نگاه مقاله پژوهشی «بیهقی، اولین خبرنگار تمامعیار ایرانی» (که توسط اصغر بیرانوند، دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه زنجان و جمیله اخیانی، استادیار دانشگاه زنجان نوشته و در سال ۹۵ در هفدهمین نشست فرهنگی ادبی «متنخوانی و متنپژوهی تاریخ بیهقی» ارائه شده) از آنچه تا کنون درباره این اثر ادبی گفته شده، متفاوت است. در این پژوهش به «تاریخ بیهقی» از پنجره خبرنویسی و به بیهقی به عنوان یک خبرنگار نگاه شده است.
در ابتدای این نوشتار پژوهشی میخوانیم: «چنانکه ملاحظه میشود، همه این بزرگان به درستی بیهقی را به عنوان یک تاریخنگار، پژوهشگر و حقیقتیاب ستوده، تلاش او را فراتر از یک تاریخنگار معمولی ارزیابی کردهاند؛ تلاش و تکاپویی که موجب شده تاریخش «به لونی دیگر» درآید؛ اما آنچه مورد نظر نگارندگان است و گمان میکنند تا به حال به این جنبه کار بیهقی پرداخته نشده، توجه به «خبرنگاری» بیهقی است. بیهقی در عین حال یک خبرنگار هم هست. آنچه او در کار ضبط و پخش خبر انجام داده، با مدرنترین اصول خبرنگاری دنیای امروز مطابقت دارد. این نوشته به بیهقی بهعنوان اولین خبرنگار ایرانی توجه کرده و کتاب او را از زاویه کار خبرنگاری کاویده است.»
در ادامه این مقاله ذیل عنوان «خبر چیست و خبرنگار کیست؟» به تعاریف مربوطه پرداخته شده و براساس آن گفته میشود: «اگر کتاب بیهقی را بر مبنای این تعاریف از «خبر» و شرایط بررسی کنیم، ملاحظه میکنیم که اخباری که بیهقی نقل کرده است، میتواند با تعاریف امروزی «خبر» نیز تطبیق کند؛ چنانکه بنا بر تعریف اسپنسر، خبر شامل اعمال و اندیشههایی است که در طول تاریخ برای عده کثیری از خوانندگان جالب بوده و به تعبیر چارنلی گزارش مناسب، خلاصه و دقیق رویدادها و در عین حال، انتشار منظم جریان وقایع در دورهای خاص از تاریخ ایران بوده است و به سوالات ذهنی مخاطبان به خوبی پاسخ داده است.»
همچنین ضمن بررسی اینکه «خبرنگار کیست»، درباره بیهقی آورده شده: «چیزی که موجب شهرت و گیرایی این اثر شده، تنها ثبت وقایع و سرگذشت سلطنت و ذکر تاریخ پادشاهی نیست؛ بلکه تلاشها، تکاپوها و مرارتهای بیهقی برای کسب خبر و کشف حقیقت است؛ تلاشهایی که منجر به بروز ویژگیهایی در او شده که با شرایط ارائهشده برای یک خبرنگار حرفهای از سوی مدرنترین و حرفهایترین خبرگزاریهای امروزی مطابقت دارد...»
این پژوهش در ادامه ۱۰ ویژگی یک خبرنگار را که از سوی خبرگزاری رویترز لازم دانسته شده است به بهترین شکل در بیهقی قابل مشاهده دانسته و آورده است: «او نیز همه این شرایط را در خود جمع کرده و مانند خبرنگاری حرفهای چنان گزارش جامعی از دربار غزنویان و رویدادهای مربوط به آن ارائه داده است که سالهاست گزارش او موثقترین منبع برای آگاهی از روزگار وی بوده است.»
بخش دیگری از این مقاله به حضور بیهقی در صحنه و به استقبال خطر رفتن اشاره دارد که چنین است: «بیهقی تا حد امکان در صحنههای مختلف رویدادهای روزگار خویش، حضور مییافته تا همه چیز را از نزدیک ببیند و بتواند وقایع را با جزئیات گزارش کند. او هم در مراسم رسمی حکومتی حاضر بوده؛ مراسمی مانند خلعت پوشیدن وزیران؛ استقبال از رسول خلیفه و یا مراسم اعدام حسنک و هم با سلطان همراهی کرده و در سفرهای امیر مسعود حضور داشته و به همین دلیل توانسته راهها را هم توصیف کند: «و امیر از ساری برفت تا به آمل رود و این راهها که آمدیم و دیگر که رفتیم سخت تنگ بود» و هم وضعیت آب و هوایی و سختیهایی که در راه متحمل میشدهاند...
او حتی در میدان جنگ هم حضور داشته و وقایع جنگی را گزارش کرده است: «و من جنگ مصاف این روز دیدم در عمر خویش، گمان میبردم که روز به چاشتگاه نرسیده باشد که خصمان را برچیده باشند لشکر ما...»
علاوهبر اینها او همیشه مترصد اخبار تازه است. وقتی به او خبر میرسد که در شهر آشوبی به پا شده است، دفترش را برمیدارد و چونان خبرنگاری بهسرعت خود را به صحنه میرساند تا چیزی را از دست ندهد: «و من بر اثر استادم برفتم تا خانه خواجه بزرگ زحمتی دیدم و چندان مردم نظاره که آن را اندازه نبود. یکی مرد را گفتم که حال چیست؟ گفت: بوبکر حصیری را و پسرش را خلیفه با جبه و موزه به خانه خواجه آورد...»»
در جای دیگری از این پژوهش به اشاره به اینکه بیهقی بهدلیل کار در دیوان رسایل با تمام مقامات حکومتی به نوعی ارتباط داشته و از همین ارتباط برای کسب خبر از جلسات خصوصی بهره برده، گفته شده که «مهمترین منبع خبری بیهقی از جلسات محرمانه، بونصر مشکان است که رئیس دیوان رسالت بوده است».
در پایان این نوشتار پژوهشی میخوانیم: «تاریخ بیهقی از مهمترین متون نثر ماست که قرنهاست اهمیت خود را به لحاظ ادبی و تاریخی حفظ کرده است. یکی از جنبههای اهمیت بیهقی در این کتاب «خبرنگاری» اوست که تا به حال به آن توجه نشده است.»
یکم آبانماه در تقویم به نام روز بزرگداشت ابوالفضل بیهقی به ثبت رسیده است.