در زمان دولت روحانی که قمیت دلار و سکه افزایش پیدا میکرد، رسانههای جریان اصولگرا با حملات شدید به دولت روحانی، بیتدبیری و سوءمدیریت را عامل نوسانات بازار ارز میدانستند اما حالا که ارزش پول ملی همچنان در حال کاهش است، رسانههای اصولگرا عامل این مسئله را دستهای نامرئی میدانند!
روزنامه کیهان نوشت: در حالی که ارزیابی محافل اقتصادی غرب، بر خروج اقتصاد ایران از رکود و فشلی دلالت دارد، چرا مثلا قیمت ارز ناگهان افزایشی میشود و برخی رسانههای زرد توجیه میکنند که علت آن، مقاومت ایران در مذاکرات و پیشبینی منفی از آینده اقتصادی است؟ آیا صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی از قاطعیت ایران در مذاکرات و خباثت غرب خبر نداشته و آن ارزیابیهای مثبت را انجام دادهاند؟ یا با آگاهی از این واقعیت که ایران، اتکا به برجام و مذاکرات را در برنامهریزی خود کنار گذاشته، اعلام کردهاند اقتصاد ایران پویاتر و با ثباتتر میشود؟ اگر گزاره دوم درست است -که همین هم هست- پس برخی نوسانات در بازار ارز و برخی بازارهای مشابه کجا مهندسی و دستکاری میشود؟
فعالیتهای سوداگرانه
خبرگزاری فارس نیز درباره افزایش قیمت دلار نوشته است: تغییرات قیمت ارز در هفتههای اخیر شرایطی نگرانیهایی را برای مردم نسبت به آینده بازار ارز و تورم بهوجود آورده است که جا دارد ابعاد تحولات بازار ارز را از زاویهای دقیقتر بررسی کرد.
کاهش عرضه ارز یا نااطمینانی از تداوم عرضه در روزها و هفتههای آینده و یا رشد قابل توجه تقاضای ارز از عوامل تغییرات قیمت قلمداد میشود. اما بررسیها نشان میدهد از ابتدای سال جاری تاکنون میزان عرضه ارز اسکناس ارز به بازار حدود ۳ برابر شده و حجم فروش ارز در سامانه نیما که به فروش حواله ارزی اختصاص دارد و برای واردات مورد استفاده قرار میگیرد نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۶۹ درصد رشد کرده است. درواقع در ۸ ماهه سال ۱۴۰۰ رقمی بالغ بر ۱۸ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار از ابتدای سال در سامانه نیما حواله ارزی به فروش رسیده در حالی که این رقم در ۸ ماهه سال گذشته ۱۰ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار بوده است.
تقاضای واقعی ارز در اقتصاد شامل ارز مورد نیاز برای واردات و ارز خدماتی (مسافرتی، دانشجویی، درمان و..) میشود. در ۸ ماه امسال حجم کل واردات کشور معادل ۳۲ میلیارد دلار بوده که ۱۱ میلیارد دلار آن مربوط به کالاهای اساسی میشده و دولت منابع آن را تامین کرده است؛ بنابراین ۱۸ میلیارد دلار از ۲۱ میلیارد دلار باقی مانده دیگر در سامانه نیما تامین ارز شده و ۳ میلیارد دلار دیگر هم توسط صادرکننده با ارز خود صادرکننده تامین و وارد شده است.
در ۸ ماهه امسال میزان صادرات ۳۱ میلیارد دلار و میزان واردات ۳۲ میلیارد دلار بوده است و با توجه به اینکه میزان صادرات نفت خام در سال جاری روند رو به رشد داشته است، منابع ارزی کشور از ابتدای سال تاکنون پاسخگوی تقاضای ارزی کشور بوده است. باتوجه به درآمد کشور از محل صادرات غیرنفتی و صادرات نفت خام و کنترل واردات در سطح ۳۲ میلیارد دلار و تعیین سهمیه برای ارز خدماتی (ارز مسافرتی، درمان، دانشجویی و..) و همچنین بستن حساب سرمایه کشور، کشور در حال حاضر با کمبودی در منابع ارزی مواجه نیست.
با این وجود، با انتشار کوچکترین خبر درباره مذاکرات هستهای ایران با کشورهای اروپایی بازار به سرعت واکنش نشان داده و نرخ ارز بالا و یا پایین میرود. به نظر میرسد آنچه که در شرایط فعلی نگرانی انتظارات تورمی و نگرانی برای حفظ ارزش دارایی است که از قِبَل این نگرانیها برخی دلالان و سفتهبازان بهره خود را میبرند. این نگرانی نسبت به آینده بازار ارز توسط برخی سوداگران و فعالان رسانهای- سیاسی تشدید میشود. همین رفتار برخی افراد و نگرانی از موج افزایش نرخ ارز موجب شده باوجود تعادل نسبی در عرضه و تقاضای ارز التهاب در بازار پابرجا و نرخ ارز گاهی اوقات در موقعیت افزایش قیمت قرار گیرد. در چنین شرایطی مدیریت انتظارات تورمی و کنترل نگرانیهای مردم نسبت به آینده بازار ارز میتواند نقش بسیار موثری در مدیریت بازار و مهار نرخها داشته باشد چراکه اگر این نگرانیها کاهش نیابد، هرچقدر عرضه ارز در بازار افزایش یابد، تاثیری فروکش کردن این نگرانیها نخواهد داشت.
مانور دلالان و سفتهبازان در بازار/ دست نامرئی دلال
روزنامه وطن امروز نیز نوشت: روز گذشته دلار در بازار آزاد با رسیدن به رقم ۳۰ هزار و ۴۰۰ تومان به روند صعودی خود که از ابتدای هفته پس از اخبار مذاکرات وین شروع شده بود، ادامه داد. گزارشهای میدانی حاکی از آن است در روزهای اخیر بازار ارز پرالتهاب بوده و تحت تأثیر عوامل روانی ناشی از مذاکرات وین نرخ ارز با رشد همراه شده است. از طرفی غیر از دلار، نرخ سایر ارزها همچون یورو نیز با افزایش روبه رو بوده است. البته دیروز نرخ فروش دلار در صرافیهای بانکی با ۹۴ تومان کاهش نسبت به روز کاری گذشته (شنبه) به ۲۷ هزار و ۸۸۲ تومان رسید. علاوه بر این، بهای خرید دلار در بازار متشکل ارزی ۲۷ هزار و ۴۲۴ تومان و نرخ فروش آن ۲۷ هزار و ۶۲۴ تومان بود. قیمت دلار از ۲۷ مهر سال گذشته که به ۳۲ هزار تومان رسید و بالاترین بهای دلار در ایران را ثبت کرد، وارد روند نزولی شد تا آنجا که ۱۵ اردیبهشت سال جاری به ۲۰ هزار و ۶۰۰ تومان رسید؛ پس از این تاریخ دلار به روند نزولی خود پایان داد و دوباره موج صعودیاش را آغاز کرد. این روند صعودی از اوایل هفته و پس از انتشار اخباری از مذاکرات هستهای وین شیب تندتری پیدا کرد. در ۸ ماه اول امسال میزان فروش حواله ارزی صادرکنندگان ۷۰ درصد و میزان فروش اسکناس ارز ۲۰۰ درصد جهش کرده، اما با این وجود نرخ ارز به دلیل انتظارات تورمی و فعالیتهای سوداگرانه رشد داشته است.
شرایط بنیادی اقتصاد مناسب است
نکته قابل توجه در این بین این است که برای افزایش قیمت دلار، جز اخبار مذاکرات نمیتوان علت دیگری یافت و از طرف دیگر بهبود شاخصها و آمارهای اقتصادی بیانگر آن است که دلیلی برای افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی وجود ندارد. همزمان با مذاکرات هستهای طبیعی است نرخ ارز همگام با اخبار منتشرشده از مذاکرات، نوساناتی را تجربه کند. نکته مهم اینکه فضای متشنج و پرالتهاب، زمینه را برای دلالان و سوداگران مهیا میکند تا با تزریق اخبار منفی و شایعه در راستای اهداف خود، باعث افزایش قیمتها شوند. نوسانهای اخیر بازار ارز بیش از آنکه تحت تاثیر عوامل بنیادین اقتصادی و عرضه و تقاضا باشد، متاثر از جو روانی و اخبار منفی عدم موفقیت مذاکرات وین است. دلالان و سفتهبازان با هدف کسب منفعت و دشمنان با نیت تضعیف اقتصادی، سود خود را در انتشار اخبار جعلی درباره نبود چشمانداز روشن در مذاکرات میبینند.
روند عرضه ارز و تامین نیازهای ارزی بخشهای مختلف شتاب گرفته است؛ به طوری که سامانه نیما و بازار متشکل به عنوان ۲ نهاد اصلی بازار ارز کشور با افزایش عرضه مواجه شدهاند. در این ارتباط مدیرکل روابط عمومی بانک مرکزی اعلام کرد عرضه روزانه در سامانه نیما ۷۰ درصد بیشتر از سال گذشته شده است. مصطفی قمریوفا در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: روزانه بیش از ۱۰۰ میلیون دلار در بازار رسمی نیما معامله میشود که حدود ۷۰ درصد بیشتر از سال گذشته است. عرضه ارز به صورت اسکناس در بازار متشکل ارزی هم تاکنون ۷/۳ برابر مدت مشابه سال ۹۹ است. مدیرکل روابط عمومی بانک مرکزی تاکید کرد: «واقعیت بازار ارز این است؛ روان، در دسترس و با قیمتهای مبتنی بر سازوکار عرضه و تقاضا». حجم فروش ارز توسط صادرکنندگان در سامانه نیما طی ۸ ماه ۱۳۹۹ (فروردین تا پایان آبان)، معادل ۷/۱۰ میلیارد دلار بود که این میزان در سال ۱۴۰۰ به ۱/۱۸ میلیارد دلار رسیده است. این امر حاکی از بهبود بازگشت ارز حاصل از صادرات توسط صادرکنندگان به چرخه اقتصاد کشور است. همچنین لازم به ذکر است میزان فروش اسکناس در سال جاری ۲۰۰ درصد افزایش یافته است.
در ۸ ماه نخست امسال میزان صادرات ۳۱ میلیارد دلار و میزان واردات ۳۲ میلیارد دلار بوده است و با توجه به اینکه میزان صادرات نفت خام در سال جاری روند رو به رشد داشته است، منابع ارزی کشور از ابتدای سال تاکنون پاسخگوی تقاضای ارزی کشور بوده است. با توجه به درآمد کشور از محل صادرات غیرنفتی و صادرات نفت خام و کنترل واردات در سطح ۳۲ میلیارد دلار و تعیین سهمیه برای ارز خدماتی (ارز مسافرتی، درمان، دانشجویی و...) و همچنین بستن حساب سرمایه کشور، کشور در حال حاضر با کمبودی در منابع ارزی مواجه نیست. با این وجود، با انتشار کوچکترین خبر درباره مذاکرات هستهای ایران با کشورهای اروپایی بازار به سرعت واکنش نشان داده و نرخ ارز بالا یا پایین میرود. به نظر میرسد آنچه در شرایط فعلی باعث نگرانی شده است، انتظارات تورمی و دغدغه حفظ ارزش دارایی است که از قِبَل این نگرانیها برخی دلالان و سفتهبازان بهره خود را میبرند. این نگرانی نسبت به آینده بازار ارز، توسط برخی سوداگران و فعالان رسانهای- سیاسی تشدید میشود. همین رفتار برخی افراد و نگرانی از موج افزایش نرخ ارز موجب شده با وجود تعادل نسبی در عرضه و تقاضای ارز، التهاب در بازار پابرجا باشد و نرخ ارز گاهی اوقات در موقعیت افزایش قیمت قرار گیرد. در چنین شرایطی مدیریت انتظارات تورمی و کنترل نگرانیهای مردم نسبت به آینده بازار ارز میتواند نقش بسیار موثری در مدیریت بازار و مهار نرخها داشته باشد، چرا که اگر این نگرانیها کاهش نیابد، هر چقدر عرضه ارز در بازار افزایش یابد، تاثیری بر فروکش کردن این نگرانیها نخواهد داشت. بازار سوداگر ارز بسادگی با انتشار اخبار کذب و ساختگی و فاقد منبع دچار تلاطم و هیجان میشود. نگاهی کوتاه به دوران نوسانات ارزی نشان میدهد هجوم به بازار ارز و خرید دلار به طور کامل تحت تاثیر القائات رسانهای منفعتطلبان و سوداگران بوده است. تکنیک سوداگران و سفتهبازان ارز نیز اختصاص عنوان «بازار آزاد» به عملیات سوداگرانه است، در حالی که بازاری که فاقد اطلاعاتی از میزان عرضه، تقاضا، حجم معاملات و بازیگران است، نمیتواند به لحاظ علم اقتصاد «بازار» تلقی شود، چرا که در یک بازار که عنوان آزاد به خود اختصاص میدهد، باید عناصر و مکانیزمهای علم اقتصاد همچون تقاضا به همراه میزان عرضه و بازیگران آن شفاف و قابل دسترس باشد.