باید توجه داشت که خواستن ضمانت دائمی در متن برجام 2015 نیست و به همین علت که یک خواسته جدید است شاید منجر شود تا آمریکا نیز خواستههای جدید داشته باشد. هر عنصری که خارج از برجام 2015 بوده، وارد مذاکرات شود، رایزنیها را پیچیدهتر میکند. 6 دور مذاکرات قبل نیز به این علت طولانی شد که هم ایران و هم آمریکا خواستههایی خارج از برجام داشتند.
نکته بسیار حائزاهمیت این است که ترامپ از معاهداتی که در کنگره آمریکا نیز تصویب شده بود، خارج شد. بنابراین ایران حتی اگر آمریکا را مجبور به پذیرش ضمانت دائمی کند و این ضمانت در کنگره آمریکا نیز به تصویب برسد، باز هم ممکن است که دولت آتی آمریکا از این توافق خارج شود. ایران باید به جای روشهای سختافزاری به دنبال مسیرهای دیپلماتیکی باشد که خیال ایران و آمریکا را آسوده کند که خواستههایشان برآورده میشود. طبیعی است که اگر توافق یک بازنده داشته باشد، آن بازنده زیر میز خواهد زد. ایران در وهله اول میتواند مسیری را ترسیم کند که اگر دولتهای بعدی آمریکا از برجام خارج شدند، خود نیز بتواند به فعالیتهای هستهای خود بهراحتی ادامه دهد. ایران حق دارد که ضمانت بخواهد اما نباید بر یک مورد خاص تاکید کرد و مذاکرات را به آن علت متوقف کرد.
ایران بــاید زمین را عوض کنــد زیرا طرف آمریــکایی مشخصا نمیتواند ضمانت دائمی دهد و دولتهای آینده را متعهد به برجام کند. این چالش راهحل دیپلماتیک دارد اما نباید بر آن پافشاری کرد زیرا سبــب میشود تا ایران سایر امتیازهای بهدست آمده را نیز از دست بدهد. از نظر تبلیغاتی و سیاسی خوب است که ایران نشان دهد آمریکا غیرقابل اعتماد است و نمیتواند متعهد شود اما مشخصا یک استراتژی سودآور برای ایران نیست و شاید بهتر باشد که با قدرت نرم خود ضمانت لازم را از آمریکا برای تداوم تعهدات اخذ کنیم.
آمریکا در حال استفاده از تمامی اهرمها برای اعمال فشار علیه ایران است و این تعجب برانگیز نیست. ایران نیز باید در مقابل از تمامی اهرمهایی که دراختیار دارد استفاده کند، هرچند به نظر میرسد از برخی از اهرمها هنوز استفاده نکردهایم و یا از آنها غافل بودهایم.
شاید تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران، در پاسخ به سفر ایران به بروکسل باشد. باید توجه داشت که ایران هنوز به میز مذاکره برنگشته است و طرفهای غربی هنوز نگرانی دارند. به نظر میرسد که تیم سیاست خارجی دولت سیزدهم سردرگم است و انسجام لازم را ندارد. باید بدانند که گذشت زمان به نفع ایران نیست. در همین بستر است که آمریکا و همپیمانانش از تمامی ابزارها علیه ایران استفاده میکنند. در مقابل این، ما یک رویکرد منسجم و شفاف از تیم سیاست خارجی دولت سیزدهم مشاهده نمیکنیم. اگر رویکردی نیز وجود دارد دولت سیزدهم باید در راستای اقناع افکار عمومی آن را مطرح کند. ایران ضرورت دارد در این برهه زمانی فضای گفتمانی برجام را تغییر دهد، زیرا مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا منافع ایران را حفظ نمیکند.
شاید پیامی که ایران میخواهد به آمریکا از طریق رابطها منتقل کند، با منافع رابطین در تضاد باشد و آنها در این امر دخالت کنند. مردم امروز شاهد هستند که نظام با تمام مزیتها و معایبی که دارد یکدست شده است و انتظار دارند تا با یک سیاست منسجم به سمتی حرکت کنند که مشکلات مردم را حل و فصل کنند. مردم انتظار رفاه دارند و باید دولتمردان به سمتی حرکت کنند که این رفاه برای مردم به دست آید. در همین راستا ایران باید تغییری در مذاکرات غیرمستقیم ایجاد کند تا منافعمان را بهدست آوریم.