سایت "میدل ایست ای" به سراغ جوانان ایرانی رفته و نظر آنان را درباره برنامه هستهای و مذاکرات بر سر آن جویا شده است.
به گزارش آفتابنیوز؛ این سایت در گزارش خود مینویسد: مرتضی زمانی که مذاکرات بر سر برنامه هستهای ایران آغاز شد ۱۸ ساله بود. او اکنون ۳۶ ساله است و گفتگوها همچنان ادامه دارد در حالی که تحریمها مدتهاست اقتصاد ایران را دچار مشکل کردهاند.
مرتضی که ساکن مشهد است میگوید: پس از ۱۸ سال این برنامه برای من یک نتیجه داشت: از دست دادن جوانیام، دیگر بس است". بسیاری دیگر از ایرانیان نیز با این نظر موافق هستند و روند طولانی مذاکرات، تحریمهای اقتصادی ایران و موضع دیپلماتیک به ناامیدی منجر شده است.
این سایت در ادامه با طرح این ادعا که گویا برنامههای دولت فاقد حمایت مردمی هستند، مینویسد:"دولت احمدی نژاد بدون توجه به تحریمهای بین المللی به سرعت برنامه اتمی ایران را در طول هشت سال زمامداری خود در فاصله سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۳ میلادی توسعه داد. او علیرغم آنکه توانست حمایت داخلی را پشت سر توسعه برنامه هستهای جلب کند، نتوانست در برابر فشار قدرتهای بینالمللی مقاومت کند و مجبور به مذاکره شد. با این وجود، نتیجه مذاکرات دوران ریاست جمهوری او صدور چندین قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل بود.
"محمد علی" ۳۷ ساله از اصفهان زمانی از برنامه هستهای حمایت میکرد. او میگوید:"من معتقد بودم نباید تسلیم قلدری شویم. امریکا و اروپا علیه ما قلدری میکردند و میخواستند ما را از برنامه اتمی محروم کنند به همین خاطر در سال ۲۰۰۵ میلادی به احمدینژاد رای دادم. من جوان بودم، شاید اگر در آن زمان سن کنونی ام را داشتم تا این اندازه پر شور و هیجان دفاع نمیکردم. نتیجهاش برای ما تحریم بود. فکر نمیکنم نسل جوان امروز همان دیدگاهی را که ما آن زمان داشتیم اکنون داشته باشد".
"میدل ایست آی" مینویسد: "در دوره احمدینژا تحریمهای سختی علیه بانک مرکزی و صنعت نفت ایران اعمال شد که برای اقتصاد فاجعهبار بود. تشدید تحریمها باعث قدرتگیری روحانی در سال ۲۰۱۳ میلادی شد. او با شعار "درست است که سانتریفیوژهای ما باید بچرخند، اما چرخ اقتصاد کشور هم باید بچرخد" به قدرت رسید. علیرغم امضای برجام در جولای ۲۰۱۵ میلادی روحانی در تحقق وعدهاش ناکام ماند و مسئله هستهای هنوز چالشبرانگیز است.
"فرزانه" ۳۱ ساله از گرگان میگوید: "به یاد دارم در جریان مذاکرات سال ۲۰۱۵ میلادی ما مشتاقانه تمام دورهای مختلف مذاکرات را دنبال میکردیم. ما به "ظریف" ایمان داشتیم. او واقعا زحمت کشید، اما نتیجه نداد. حالا من علاقهای ندارم بدانم این روزها در وین چه میگذرد. از اینکه میبینم امیدهایم از بین میروند خسته شدهام. به خوبی میدانم مسئولان مان آنقدر سرسخت هستند که از ادامه برنامه دست بر نخواهند داشت. امیدوارم دستکم به توافق دست یابیم توافقی با جهان که شرایط زندگیمان عادی شود".
"یاسی" ۲۷ ساله از تهران میگوید: "برای من و دوستانام اصلا مهم نیست که مذاکرات هستهای چیست و قرار است به توافق دست یابیم یا خیر. آنچه در مذاکرات وین برای ما اهمیت دارد این است که آیا تحریمها برداشته میشوند و آیا بهبودی در شرایط زندگی مردم حاصل میشود یا خیر."
او لیسانس مهندسی نفت دارد، اما بیکار است و میگوید: "لغو تحریمها میتواند زندگی من و اطرافیان را بهبود بخشد. ما علاقهای نداریم تحریم و مشکلات زیادی را تجربه کنیم".
"زینب" ۲۵ ساله ساکن ساوه میگوید: "دیگر نه برجام و نه هیچ چیز دیگری برای ما مهم نیست. ما نسبت به همه چیز بیتفاوت شدهایم. به آنچه مردم فکر میکنند و میخواهند اهمیتی نمیدهند. ما حتی باید نگران وضعیت آب کشور باشیم".
.ما هنوز پزشکی هسته آیی نداریم
هزینه تراشی با گروه 40 نفره برای ایران نکنید.
پاره اش کنید .
مردم در این 42 ساله چه کاره اند ؟؟؟؟
امیدی به توانمندی و تخصص تیم مذاکره کننده ندارم اینها نه به خاطر شایستگی شان انتخاب شده اند و نه به خاطر بی عرضیه گیشان کنار گذاشته میشوند
و عادت کردیم چاره ای نیست باید بسوزیم و بسازیم