علائم «افسردگی پنهان» در زنان چیست؟
گوهر یسنا انزانی به بیان تفاوت‌های افسردگی با افسردگی پنهان در زنان پرداخت و اظهار کرد: افسردگی مثل یک سرماخوردگی روانی است، اما در عین حال مدت آن همانند سرماخوردگی کوتاه نیست و متوسط طول درگیری افراد با افسردگی می‌تواند ۹ ماه باشد. در واقع افسردگی شایع‌ترین بیماری روحی است که ممکن است افراد به دلایل مختلف فرهنگی و یا ترس از دست دادن موقعیت شغلی و ... از بیان و درمان آن خودداری کنند.
این روانشناس معتقد است که افسردگی درد روانی، جسمی و احساسی است که حس غمگینی، خشم، ترس و تنفر را در افراد افزایش می‌دهد و نشانه‌های متفاوتی از جمله بد اشتهایی، کم اشتهایی، کندی روانی و حرکتی، بدبینی به آینده، افزایش و کاهش وزن، پرخوابی و کم خوابی، از دست دادن علاقه به فعالیت ها، دلسردی و بدبینی به آینده و نا امیدی و... دارد که اگر این علائم بیش از دو هفته ادامه یابند نشان از افسرده شدن افراد می‌دهند.
به گفته انزانی، زنان تقریبا دو برابر بیشتر از مردان درگیر افسردگی می‌شوند. همچنین ممکن است افسردگی در حوالی بلوغ دختران یعنی حوالی ۱۴سالگی و نزدیک به عادت ماهیانه زنان، دوران یائسگی زنان، دوران بارداری و یا پس از زایمان به دلیل تغییرات جسمی شدت پیدا کند.
وی ادامه داد: اصولا در فصول پاییز و زمستان و به ویژه ماه‌های دی و بهمن افسردگی شدت بیشتری دارد و از سوی دیگر به طور کلی به نظر می‌رسد افسردگی در مراحل گذار زندگی مثل سالمندی، فرزندآوری، بلوغ و یا تغییر در منزل، ماشین، شغل و ... می‌تواند در زنان افزایش یابد. همچنین زنان متاهل و زنانی که فرزندان کوچک دارند و یا مطابق با زنانگی خود زندگی نکرده با آن کنار نمی‌آیند افسردگی بیشتری را تجربه می‌کنند.
شاد یا افسرده؟
این روانشناس در ادامه سخنان خود درباره افسردگی پنهان در زنان تصریح کرد: این زنان می‌کوشند که علائم افسردگی خود را پنهان کنند. نقابی از شادی و خوشحالی بر چهره دارند و مشکلات و واقعیت زندگی خود را نمی‌پذیرند. همچنین سعی می‌کنند تمام ارتباطات، تماس‌ها و حتی مهمانی‌های خود را بدون دلیل خاصی بر هم زنند و در آن‌ها شرکت نکنند. این افراد طبق منطق بیش از اندازه‌ای رفتار می‌کنند و سعی می‌کنند در ظاهر نشان دهند که به آینده و زندگی خوشبین هستند در حالی که در اکثر موارد اینگونه نیستند. در عین حال هیچ کمکی از مشاور و یا همسر و خوانده خود نمی‌گیرند و خشم، رنج و درد بالایی را تحمل می‌کنند. این افراد یاد گرفته‌اند که احساسات خود را ماهرانه پنهان کنند و از این رو به راحتی قابل تشخیص نیستند.
بی مهری همسر و افزایش افسردگی
انزانی صمیمیت در ارتباطات فردی و خانوادگی را برای زنان بسیار مهم دانست و با بیان اینکه اگر زنان از سوی همسر خود حس بی‌ارزش بودن دریافت کنند به احتمال زیاد درگیر افسردگی پنهان می‌شوند، افزود: روابط توام با بی مهری و عدم حمایت از سوی همسر افسردگی پنهان را در زنان فزایش می‌دهد. زنانی که هم در خارج از منزل و هم در داخل منزل کار می‌کنند، مسئولیت بیش از اندازه‌ای بر دوش آن‌ها است و در عین حال از سوی همسرشان مورد تحقیر، سرزنش و انتقاد بیش از حد قرار می‌گیرند مستعد درگیری با افسردگی پنهان هستند.
در واقع مادران خسته از کار‌های بی‌پایان منزل که انتظارات غیر واقع بینانه از خود دارند، با جملات کلیشه نظیر اینکه باید خود را فدای خانواده کرد و یا اینکه باید در تمام شرایط راه حل مشکلات را دانست نیز بیشتر درگیر افسردگی پنهان می‌شوند. مادرانی که مسئولیت بیش از اندازه دارند، کار منزل به آن‌ها فشار می‌آورد و برای کار‌های بی پایانی تلاش می‌کنند که برایشان ارزشمند نیست و همواره ترس از دوست داشتنی نبودن و از دست دادن افراد را دارند، افسردگی پنهان بیشتری را تجربه می‌کنند.
به گفته این روانشناس، زنان درگیر افسردگی پنهان معمولا مراقبت از دیگران و رفع نیاز اعضا خانواده را در اولویت خود قرار می‌دهند، این زنان تلاش می‌کنند همانند مادران خود ضعیف نباشند و وجهی از مادر را که در درون خود می‌بینند؛ سرکوب می‌کنند.
وی همچنین این را هم گفت که پدران سلطه‌گر و مادران سلطه پذیر می‌توانند افسردگی را در دختران خود بیشتر کنند و در واقع هرچه افراد در خانواده‌های نا امن با سبک فرزندپروری نا ایمن بزرگ شوند مستعد درگیری با افسردگی پنهان هستند.
انزانی افزود: اگر رابطه مادر و فرزند از شش ماهگی تا سه سالگی از نوع دلبستگی نا ایمن باشد ممکن است افسردگی پنهان را شدت دهد. از سوی دیگر برای زنان صمیمت در ارتباطات و نیاز به رابطه محبت آمیز و حمایت از سوی همسر بسیار اهمیت دارد و اگر از سوی همسر حس بی ارزشی به آن‌ها منتقل شود، افسردگی پنهان آن‌ها نیز شدت می‌گیرد. همچنین خانواده‌هایی که دختر خود را طرد می‌کنند ناخواسته منجر به شدت بخشیدن به افسردگی پنهان در این دختران می‌شوند.
با زنانگی خود آشتی کنید
این روانشناس با بیان اینکه افراد درگیر افسردگی پنهان معتقدند افسرده شدن بهتر از پذیرفتن واقعیت است و این امر در واقع نقطه کور افسردگی است، تاکید کرد: ما همواره به افراد توصیه می‌کنیم سالی یک مرتبه ارزیابی‌های روانشناسی را انجام دهند. بهتر است زنان در یک گروه درمانی عضو شوند تا در آنجا مشکلاتشان درک شود. زنان باید سعی کنند شریک زندگی خود را به خوبی انتخاب و مهارت‌های زندگی را یاد بگیرند. خانم‌ها نیازمند دوستان بیشتر و حرف زدن بیشتری هستند و باید در این راستا محرم رازی داشته باشند.
زنان باید با زنانگی خود آشتی کنند چراکه هرچقدر آن را بیشتر بپذیرند افسردگی پنهان در آن‌ها کاهش پیدا می‌کند. افراد درگیر افسردگی پنهان باید سعی کنند محدودیت‌ها، ویژگی‌ها و توانمندی‌های مثبت و منفی خود را بشناسند و راه حل‌هایی پیدا کنند تا ترس‌های خود را حل کنند. خوش بین باشند، احساسات خود را بیان کرده و خطا‌های فکری خود را با کمک مشاور پیدا کنند.
وی در پایان توصیه کرد: زنان درگیر افسردگی پنهان می‌توانند با ایجاد تغییرات کوچک در زندگی و ظاهر خود، انجام تکنیک‌های شکرگزاری، شرکت در کلاس‌های مورد علاقه، شرکت در کار‌های عام المنفعه و خیرانه و نوشتن اقدامات و کار‌های مثبت خود بر افسردگی پنهان غلبه کنند. متاسفانه مردم ما در چنین شرایطی خود سرانه و به سرعت به درمان‌های دارویی روی می‌آورند در حالی که در چنین شرایطی حتما باید با مشاوران و روانشناسان مشورت کنند.
