کد خبر: ۷۴۶۵۲۵
تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۱

ماجرای نجات قاتل والدین از چوبه‌دار

مشخص بود عامل قتل یکی از اعضای خانه است؛ چرا‌که هیچ‌کس از بیرون وارد منزل نشده بود و صدای مشکوکی نیز به گوش نرسیده بود.
ماجرای نجات قاتل والدین از چوبه‌دار
آفتاب‌‌نیوز :

پسری که پدر و مادرش را کشته بود و قصد قتل خواهر و برادرش را هم داشت، با رضایت اولیای‌دم از قصاص نجات یافت و به‌زودی به لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه می‌شود.

این متهم هشت سال قبل در جنایتی که هرگز انگیزه‌اش مشخص نشد، پدر و مادرش را با اسلحه‌ای که صدا خفه‌کن داشت، به قتل رساند. سال 92 به پلیس گزارش شد زن و مردی میانسال در خانه‌شان به قتل رسیده‌اند.

دختر خانواده که با بوی گاز بیدار شده بود، سراسیمه با پلیس تماس گرفت و گفت مادر و پدرش را کشته‌اند و در خانه بوی گاز می‌آید. با حضور مأموران در محل و ایمن‌سازی خانه اجساد به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات برای مشخص‌شدن ماجرا آغاز شد.

دختر خانواده که از این حادثه شوکه شده بود، گفت: ما شب همگی در خانه بودیم و شب خوبی هم داشتیم و بعد هم خوابیدیم. من نیمه‌شب با بوی گاز بیدار و متوجه شدم همه خانه را گاز فراگرفته است. پنجره‌ها را باز کردم، سراغ برادرانم رفتم و آنها را بیدار کردم. از ترس انفجار خانه چراغ را روشن نکردم.

وقتی برادرانم را بیدار کردم، سراغ پدر و مادرم رفتیم. در اتاق را که باز کردیم، متوجه شدیم پدر و مادرمان جانشان را از دست داده‌اند. ما آنها را غرق در خون پیدا کردیم و بعد هم موضوع را به مأموران اطلاع دادیم. من واقعا نمی‌دانم چه اتفاقی رخ داده و قاتل کیست.

تحقیقات نشان داد این جنایت با سلاحی انجام شده که در همان محل حادثه رها شه است. از سویی مشخص بود عامل قتل یکی از اعضای خانه است؛ چرا‌که هیچ‌کس از بیرون وارد منزل نشده بود و صدای مشکوکی نیز به گوش نرسیده بود. وقتی مأموران اثر انگشت روی سلاح را بررسی کردند، متوجه شدند که اثر انگشت متعلق به آرش پسر کوچک خانواده است. او بعد از دستگیری به قتل اعتراف کرد؛ اما مدعی شد احتمالا قتل را در خواب انجام داده است. آرش به مأموران گفت: من مدتی است خواب‌گرد شده‌ام و شب‌ها در خواب راه می‌روم. اصلا متوجه کاری که کرده‌ام، نبودم. نمی‌دانم چطور به پدر و مادرم شلیک کردم و چه اتفاقی افتاده است.

این در حالی است که پلیس متوجه شد شلنگ گاز خانه نیز بریده شده و آرش بعد از اینکه پدر و مادرش را کشت، قصد داشت سایر اعضای خانواده و خودش را هم بکشد؛ اما آرش منکر این ماجرا شد و گفت: ممکن است شلنگ را هم بریده باشم؛ اما قصدی برای قتل نداشتم.

آرش در حالی اتهام قتل را قبول کرد که حاضر نشد انگیزه‌اش را از این‌ کار بگوید و مدام تأکید می‌کرد خواب‌گرد شده است.

متهم در بازجویی‌ها به مأموران گفت: من اتهام قتل را قبول دارم و از این کار پشیمان هستم؛ اما اصلا به عمد این کار را نکردم و در خواب مرتکب قتل شده‌ام.

او در پاسخ به این سؤال که چطور ممکن است فردی در خواب اسلحه و صدا خفه‌کن به دست بیاورد و آدم بکشد، گفت: اسلحه و صدا خفه‌کن متعلق به پدرم بود که آن را در یک صندوقچه گذاشته بود. من جای سلاح را می‌دانستم، به سراغش رفتم و برداشتم و بعد هم مسلح کردم و پدر و مادرم را کشتم. البته تأکید می‌کنم من اصلا یادم نمی‌آید چطور این اتفاق افتاد و چرا این کار را کردم؛ اما بعد از قتل پدر و مادرم شلنگ گاز آشپزخانه را بریدم و شیر را باز کردم تا خواهر و برادرم هم بمیرند و خودم هم بمیرم.

بعد از گفته‌های متهم برای او کیفرخواست صادر شد و پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. خواهر و برادر متهم در جلسه دادگاه شرطی گذاشتند تا گذشت کنند. برادر متهم گفت: من و خواهرم حالا می‌توانیم برای برادرمان درخواست قصاص کنیم؛ اما او برادر ماست و نمی‌توانیم جانش را بگیریم؛ به‌همین‌خاطر با خواهرم قرار گذاشتیم کاری کنیم که او به خودش بیاید. اگر برادرمان در زندان بتواند قرآن را به‌طور کامل حفظ کند، ما حاضر هستیم گذشت کنیم.

او درباره اینکه آیا اختلافی با برادرشان داشته‌اند یا نه، گفت: ما خانواده بسیار آرامی بودیم و همدیگر را خیلی دوست داشتیم. پدر و مادرم برای آرامش ما هر کاری کردند و هر سه نفر ما توانستیم خوب رشد کنیم و زندگی خوبی داشتیم و شغل‌هایی با موقعیت اجتماعی خوب به‌ دست آوردیم. من به‌هیچ‌وجه نمی‌توانم حدس بزنم برادرم چرا این کار را کرده است؛ اما قطعا انگیزه‌ای داشته است.

وقتی نوبت به متهم رسید، او از خواهر و برادرش عذرخواهی کرد و گفت: من مرتکب قتل شدم و این اتهام را قبول دارم؛ اما انگیزه‌ای برای این کار نداشتم و از اتفاقی که افتاده است، پشیمان هستم؛ هرچند انجام آن کارها دست خودم نبود. من شرط خواهر و برادرم را هم قبول می‌کنم و همه تلاشم را برای حفظ قرآن در زندان انجام خواهم داد.

در‌حالی‌که متهم برای انجام شرط خواهر و برادرش فرصت خواست، آنچه اولیای‌دم خواسته بودند هم مکتوب شد. بعد از گذشت هشت سال از ماجرا سرانجام متهم موفق شد همه قرآن را حفظ کند و موضوع به اطلاع مسئولان زندان رسید و در نهایت متهم بعد از اینکه ثابت کرد که توانسته قرآن را به‌طور‌کامل حفظ کند، پرونده‌اش برای محاکمه به لحاظ جنبه عمومی جرم و تعیین تکلیف برای آزادی به دادگاه ارسال شد.

متهم به‌زودی بر‌اساس ماده 612 قانون مجازات اسلامی در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه می‌رود.

منبع: شرق
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین