایی را شنیدیم که اگر رایزنیهای ایران و آژانس درباره نظارت ها نتیجه ندهد، امکان ارجاع پرونده به شورای امنیت است اما طرف های مقابل باید بدانند که حتی طرح بحث انتقال پرونده به شورای امنیت سازمان ملل می تواند ایران را به سمت یک گام پشیمان کننده در حوزه هستهای بکشاند.
دو راهی رییسی
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح طلب نیز در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: دولت جدید کار خود را آغاز کرده است. آقای رییسی در جریان رای اعتماد برای وزرای پیشنهادی در مجلس جملهای را گفت که بسیار مهم است: «من چه در دوره انتخابات و چه در جلسات بعد از انتخابات عرض کردم بنای من عمل به وعدهها است و آن هم با یک ادعا نمیشود اثبات کرد جز اینکه مردم ببینند که دولت و وزرا و مسوولان مربوطه به وعدههایشان عمل کردند... عمل به وعدهها میتواند اعتماد را بازسازی کند و برگرداند و بنای بنده به عنوان یک خدمتگزار و دولت این است که به وعدهها عمل کنم.»
فراموش نکنیم که وعدههای داده شده نیز زیاد است. فارغ از اینکه دولت با وزرای موجود قادر به تحقق این وعدهها باشند یا خیر؛ باید گفت که اصولا امکانات موجود برای تحقق آنها فراهم نیست مگر اینکه پیش از هر اقدامی، مساله تحریمها حل شود، زیرا تحقق این وعدهها از یکسو نیازمند منابع مالی است و از سوی دیگر نیازمند روابط متعارف اقتصادی با جهان است. به تعبیر اصولی رفع تحریم مقدمه لازم است و مقدمه امر واجب (در اینجا تحقق وعدهها) نیز واجب است. به علاوه ایجاد امید نزد مردم بدون این تحول ممکن نیست.
با این ملاحظه باید دید که آقای رییسی چه سیاستی را نسبت به مساله برجام در پیش خواهد گرفت؟ با توجه به قراین و شواهد و حتی اظهارات آشکار ایشان میتوان نتیجه گرفت که شخصا موافق و علاقهمند به حل مساله است. اظهارات اولیه وزیر خارجه پیشنهادی نیز مُوید این برداشت است هر چند در سخنان اخیر گفته که برای شروع مذاکرات چندین ماه وقت لازم است. بنابراین انتظار میرود که سیاست حل مشکل برجام در دستور کار دولت قرار گیرد و همین راه را انتخاب کند، ولی در اجرای این هدف چند مانع جدی وجود دارد؛ اول اینکه متولیان جدید این پرونده، از منتقدین سیاستهای برجامی هستند، لذا نمیتوانند سیاستهای قبلی را ادامه دهند باید ریلگذاری مذاکرات و توافقات را تغییر دهند و اگر چنین نکنند با پرسشهای مهمی مواجه خواهند شد که چرا در گذشته مخالفت کردید؟ تغییر ریلگذاری هم چند نتیجه دارد؛ اول اینکه معلوم نیست امریکاییها بپذیرند، دوم اینکه مذاکرات را فرسایشی میکند و سوم اینکه ممکن است در پایان هم به نتیجه نرسند. مانع دوم که مهمتر است، وجود جناحی از حامیان آقای رییسی است که به کلی مخالف برجام هستند و دوست دارند کل این برنامه ملغی شود و بالاخره مانع سوم نیز برخی نیروهای مخالف اصولگرایی هستند که هرگونه توافقی را به چماقی برای کوبیدن بر سر اصولگرایان و دولت تبدیل خواهند کرد. خواهند گفت، شما مخالف بودید، چطور حالا خودتان به توافق رسیدهاید؟... آقای رییسی باید میان دو راهی به سرانجام رساندن برجام یا بیخیال آن شدن، دست به انتخاب بزند.
راه اول راهی است که رضایت مردم را به طور نسبی تامین خواهد کرد. در حالی که تن دادن به هر یک از خواستههای سه گروه از مخالفان فوقالذکر، فقط رضایت برخی از خواص و نه حتی همه آنان را به دنبال خواهد داشت. این مساله راه میانبُر هم ندارد. اگر فرصت را از دست بدهید، دلار دیر یا زود به ۴۰ هزار تومان خواهد رسید و چنان در گرداب تورم و مسائل ناشی از آن غرق خواهید شد که فرصت فکر کردن به سایر امور را پیدا نخواهید کرد. در مقابل تن دادن به راه دوم ممکن است در کوتاهمدت برخی از فشارها و غُر زدنها را کم کند ولی هنگامی که با بحرانهای بیکاری، کسر بودجه، تورم، فقدان سرمایهگذاری و... مواجه شوید، همه این افراد بهعلاوه مردم، از دور شما پراکنده شده و به معترضین میپیوندند. در حالی که انتخاب راهحل اول نتیجه معکوسی دارد. در ابتدا قدری غر میشنوید، ولی به سرعت نظر همگان تغییر خواهد کرد.
مردم در پی لمس کردن تغییرات هر چند کوچک هستند. تورم ۱۰درصد کم شود، کرونا ۲۰درصد کمتر به مرگ و میر منجر شود، یک ساعت کمتر دنبال دارو بدوند، نگران دریافت حقوق ماهانه یا ثبات شغلی خود نباشند، ترس از گرانی اجاره مسکن نداشته باشند و... تردید نکنید که راهحل اول هم به نفع کشور است و هم به نفع دولت شما. نیازمند تصمیم قاطع و اعلام صریح آن هستید. از نق زدن خواص یا هو کردن مخالفان نترسید، این مهمترین تصمیمی است که باید بگیرید. اگر در انتخاب راه اول موفق شوید برای بقیه موارد از جمله عمل به وعدهها ممکن است در مسیر حل یا بهبود گام بردارید. در غیر این صورت نه تنها اتفاق ملموس و مفیدی رخ نخواهد داد که قطعا وضع بدتر میشود. سیاستمداران برای اتخاذ تصمیمات تاریخی و البته اثرگذار فرصتهای زیادی نخواهند داشت. به قول امام علی: «الفُرصه تمُّر مرِّ السحاب فانتهِزوا فُرص الخیر؛ فرصت، مانند ابر میگذرد، پس فرصتهای خیر را غنیمت بشمارید و از آنها استفاده کنید.» خود دانید!
برجام چه خیری برای ما داشته آخه؟؟؟!!
ما گاو استکبار را پوست کنده ایم و به دمش رسیدیم باید دو سال دیگر صبر کنیم اونوقت خودشون به غلط کردن می افتند