آفتابنیوز : آفتاب- سید شهاب الدین طباطبایی*- چند روز دیگر سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) فرامیرسد، و ما اینجا تنها ماندهایم تا به بهانه گرامیداشت یاد و خاطره آن مرد بزرگ با یادآوری آنچه او برای ایران و جمهوری اسلامی ایران ترسیم کرده بود دیروزمان را مرور کنیم، امروزمان را ببینیم و برای فردا چاره ای بیاندیشیم و البته با خودمان تعهد کنیم که واقع بین باشیم، کتمان و فرافکنی را دور بریزیم، از تعصب های کورکورانه دوری کنیم تا جهل همزاد تعصب کورمان نکند.
فکر میکنم مردم به ویژه جوانان و نسل نو اندیش ایران دیگر از سخنان کلیشهای و حرفهای تکراری که هرسال و هرسال تکرار میشوند و آمارهایی که در قالبی کلی فقط اعداد و ارقام شان جابجا میشوند کمی خسته شده باشند.
فرصت را غنیمت میشمارم و از آنجا که خوشبختانه هنوز مقدمات و اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از گزند کتمانکنندگان و بدلسازان حقیقت مصون مانده چند جملهای در مورد آنچه جمهوری اسلامی قرار بود باشد و آنچه قرار نبود فقط از بابت یادآوری میگویم:
در جمهوری اسلامی کسی یا چیزی فراتر از قانون اساسی وجود ندارد، فرمان یا حکمی بالاتر از قانون نیز نداریم.
جمهوری اسلامی نظامی نیست که در آن با توسل به تمجید و تملق از رهبران آن کسی یا کسانی بر دیگران برتری یابند یا از منافع و امتیازات خاصی برخوردار شوند. در جمهوری اسلامی کسی بر دیگری مقدم و محترم شمرده نمیشود، همه در برابر قانون یکسانند و از حقوق برابر بهرهمند.
جمهوری اسلامی نظامی است جمهوری، مبتنی بر آموزههای دینی که در آن به هیچ کس اجازه داده نمیشود با استفاده ابزاری و سلیقهای از مفاهیم مقدس اعمال حاکمیت کند یا به بهانه ضدیت با آن به حذف رقبا بپردازد.
در جمهوری اسلامی اینگونه نیست که کسی بیآنکه کار خلافی انجام داده باشد هر لحظه انتظار دستگیری یا برخورد داشته باشد.
جمهوری اسلامی نظامی نیست که در آن کسی به دلیل ابراز اندیشه و افکارش از زندگی ساقط شود، همه در بیان عقاید و آراء خویش آزادند و کسی حق ندارد این حق را محدود کند یا از او بگیرد.
همه آحاد مردم در جمهوری اسلامی باید از تحصیل رایگان و امکانات مناسب مادی و معنوی برخوردار باشند.
در جمهوری اسلامی اصل بر برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود مگر آنکه جرمش در دادگاه صالح به اثبات برسد.
هتک حرمت و حیثیت افرادی که حتی به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده باشند در جمهوری اسلامی ممنوع و موجب مجازات است.
اقتصاد در جمهوری اسلامی ایران بر اساس تأمین نیازهای اساسی مثل مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه استوار شده است.
اینها مختصری است از آنچه قرار بود و قرار نبود، و امروز نه تصویر بدل سازان حقیقت، که صحنه واقعی آنچه هست پیش روی همه ماست.
با آنچه از امام خوانده ایم و شنیده ایم، اطمینان دارم اگر امام زنده بود و تورم بالای بیست درصد و آمار بالای بیکاری و قطعنامه های تحریم و وضعیت نامناسب بین المللی و سرمایه گذاری منفی خارجی و تعطیلی صنایع داخلی و گرانی لجام گسیخته مسکن و صدای خرد شدن گرده مستضعفان زیر بار گرانی ها و هتک حیثیت و آبروی افراد و خیلی چیزهای دیگر را می دید سکوت را جایز نمی شمرد و نهیب می زد و خواب رفتگان یا خود به خواب زدگان را بیدار میکرد.
راستی امام که تحجر و خرافه پرستی و سوء استفاده از مقدسات را آفت انقلاب می دانست اگر امروز بود و می شنید که می گویند امام زمان در اداره امور کشور به یاری مسوولان آمده چه میکرد؟
اگر بود و می دید که برگزار کنندگان انتخابات چگونه جمهوریت جمهوری اسلامی، همان جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر، را به سخره گرفتهاند، و بر سر یاران دیرین و نزدیکاناش چه آوردهاند چه میکرد؟
نمی دانم امام اگر امروز زنده بود و بر اصول و اعتقاداتش، همان ها که روز اول با این مردم درمیان گذاشت، پافشاری می کرد،از گزند آنها که مدعی اند ادامه دهندگان راهش هستند در امان میماند؟
امروز سوال اساسی این است، آرمانها، مطالبات و وعدههایی که پدران و مادران ما برای آن انقلاب کردند و با رهبری بینظیر امام راحل به پیروزی رساندند تا چه حد محقق شده است؟ و سوالی مهمتر؛ این روزها بعضی ها آن آرمان ها و خواستها را به گونهای دیگر بیان می کنند، انقلاب از مسیر خود منحرف شده یا آن عده معدود بر راه درست میروند؟
سوالاتی از این دست و بسیاری پرسشهای دیگر به ویژه در ذهن جوانان و نسلی که امام را ندیدهاند نقش بسته است. پرسشهایی که در خور پاسخهایی صادقانهاند و کسی باید با زبان و آداب مناسب به آن پاسخ دهد نه آنکه پرسشگران را با اتهامات گوناگون سوال پیچ کند.
نسل امروز نمیپذیرد هیچ چیز یا هیچکس به دلیل آنکه در هاله خودساختهای از تقدس پیچیده شده از نقد و سوال مصون بماند.
اتفاقا معتقدیم همان ها که در مقابل این سخن که اندیشه ها و آراء امام هم قابل نقد است برآشفته می شوند و گویندگان را به همراهی با بیگانگان متهم میکنند با گفتار و کردار خویش انقلاب را از آرمانهای اصیل آن منحرف کردهاند و به مسیری میبرند که آیندهاش نامعلوم است.
و حرف ما و اصرار ما چیست؟ مگر جز این است که نگران برباد رفتن این نظام و کشوریم؟ مگر جز اين ميگوييم كه آنچه امروز بر اين مردم ميگذرد شايسته ايران و ايراني نيست؟ چه برسرمان ميآيد؟ پدران و مادرانمان براي رسيدن به چنين روزهايي انقلاب كردند؟ امام اينگونه ميخواست ايران را و جمهوري اسلامي ايران را؟
هنوز هم دیر نشده، با وجود آنکه فرصتی هم خیلی نمانده. اعتقاد داریم هنوز هم اصلاحات در درون همچنان گزینهای بیبدیل برای رسیدن به آن چیزهایی است که قرار بود برسیم، آنچه امام عظيم الشان مي خواست و آنچه پدران و مادران ما در سخنان آن پير فرزانه ديدند، اما گویا کسانی همچنان باور ندارند که روزی می رسد و دیگر دیر می شود.
*رئیس شاخه جوانان جبهه مشارکت ایران اسلامی