فریدون عباسی با اشاره به نامه محرمانه منتشر شده در فضای مجازی در خصوص اجرای طرح بازتوزیع یارانه بنزین از طریق ارائه سهمیه بنزین به افراد بهجای خودروها بهصورت آزمایشی در جزایر قشم و کیش، بیان کرد: کلا بحث انرژی برای همه افراد شیرین بوده و در خصوص آن صحبت کرده یا طرح و لایحه ارائه میکنند. اما در اصل هر طرحی در حوزه انرژی باید مراحل کارشناسی را طی کرده و در اندیشکدههای مختلف مورد بررسی قرار گیرد سپس در کامپیوتر آنچه که طراحی شده به مدل تبدیل و اجرا شود و نتایج آن سنجیده شود.
وی در ادامه اظهار کرد: یعنی طرحهایی با این اهمیت باید دارای پیوستهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و روانی باشد. کار مهم باید پیوستهای مختلف به همراه داشته باشد. از سال گذشته این مسائل موجود بود و هر کسی یک طرح بنزینی ارائه میکرد. یک طرح وان مطرح شد و ما نیز در کمیسیون انرژی بر روی این طرح متمرکز شدیم. یکسری اشکالاتی را به این طرح وارد دانستیم و گفتیم که در اجرا ممکن است این مشکلات را ایجاد کند.
نماینده مردم کازرون در مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: طرح وان مخفف واحد انرژی بود. بر اساس این طرح یک عدد وان به هر فرد یا هر خانوار اختصاص مییابد و اختیار به افراد داده میشود. یکبار برای همیشه تکلیف یارانه بر روی همه حاملهای انرژی مشخص میشود. به مردم اختیار داده می شود که شما دوست دارید چه حامل انرژی را مصرف کنید. هر فرد یک یارانه دارد که می تواند آن را بر روی هر حامل انرژی که میخواهد مصرف کند. این طرح درست بود و باید اجازه میدادند بر روی آن کار شود. این طرح در کمیتههای کارشناسی در حال بررسی است.
عباسی در ادامه تاکید کرد: به هر حال این طرح به آخر دولت گذشته خورد و دولت جدید بر روی کار آمده است و حال تصویر نامهای در فضای مجازی منتشر شده که حکایت از اجرای طرح بازتوزیع یارانه بنزین از طریق ارائه سهمیه بنزین به افراد بهجای خودروها به صورت آزمایشی در جزایر قشم و کیش دارد. بنده نیز این نامه را در فضای مجازی دیدم و در فضای رسمی آن را ندیدهام. ولی مسئله از یک منطقی هم برخوردار است. بعد از اینکه یک کار کارشناسی صورت گرفته، حال در یک مقیاس کوچک اجرا خواهد شد. این مقیاس کوچک نیز منطقه آزاد قشم و کیش است که برای این امر مناسب است چراکه مردم در آنجا به نرخ آزاد عادت دارند.
وی افزود: باید حتما در یک مقیاس کوچک این طرح اجرا شود. منطقه آزاد نیز انتخاب خوبی است. بنده استقبال میکنم که بعد از بررسی این طرح بر روی کاغذ و مدلسازی آن در کامپیوتر حال در عالم واقعی در یک مقیاس اجتماعی کوچک اجراء شود. ولی نظر بنده بر این است ما زمانی باید این مسائل را مطرح کنیم که همزمان با این موضوع ما تکلیف حقوق و دستمزد را در کشور مشخص کرده باشیم. نمیشود یکباره دلار این جهشها را داشته باشد اما حقوقها متناسب با آن افزایش نیابد. در ابتدا نظام حقوق و دستمزد در کشور باید اصلاح شود سپس یارانهها تغییر کند. اگر خط فقر ۱۰ میلیون تومان است کارمند و کارگر چقدر درآمد دارند. کسی که کار میکند نباید فقیر باشد و درآمد آن زیرخط فقر باشد. اگر کارمند و کارگر طبق آمار بانک مرکزی و سایر مراکز آماری، فقیر هستند، همه مشمول یارانه خواهند شد و یارانه انرژی نیز باید به آنان داده شود.
این عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در ادامه تصریح کرد: هرگاه ما درآمدها را درست دیدیم آنگاه باید هزینه برای مردم ایجاد کنیم. حقوق افراد باید واقعی باشد و سپس قیمتها هم واقعی شود. آنگاه هیچ کس حرفی نخواهد زد. نباید با بنزین و گاز مدام در جامعه تنش ایجاد کنیم. باید در قانون بودجه این موضوع را ببینیم. به صورت شفاف به مردم بگوییم از سال ۱۴۰۱ قیمت گاز، بنزین و برق چقدر خواهد شد. دولت از این محل درآمد دارد حالا دولت با این درآمد یارانه را چقدر میدهد. هزینه خدمات سلامت چقدر میشود. به مردم بگوییم از شما این پول را میگیریم با آن سلامت شما را تضمین میکنیم و یا پروژههای عمرانی را تکمیل میکنیم.
عباسی در ادامه خاطرنشان کرد: متاسفانه امان داده نمیشود که زمان بودجه برسد. تازه بودجه به مجلس آمده و مجلس در حال تشکیل کمیسیون تلفیق است. در کمیسیون تلفیق نمایندهها هستند و دولت نیز حضور دارد و در خصوص مسائل بحث و بررسی میشود. متاسفانه مداوم بنزین، برق و یا گازوئیل را در چشم مردم میکنیم. بگذارید مردم آرامش داشته باشند و مجلس در این خصوص تصمیم بگیرد. اگر مجلس نه، آن را به جلسه سران قوا ببرند و راجع به آن تصمیم بگیرند. ما مراجع خوبی برای تصمیمگیری داریم. یک نفر هم میتواند پیشنهادی دهد و بگوید من میخواهم به صورت پایلوت آن را اجرا کنم اما باید با برنامه باشد. باید تبعات خوب یا بد بودن آن را نیز بپذیرند.
وی در ادامه بیان کرد: از نظر بنده این موضع در قانون بودجه باید دیده شود. دولت زحمت کشیده و لایحه بودجه را تنظیم کرده است. ما نیز در لایحه بودجه شفاف بگوییم درآمد دولت از فروش سوخت در جامعه چقدر است و مصارف آن کجا هست. میخواهد با آن یارانه دهد یا ببرد در مسائل دیگر هزینه کند. مطمئنا زمانی که مردم ببینند درآمد آنها تضمین است و حقوق آنان مناسب؛ مخالفتی با آن نمیکنند. اما وقتی که برای حقوق استاد دانشگاه سقف گذاشته میشود و درآمد یک کارگر ساختمانی با بعضی از استادهای دانشگاه برابری کند، اصلا در اینجا درس خواندن به چه دردی میخورد. آیا پزشکان ما امنیت شغلی دارند. علت کمبود پزشک در اورژانسها چیست. افرادی که پزشکی خواندهاند کجا رفتهاند. اکنون هزینهها با درآمد مردم سازگار نیست. دولت باید برای این موضوع فکر کند. حال مدام بحث بنزین را در جامعه مطرح میکنند. جامعه باید آرام باشد و با منطق حرکت کنیم.