روز گذشته رییس کل بانک مرکزی از بازار ارز بازدید کرد و وعده داد «صف مقابل صرافیها جمع میشود و طی یکی، دو ماه آینده سامانهای برای تخصیص ارز سهمیهای از جمله ارز مسافرتی راهاندازی میشود.» به باور صالحآبادی عرضه ارز به اندازه کافی وجود دارد و حتی بیشتر از تقاضاست. اما آیا دلیل نوسان ارز تنها در بخش عرضه و تقاضا خلاصه میشود یا سایر متغیرهای اقتصادی نیز در این نوسانات دخیلند؟ براساس آخرین گزارش بانک مرکزی از دو متغیر اثرگذار بر تورم؛ نقدینگی و پایه پولی، نرخ رشد هر دو به گونهای است که ماهی ۱۵۳ هزار میلیارد تومان و روزی بیش از ۵ هزار میلیارد تومان تنها به نقدینگی کشور افزوده میشود.
از سوی دیگر وضعیت برای پایه پولی نیز مناسب نیست و در دو ماه شهریور و مهر، حدود ۱۱ هزار میلیارد تومان به حجم آن اضافه شده است. در سال گذشته و براساس اعلام گزارشهای رسمی به دلیل پوشش کسری بودجه حدود ۱۲۳ هزار میلیارد تومان به پایه پولی کشور افزوده شده بود. اثرات این میزان افزایش پایه پولی در هفت ماه تورم بالای ۴۰ درصدی در سال جاری نمایان است؛ اما هر تلاشی برای کاهش نرخ ارز، تنها میتواند در کوتاهمدت نرخ ارز را کمی کاهش دهد. به عبارت دیگر نمیتوان انتظار داشت که روزانه ۵ هزار میلیارد تومان نقدینگی و پول جدید به بازارها تزریق شود و اثرات آن دیده نشود.
در شرایطی که بخش حقیقی اقتصاد به رشد خود ادامه دهد این میزان تزریق نقدینگی برای حوزه تولید و رونق آن هزینه خواهد شد. اما در شرایط رکود، بخش بزرگی از این پولها به صورت تورم در روزها و ماههای آینده بروز خواهد کرد. خود این تورم نیز در نهایت در بازارهای دارایی خود را نشان خواهد داد. یک روز بازار دلار و سکه و طلا، روز دیگر بازار سرمایه و زمانی در حوزه مسکن. شوکهای قیمتی با ریشه نقدینگی و چاپ پول یکی پس از دیگری دیده میشود و به نظر میرسد این متغیری است که در برخورد با افزایش نرخ ارز دیده نمیشود. با وجود اینکه تا لحظه نگارش این گزارش (روز سهشنبه ساعت ۱۷) نرخ دلار کاهشی ۱۵۰ تومانی داشت و به کانال ۳۰ هزار تومانی بازگشت، اما همچنان خطر جهشهای ارزی در بازار احساس میشود. به خصوص اینکه این جهشها میتواند زودتر از آنچه پیش بینی میشد، رخ دهند.
ویدئویی از مناظره بین حمید رسایی و احمد زیدآبادی در خرداد ۱۴۰۰؛ در این مناظره رسایی به کنایه میگوید: آقای رییسی اگر پیروز بشه، فوقش دلار میشه ۵ هزار تومن! ولی به ۳۰ هزار تومن که نمیرسه!
دلار ۳۱ هزار تومانی بالاخره به ثبت رسید
به نوشته اعتماد، پس از انتشار اخبار از وین و انتقال سیگنالهایی به بازارهای کشور، دلار به کانال ۳۰ هزار تومان وارد شد. البته که از همان ابتدا برخی از رسانهها این افزایش نرخ دلار را در واقع پاسخی به دور اول مذاکرات و ایجاد جو روانی به دلیل بروز نااطمینانی بیشتر نسبت به آینده میدانستند. رخدادهای اینچنینی برای اولینبار نیست که در کشور رخ میدهد و تقریبا با هر اتفاقی مانند آنچه در سالهای ۹۸ و ۹۹ رخ داد، نرخ دلار نیز به صورت روانی نوسانات ریز و درشتی را تجربه میکند.
در اردیبهشت ۹۸ که معافیتهای نفتی خریداران عمده کشور به اتمام رسید نیز نرخ دلار افزایشی بود. به گونهای که از کانال ۱۲ هزار تومان در فروردین آن سال تا رقم ۱۵ هزار و ۳۵۰ تومان در هفته چهارم اردیبهشت بالا رفت. اگرچه در تیرماه ۹۸ تا ۱۱ هزار تومان نیز کاهش داشت، اما افزایش بیش از ۳ هزار و پانصد تومانی در کمتر از یک ماه و کاهش بیش از ۴ هزار و ۳۰۰ تومانی در کمتر از دو ماه آنهم برای کشور که در آن سال درگیر مشکلات نشاتگرفته از تحریم شده بود و حدود ۱۶ ماه نیز از اعلام سیاست نرخ ارز دولتی میگذشت، کمی عجیب بود. البته که برخی از کارشناسان بر این باورند کاهش نرخ ارز به صورت دستوری و از طریق ارزپاشی صورت میگرفت.
بازدید از صرافیها
روز گذشته و همزمان با افزایش نرخ دلار و رسیدنش به کانال ۳۱ هزار تومانی صالحآبادی، رییس کل بانک مرکزی از برخی صرافیهای میدان فردوسی دیدن کرد. او در خصوص نوسانات ارز نیز گفت: «تا یکی، دو ماه آینده درگاه فروش ارز به منظور تامین نیازهای خرد هموطنان به ارز راهاندازی میشود که با شکلگیری آن، صفهای ایجادشده در مقابل صرافیها جمع خواهد شد.» او در بخش دیگری از سخنان خود ضمن اشاره به اینکه نیازهای ارز قانونی مردم را به صورت کامل تامین میکنیم و منابع ارزی ورودی در بازار متشکل ارزی در وضعیت مناسبی قرار دارد، ادامه داد: «به منظور دسترسی آسانتر مردم به حواله و اسکناس دلار، اصلاح قوانین و مقررات در برنامه و دستور کار بانک مرکزی قرار دارد. ما در بازار متشکل به دنبال راهکارهایی هستیم که دسترسی مردم به ارز را تسهیل بیشتری کنیم و به زودی این اقدام انجام میشود تا دیگر نیازی نباشد مردم برای دریافت ارز در صف بایستند. مردم میتوانند با ارایه مستندات خود در سامانه بازار متشکل ارزی، ارز موردنیاز را از صرافیها دریافت کنند.» به نظر میرسد کاهش ۱۵۰ تومانی نرخ ارز نیز در واکنش به صحبتهای صالحآبادی در خصوص راهاندازی سامانهای برای مدیریت تقاضای خرد افراد باشد. براساس گفتههای رییس کل بانک مرکزی در بازار متشکل روزانه بین ۱۵-۱۰ میلیون دلار و ۲ میلیون یورو اسکناس معامله میشود. البته که او قول داد با توجه به شرایط بازار، عرضه نیز تغییر کند.
نرخ ارز را به چه چیزی نسبت دهیم؟
پس از بازدید رییس کل بانک مرکزی از بازار، رییسجمهور نیز نسبت به نرخ ارز که بالاترین رقم در یک سال گذشته بود، واکنش نشان داد. سید ابراهیم رییسی روز گذشته در این خصوص گفت: «خبر دقیق داریم عدهای شبانهروز در تلاشند همزمان با مذاکرات، نرخ ارز را بالا ببرند و مذاکرات را به اقتصاد گره بزنند تا خواستههای خود را به ملت تحمیل کنند.» البته که تحریمها به دلیل مسدود کردن کانال ورود ارز به کشور، تاثیر خود را بر نرخ دلار میگذارند، اما در شرایطی که متغیرهای اقتصادی اعداد و ارقام نگرانکنندهای را نشان میدهند، نمیتوان مقصر آن را تنها تحریمها دانست. هر چند که سهم تحریمها ممکن است بیشتر باشد. البته که عدد و رقم متغیرهای اقتصادی نشاندهنده وخامت اوضاع اقتصادی است؛ در این راستا لازم است به واقعیت اقتصادی کشور نیز اشاره شود که آن نیز افزایش روزانه ۵ هزار میلیارد تومانی نقدینگی و نرخ تورم ۴۴.۴ سالانه است. در این شرایط حفظ قدرت خرید بسیار دشوار است و افراد سعی میکنند با تبدیل داراییهای خود جلوی کاهش ارزش آن را بگیرند. با توجه به اینکه حضور در بازارهای ارز و طلا نیاز به سرمایه زیادی ندارد، معمولا این دو بازار به مهمترین مامن برای حفظ ارزش داراییهای ریالی، تبدیل میشود. با توجه به شرایط کشور و احتمال اینکه کسری بودجه در سال آتی به بیش از ۶۰۰ هزار میلیارد تومان افزایش یابد، به نظر نمیرسد امکان منطقی و اقتصادی برای کاهش نرخ ارز وجود داشته باشد، مگر اینکه دولت برای بودجه سال آتی واقعا تغییرات اساسی در نظر گرفته باشد.
جمشید بسماللهِ امروز کیست؟
روزنامه جمهوری اسلامی نیز درباره بازار ارز و اظهارات رئیسی نوشت: "خبر دقیق داریم عدهای شبانهروز در تلاشند همزمان با مذاکرات، نرخ ارز را بالا ببرند و مذاکرات را به اقتصاد گره بزنند تا خواستههای خود را به ملت تحمیل کنند."این، سخن صریحِ رئیسجمهور است از یک "بیماری اقتصادی". بیماری هولناک اقتصادی که دامنهاش را در همه عرصههای زندگی هم پهن کرده است.
خواندن این خبرِ تلخ ما را به یک سؤال مهم میرساند. همان که یک دانشجو از رئیسی میپرسد؛ "چرا این افراد را معرفی نمیکنید؟" حتی این را هم میشود اضافه کرد که چرا "برخورد" نمیکنید؟ شما که – الحمدلله – مبسوطالید هستید و توانا به برخورد؟
جواب بخش اول را رئیس شورای امنیت ملی به آن دانشجو میدهد؛ "دستگاههای اطلاعاتی پیگیر موضوع هستد." اما بخشِ دوم سؤال یا به تعبیری دیگر سؤال دوم به قاعده میماند برای بعد از شناسایی و احتمالا دستگیری. اما امید واریم این بار قصه شبیه ماجرای "جمشید بسمالله" نشود. یادمان هست که بعد ازنام بردن او توسط معاون اول دولت دهم، او دستگیر و مشهور شد اما دلار و دیگر ارزها راه خود را رفتند. بازار به راه خود رفت و نه دستورها که بازداشتها هم چندان توفیقی نیافزود.
رئیس جمهور در توضیح گزاره نخستِ خویش این را هم گفت که: "برخی از این افراد در داخل و برخی نیز در خارج از کشور در محافل و فضای مجازی و واقعی به دنبال بالا بردن قیمت ارز هستند."
با این حساب مسببان داخلی موضوع که در دسترس هستند. خارجنشینان دخیل را هم میشود از طریق اینترپل پیگیر احوال شان شد. نگذاریم این بار هم قسر در بروند آنانی که قصر آرزوهای خود را بر آواره امید مردم جستجو میکنند. این از آقای رئیسی هم انتظار است و هم ساخته است که در کنار سخن، حتما عمل کند. شرایط او با دولت سابق فرق میکند. منتظریم آقای رئیسجمهور درعمل ثابت کند که واقعا این یک فرافکنی نیست، انشاالله!
ایران هزار چهارصد ایران بعد از قرون وسطی است ،که مردم فهمیدند مذهب و دین دیانت ،آگاهی ،انقلاب و آرمانهایش ،شهدا ، بهترین برکت
ودوست و خیر خواه آدمی در زندگی هستند و آدمهای مذهبی و نقلابی و انقلابی گری توخالی خطرناکترین دشمنان سفره انها و رفاه آنها هستند