اویس طوفانی در ابتدای این نشست گفت: امروز متوجه شدیم ابراهیم حاتمیکیا به دلیل بیماری حال خوبی ندارد، به همین دلیل در نشست نیست.
ابراهیم حاتمیکیا به صورت تلفنی روی خط آمد و گفت: قسمت نشد در نشست باشم کرونا یک سال به سراغم نیامد، اما وقتی که آمد در چنین شبی آمد، معتقدم یوسف سانس آورد که کسانی را در کنارش داشت که خوب بودن. دو بار سر صحنه رفتم و هر دو باری که رفتم برایم تجربه فیلمهایی که بازیگران زیادی دارد برایم زنده شد برخی طوفانها هستند که تنشزا میشوند، اما همه آمدند تا یوسف را کمک کنند، خدا را شکر که یک تیم محجوب داشتیم و همه تلاش داشتند کار را درست انجام بدهند. من فقط یک اسم در این فیلم هستم. من با فاصله کنار هستم و بقیه کارها را بچهها انجام دادند.
وی افزود: جهان فیلم با جهان فیلمهای من فرق دارد جهان خودش را دارد و این به معنای منفی نیست دوستانی که کار اول انجام میدهند، چون قرار است یاد بگیرند که باید بگویند فیلمنامه را خودشان باید بنویسند، این چهارمین فیلمنامه یوسف است همین باعث شد خودش را بهتر پیدا کند این یافتن خود در فیلمهای اول محقق میشود ابتدای امر بهتر است هر کسی خودش بنویسد جهان خودش را تصویر کند حتماً حکمتی بود که من نباشم حکایت این نشست حکایت عروسیای است که ما پدرها دوست داریم در آن باشیم، اما قسمت این بود امشب غایب باشم. امیدوارم مهربانانه با این اثر برخورد کنند.
یوسف حاتمیکیا هم درباره وضعیت سلامتی پدر خود بیان کرد: این ابتدای بیماری پدرم است.
اویس طوفانی بیان کرد: دوست داشتم در اینجا از ریحانه یاسینی یاد کنم که همسر بهراد مهرجو دیگر جانشین تهیهکننده فیلم بود و در حادثه اتوبوس ارومیه از دنیا رفت، دوست داشتیم او جزو اولین تماشاگران ما باشد.
طوفانی درباره سرمایه این فیلم بیان کرد: این فیلم اصلاً سرمایه دولتی نداشته است، امیرحسین سرمایه فیلم را تامین کرد، او کسب و کار شناخته شده دارد شهرداری قرار بود یکی از اسپانسرها باشد، اما تا الان یک ریال نگرفتهایم.
یوسف حاتمیکیا هم درباره تله فیلم بودن فیلم اظهار کرد: ناراحت شدم چنین احساسی نسبت به فیلم دارید تلاش کردم این چنین نباشد. من به نظرات احترام میگذارم، اما تلاش کردم یک اثر سینمایی باشد.
حسن معجونی بازیگر این اثر هم بیان کرد: تئاتر میتواند به بازی هم کمک کند هم نه، اما بخش عمده طراحی به یوسف برمیگردد و ما فقط مجری این کار بودیم.
حاتمیکیا بیان کرد: ایده از یک نگرانی و دغدغه بود، وقتی مینوشتم روزهای ناامید کننده داشتم، چون تا لحظه آخر میرفتم، اما به یکباره کار متوقف میشود تلاش کردم با بخش خصوصی کار کنم دوست داشتم باد بگیرم که اگر یک فیلم میسازی باید بازگشت سرمایه داشته باشی وقتی طرح شب طلایی را نوشتم فکر میکردم باید به رمان تبدیل کنم و دیگر قرار نیست فیلم بسازم، اما اویس و مهراد کمکم کردند بسازم کاراکترهای فیلم زیاد و کار سخت بود مثلاً سی نفر بودند، در پیشتولید گفتم تایم کار زیاد است و سعی کردیم یک خانواده را از کار دربیاوریم.
طوفانی مطرح کرد: واقعیت این است فیلم برای ما سهل و ممتنع بود ما کم تجربه هم بودیم و فکر میکردیم کار ارزان و سادهای بود ضمن اینکه توقف به خاطر کرونا هم داشتیم، اما خدا را شکر کار جمع شد.
مریم سعادت دیگر بازیگر فیلم توضیح داد: وقتی این نقش به من پیشنهاد شد با یوسف ملاقات کردم و تست گریم از من گرفتند تا ببینند چقدر میتوانم به نقش نزدیک شویم. بعد هم آقای حاتمیکیا من را تایید کردند خودم هم به شدت دوست داشتم این نقش را که برایم چالشی بود بازی کنم. وقتی کارهای خودم را میبینم کمی از خودم ناراضی هستم، اما این مادر را باور کردم و این برایم خوشحال کننده است، اما همیشه خودم از نتیجه کارهای خودم راضی نیستم، اما حسن معجونی شاهکار بود.
سوگول خلیق دیگر بازیگر این فیلم مطرح کرد: یوسف حاتمیکیا به من خیلی کمک کرد.
حاتمی کیا درباره تعداد زیاد کاراکترها گفت: این پنجمین فیلمنامه من بود زمان فیلمبرداری به خودم گفتم عجب کاری کردم با این تعداد بازیگر حرفهای چه کنم؟ گفتم این چه کاری بود کردم، اما واقعاً یک خانواده دور هم بودیم و از تک تک آنها ممنونم. اگر این گروه نبودند نمیتوانستم این فیلم را بسازم.
یکتا ناصر بازیگر این فیلم اظهار کرد: سعی کردم در خدمت فیلم باشم و اضافهکاری نکنم.
حاتمیکیا بیان کرد: خانم ناصر خیلی بازیگر خوبی است، لنز و میزانسن را میشناسد.
نوبخت حقیقی صداگذار فیلم توضیح داد: این فیلم مشکل خاصی نداشت.
مریم سعادت مطرح کرد: همیشه به دنبال نقشهای خاصی هستم که چالشی برایم داشته باشد این نقش برایم سخت بود، اما با جان و دل از آن استقبال کردم همیشه به دنبال نقشهایی هستم که از من دور باشد مادربزرگ و راس یک خانواده بودن از من دور است، اما تجربه جذابی بود و یوسف حاتمیکیا خیلی مراقبم بود که ریتم تندی نداشته باشم، چون در زندگی عادی خیلی ریتم بالایی دارم، او کمک کرد که ریتم خوبی داشته باشم کارم یک دست شده و مدیون حاتمیکیا هستم.
امید گلزاده طراح گریم مطرح کرد: گریم با این حجم از بازیگر کار پر مسئولیتی است، قصه در چند ساعت روایت میشود بنابراین حفظ و نگهداری راکورد برایمان سخت بود، کاراکتر زهرا خانم قابل باور است.
عماد خدابخش گفت: به نظرم میشود فیلم را کوتاه کرد.
یوسف حاتمیکیا در پاسخ به این سوال که فیلم شما یک تلهتئاتر است، عنوان کرد: قصد نداشتم این متن را روی صحنه ببرم، تک لوکیشن بودن پلاتی است که بارها و بارها در سینمای ما و خارج از کشور آزموده شدهاست، باز هم ممنونم که فیلم من را دیدید.
طوفانی اظهار کرد: برای من و بهراد مهرجو ورود به سینما یک رویا بود، خوشبختانه فیلم اول را با یوسف حاتمیکیا ساختیم بنا داریم با کارگردانان جوان کار کنیم.
یوسف حاتمیکیا بیان کرد: افتخار میکنم فرزند ابراهیم حاتمیکیا هستم چه به لحاظ فیلمساز چه به لحاظ پدر، با این حال پله اول را با طولانی برداشتیم، اما چون کارت تهیهکنندگی نداشتیم از تجربه پدر استفاده کردیم، خدا را شکر فیلمنامه را دوست داشت فرد صریح الکلامی است اگر دوست نداشت به من میگفت طرحهای دیگری هم نشان داده بودم، اما به من گفت اینها را بیرون بریز، سعی کرد استقلال من حفظ شود، او از دور ما را هدایت کرد.
امیرحسین حداد طراح صحنه گفت: در ابتدای فیلم پیدا کردن لوکیشن مهم است که جغرافیای فیلم را پیدا کنیم. تجربه جالبی که داشتم این بود که باورپذیری این فیلم زیاد بود. این خانواده از فیلم بیرون نزده و اتمسفر یک خانواده را رعایت کرده است.
سینا رازانی دیگر بازیگر فیلم هم عنوان کرد: من باید مثل یک بازیکن فوتبال باید کار تیمی انجام میدادم. پلان و سکانس مشخصی برای نقش علی نبود، اما باید همراه این خانواده شود و چالشها کنار آنها باشد تا نقش بیرون نزد.
پیام آزادی آهنگساز فیلم مطرح کرد: برای یوسف حاتمیکیا موسیقی در فیلم مهم است، اما کار سختی بود، از نظر کارگردان موسیقی به اندازه کاراکترها مهم بود، سعی کردیم موسیقی در خدمت فیلم باشد.