تصمیمات مهم ملی را باید در بهترین زمان گرفت. به تأخیر انداختن و در بدترین زمان ممکن تصمیم گرفتن که متأسفانه به بخشی از روشهای مدیریتی ما تبدیل شده، زیانهای بزرگی به کشور و مردم میزند.
از جمله انتظار منطقی اینست که ماجرای احیاء برجام که مذاکراتش اکنون در وین جریان دارد، دچار رسوبات زمانی نشود و هرچه زودتر به نتیجه منطقی برسد. کاملاً روشن است که هیأت جدید ایرانی مذاکرهکننده چیزی بیش از آنچه هیأت قبلی به دست آورده بود را نمیتواند به دست بیاورد و اطلاعات موجود هم همین واقعیت را نشان میدهند. با اینحال، به تأخیر افتادن توافق، چه از جانب ایران باشد، چه از طرف مقابل، وجهی ندارد. ادامه دور ماندن از برجام به نفع آمریکا هم نیست، زیرا منطقه خاورمیانه در شرایط ویژهای قرار دارد که ادامه تنش را نمیتواند تحمل کند و بیثباتی در این منطقه بیش از همه به ضرر آمریکاست.
طرف ایرانی هرچند با کنار گذاشتن هیأت مذاکرهکننده قبلی عناصر توانمندی را از دست داده، ولی هماکنون نیز میتواند از تجربیات آنها استفاده کند و راه رسیدن به نتیجه را کوتاه نماید. این درست است که آمریکا هم به توافق برای احیاء برجام نیازمند است، ولی نباید تصور شود این نیاز، یکطرفه است. انکار تأثیر تحریمها بر اقتصاد کشورمان که متأسفانه افرادی تلاش میکنند آن را به ابزاری برای سوداگریهای سیاسی و اقتصادی خود قرار دهند، مشکلی را حل نخواهد کرد.
سخن این نیست که عامل دیگری در مشکلات اقتصادی ما دخالت ندارد، ولی سهم قابل ملاحظه تحریمها را در آن نباید نادیده گرفت. برخلاف نظر کاسبان سیاسی و اقتصادی تحریم، ما میتوانیم در مذاکرات برجامی به توافقی دست یابیم که منافع کشور و مردم حفظ شود و به هیچیک از اصول و ارزشهایمان نیز کمترین خدشهای وارد نشود. ما باید این واقعیت را بپذیریم که تصمیمات ملی را نباید به بدترین زمان موکول کرد.