کد خبر: ۷۶۲۱۰۶
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۰۷ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۹
وقتی، نه سفیر و نه رسانه‌های داخلی درکی از منافع ملی ندارند

از ترکیه یاد بگیریم

در شرایطی که به واسطه تجاوز به اوکراین، جامعه جهانی به شدت فضای ضدروس و آنتی پوتین را تبلیغ می‌کند، حتی اگر بپذیریم جمهوری اسلامی ایران تصمیم و بنای خود را بر تداوم همکاری‌های اقتصادی و تجاری با کرملین گرفته که صددرصد تصمیمی غلط و بر خلاف منافع ملی است، سوال مهمتر این است که چرا باید این مسئله رسانه‌ای و علنی شود؟!
از ترکیه یاد بگیریم
آفتاب‌‌نیوز :

جلال میرزایی در یادداشتی بر این نکته تاکید دارد که هوشمندی دیپلماتیک ترکیه در بحبوحه جنگ اوکراین بی شک سرمشق خوبی برای جمهوری اسلامی ایران خواهد بود که یاد بگیرد چگونه برای حفظ و اعتلای منافع ملی باید یک هوشمندی و انعطاف دیپلماتیک را بدون وابستگی و سرسپردگی به بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای عملیاتی کند.

در شرایطی که به واسطه تجاوز پوتین به اوکراین شاهد اعمال حدود ۶ هزار تحریم جهانی علیه روسیه در کمتر از یک ماه هستیم و روز به روز هم بر دامنه و تعداد تحریم‌ها علیه کرملین افزوده می‌شود و همچنین در وضعیتی که به واسطه تداوم سیاست فشار حداکثری ایالات متحده آمریکا شاهد بیشترین اعمال تحریم‌های کاخ سفید علیه جمهوری اسلامی ایران نیز هستیم، پنجشنبه هفته گذشته کاظم جلالی، سفیر ایران در روسیه عنوان می‌کند که تهران درصدد است به سامانه تراکنش مالی روسیه به نام «میر» (MIR) بپیوندد.

این در حالی است که به گفته مقامات اروپایی به خصوص شخص جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هر کشوری که بخواهد بعد از تجاوز روسیه به اوکراین هرگونه همکاری با مسکو داشته باشد تحت تحریم‌های اتحادیه اروپا قرار خواهد گرفت. حال در چنین برهه حساسی و با در نظر گرفتن این نکات به واقع سوال اینجاست که چرا فردی مانند کاظم جلالی به واسطه سال‌ها حضور در مجلس شورای اسلامی آشنایی کافی به فضای سیاست دارد و از طرف دیگر در سایه ریاستش بر مرکز تحقیقات مجلس شورای اسلامی به شرایط داخلی، منطقه‌ای و جهان واقف است باید دست به چنین موضع‌گیری‌های ناپخته‌ای بزند؟! موضع گیری و سخنانی بیهوده‌ای که بی شک بار مخرب سیاسی، دیپلماتیک و حتی اقتصادی و معیشتی برای مردم کشور به دنبال دارد.

چرا که به واسطه سیاست فشار حداکثری و اعمال تحریم‌های ایالات متحده آمریکا اقتصاد و معیشت کشور به اندازه کافی آسیب دیده است، حال اگر به دلیل همین موضع گیری‌های سفیر ایران در روسیه موجی از تحریم‌های جدید، آن هم از جانب اتحادیه اروپا به واسطه همکاری اقتصادی و تجاری تهران با مسکو علیه کشور و ملت اعمال به دنبال داشته باشد بی شک همین تتمه توان معیشتی مردم هم تحت الشعاع این تحریم‌های اروپایی قرار خواهد گرفت.

از طرف دیگر در شرایطی که به واسطه تجاوز به اوکراین، جامعه جهانی به شدت فضای ضدروس و آنتی پوتین را تبلیغ می‌کند، حتی اگر بپذیریم جمهوری اسلامی ایران تصمیم و بنای خود را بر تداوم همکاری‌های اقتصادی و تجاری با کرملین گرفته که صددرصد تصمیمی غلط و بر خلاف منافع ملی است، سوال مهمتر این است که چرا باید این مسئله رسانه‌ای و علنی شود؟!

پیرو این موضع گیری به شدت ناپخته و بر خلاف منافع و امنیت جمهوری اسلامی ایران از سوی کاظم جلالی جا دارد یک کالبد شکافی عمیق‌تر و در عین حال اجمالی در خصوص کارنامه سفیر ایران در روسیه طی چند ماه اخیر داشت. ذیل این کالبد شکافی به نظر می‌رسد که کاظم جلالی به عنوان سفیر ایران و حامی منافع کشور در روسیه مرتکب چند اشتباه بزرگ علیه ملت شده است.

اول آنکه در بحبوحه تشدید همه گیری کرونا در کشور، سفیر ایران بدون انجام تحقیقات لازم قراردادی را با طرف روسی برای وارد کردن حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیون دُز واکسن اسپوتنیک منعقد کرد و بر روی آن هم مانور‌های سیاسی، دیپلماتیک و رسانه‌ای گسترده و شدیدی هم داشت که نهایت امر هم شاهد بودیم که طرف روس از عمل کردن به تعهدات خود در فرستادن این میزان از واکسن به ایران، ذیل همان قرارداد شانه خالی کرد و تنها چیری در حدود دو میلیون دُز واکسن روسی وارد ایران شد؛ واکسن‌هایی که، نه از اعتبار لازم بهداشتی در جهان برخوردار بودند و نه کارایی لازم را در برابر ویروس کرونا از خود نشان دادند.

اشتباه مهلک‌تر به تلاش کاظم جلالی برای انجام سفر سیدابراهیم رئیسی به روسیه در بازه زمانی نامناسب باز می‌گردد. یعنی فارغ از محتوای حداقلی، دستاورد‌های پوچ و تحقیر دیپلماتیک ایران در سفر رئیس جمهور ایران به روسیه باید عنوان داشت که اساسا سفر رئیس جمهور اسلامی ایران به روسیه و آن دیدار تحقیر کننده رئیسی با پوتین در بازه زمانی به شدت نامناسبی صورت گرفت، چراکه این سفر و دیدار درست در بحبوحه تلاش‌های دیپلماتیک غربی‌ها برای رایزنی با کرملین در خصوص اوکراین انجام شد. از این رو سفر مذکور عملاً هیچ خروجی برای تهران دربر نداشت، چرا که مسکو به شدت درگیر مسئله اوکراین بود.

در چنین شرایطی سفیر ایران در روسیه با مشاهده فضای حساس داخلی در این کشور و درگیری‌های کرملین و شخص پوتین می‌توانست زمان دیگری را بر انجام این دیدار و حضور رئیسی در مسکو پیشنهاد دهد. اما نه تنها کاظم جلالی از انجام چنین پیشنهاد‌هایی عاجز است، بلکه باید عنوان داشت که تحقیر ایران در روسیه به دلیل مشاوره‌های غلط کاظم جلالی به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در روسیه نشان می‌دهد که وی هم به سهم خود در انجام این سفر نابه هنگام رئیسی و دیدارش با پوتین مقصر بوده است؛ لذا زمانی که کاظم جلالی در یک پیام تصوری به مناسبت سال نو عنوان می‌کند مهمترین اتفاق سال ۱۴۰۰ سفر رئیسی به روسیه بوده است خود دلیلی بر آن است که این اقدام یکی از مهمترین اشتباهات مهلک دولت سیزدهم تا به اینجای کار است و عملاً کاظم جلالی با این سخنان و موضع‌گیری‌ها یک فرار رو به جلو برای شانه خالی کردن از مسئولیت خود در برابر تحقیر دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران داشته است.

در ادامه نبود خوانش درست و واقع بینانه از وضعیت حساس داخلی روسیه توسط کاظم جلالی، اشتباه بزرگتری روی داد که بر چالش‌ها و مشکلات بعدی برای اتباع ایرانی در اوکراین بعد از تجاوز و لشکرکشی ارتش روسیه به خاک این کشور دلالت دارد، آن هم در شرایطی که از هفته‌ها و شاید ماه‌ها پیش به دلیل نگاه درست سفرای دیگر کشور‌ها در روسیه و اوکراین هشدار‌های لازم برای خروج اتباع کشور‌ها از اوکراین به دلیل بیم آغاز تجاوز روسیه به این کشور داده شد. در صورتی که، نه سفیر ایران در روسیه و نه سفیر ما در اوکراین به دلیل اعتماد نابجا به دروغ‌های کرملین هیچ گاه هشداری مبنی بر خروج اتباع ایرانی از اوکراین به دلیل احتمال آغاز جنگ ندادند که بعد از آن ما شاهد اتفاقات ناگواری برای اتباع و دانشجویان ایران در اوکراین بودیم که متاسفانه تا پای مرگ برخی از ایرانی‌ها هم پیش رفت؛ مرگی که در پی نبود بینش درست سیاسی و دیپلماتیک توسط سفرای ایران در روسیه و اوکراین شکل گرفت.

اشتباه چهارم سفیر ایران در روسیه ناظر بر رسانه‌ای کردن تلاش جمهوری اسلامی برای تداوم و تشدید همکاری‌های اقتصادی و تجاری تهران – مسکو با هدف دور زدن تحریم ها، ذیل پیوستن ایران به سامانه تراکنش مالی روسیه «میر» (MIR) است. همانگونه که عنوان شد یقیناً این اقدام علاوه بر تبعات منفی دیپلماتیک و سیاسی می‌تواند آثار زیانبار اقتصادی و معیشتی را هم برای کشور به دنبال داشته باشد، آن هم در شرایطی که حتی کشور‌هایی مانند چین به عنوان متحد راهبردی مسکو، حداقل در ظاهر تلاشی برای مقاومت در برابر تحریم‌های جامعه جهانی علیه روسیه از خود نشان نمی‌دهد و حتی در مقاطعی هم همکاری و همراهی خود را با این تحریم‌ها اعلام می‌دارد؛ اینکه پکن در پشت پرده حمایت‌های خود را از کرملین داشته باشد یا خیر، جای، اما و اگر دارد، اما چین هیچگاه اقدامات پشت پرده خود را رسانه‌ای و علنی نخواهد کرد.

البته جای تاسف بیشتر و عمیق‌تر آنجاست که علاوه بر نبود درک و آگاهی به وضعیت کنونی از جانب سفیر جمهوری اسلامی ایران در روسیه، حتی رسانه‌های داخلی مانند خبرگزاری فارس هم با اقدام خود مبنی بر انتشار این موضع‌گیری‌های کاظم جلالی نشان داد که این دست رسانه‌های داخلی هم به واقع، نه درکی از وضعیت کنونی جهانی دارند و نه منافع ملی.

اینجاست که جا دارد ایران، کشوری مانند ترکیه به عنوان یک الگوی مناسب در حوزه سیاست خارجی ملاک عمل و فتار خود قرار دهد؛ کشوری که علیرغم ساقط کردن جنگنده روسیه در خلال جنگ سوریه و کشته شدن سفیر روسیه در ترکیه از آن میزان انعطاف و واقع‌بینی دیپلماتیک برخوردار بود که توانست روابط سیاسی، اقتصادی، دیپلماتیک و تجاری خود را با روسیه به نحوی حفظ کند که آنکارا یکی از مهمترین بازیگران در تعیین سیاست‌های منطقه‌ای کرملین باشد. این نقش و نفوذ مهم آنکارا به وضوح خود را در برخی قرارداد‌های تجاری و حتی نظامی دو طرف مانند فروش سامانه موشکی اس – ۴۰۰، اس – ۵۰۰ و جنگنده‌های روسی به ترکیه نشان می‌دهد.

از طرف دیگر ترکیه با وجود حمایت همه جانبه از کیف و شخص زلنسکی در جنگ اوکراین به نحوی عمل کرد که توانست نقش میانجیگری خود را پررنگ‌تر از هر بازیگر منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای پی بگیرد. یعنی عملکرد آنکارا در جنگ اوکراین به قدری جای تحسین دارد که باید گفت ترکیه توانست نقطه عطفی تاریخی در سیاست خارجی اش در خلال جنگ اوکراین از خود نشان دهد، چراکه آنکارا به عنوان عضو مهم ناتو و حامی کیف، علاوه بر میزبانی وزرای امور خارجه روسیه و اوکراین، تلاش جدی دارد که نشست احتمالی پوتین و زلنسکی را به عنوان روسای جمهور روسیه و اوکراین را هم در ترکیه برگزار کند که در این صورت قطعاً نقش، نفوذ و وزن دیپلماتیک ترکیه، هم در منطقه و هم در سطح جهان به شدت افزایش پیدا خواهد کرد.

این‌ها علاوه بر آن است که آنکارا سعی دارد در خلال جنگ اوکراین منافع اقتصادی و تجاری خود را هم داشته باشد، کما اینکه از فروش پهپاد‌ها و دیگر تسلیحات سبک و نیمه سنگین به اوکراین هم توانسته است سود سرشار اقتصادی و تجاری نصیب خود کند. در این بین دیپلماسی انرژی ترکیه با هدف انتقال گاز از طریق خاک اسرائیل هم می‌تواند سویه دیگری از هوشمندی دیپلماتیک ترکیه در بحبوحه جنگ اوکراین باشد که بی شک سرمشق خوبی برای جمهوری اسلامی ایران خواهد بود که یاد بگیرد چگونه برای حفظ و اعتلای منافع ملی باید یک هوشمندی و انعطاف دیپلماتیک را بدون وابستگی و سرسپردگی به بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای عملیاتی کند.

با اینحال به نظر می‌رسد نه تنها خبری از این الگوگیری نیست که حتی اخبار واصله حکایت از سقوط ایران به قعر سرسپردگی در قبال روس‌ها دارد، همچنانی که به گفته برخی منابع خبری ایران محرمانه به روسیه تعهد داده است تا در ازای حمایت مسکو از توافق هسته‌ای جدید و احیای برجام، تهران هم به روسیه برای دور زدن تحریم‌های غرب، آن هم در بحبوحه تقابل همه جانبه جهان علیه کرملین کمک کند. حال باید دید کجای این رفتار حافظ منافع ملی ایران و ایرانی است؟!

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۱/۰۷
0
31
دل خوش سیری چند کدام یک از این اقایان الفبای دیپلماسی میدانند که این یکی بداند فقط میخواهد جایگاهش در روسیه حفظ شود
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین