«پس از تساویهای بدون گل سرخابیهای پایتخت در مقابل رقیبان خود در هفته ۲۴ لیگ برتر، ادعاهایی با جملهی کلیدی «نمیخواهند که ما قهرمان شویم» از سوی برخی از مسئولان دو باشگاه بیان شد؛ ادعاهایی که از فرط تکرار در سالهای اخیر دیگر خالی از ارزش تفسیر و توجه شدهاند اما باز هم از سوی برخی به کار گرفته میشوند.
بیان این ادعا که برخی نمیخواهند که تیمی قهرمان شود، در خود متضمن این ادعا نیز هست که این برخی با کارشکنی و توطئه قصد دارند تا جلوی امتیازگرفتن تیمی را بگیرند و خواستن آنها فقط یک میل و آرزوی صرف نیست! ادعایی بزرگ که اگر به بار معنایی آن توجه شود، بیشتر یک افترا به ارکان برگزاری مسابقات لیگ و مهمتر از همه به داوران محسوب میشود. این که پس از هر تصمیم بحثبرانگیز داوری این ادعای «نمیخواهند ما قهرمان شویم» مطرح میشود، آیا بدین معنا نیست که آن افراد مجهول جمله تکراری از ابزار داوری نیز برای رسیدن به قصد خود بهره میبرند و آیا این به معنای واردکردن یک اتهام بزرگ به داوران و سهوینبودن تصمیمات آنها نیست؟
جدا از این که برخوردنکردن با این ادعاهای بدون سند و مدرک، باعث شده تا هر تیمی و نهتنها سرخابیهای پایتخت، ادعای عمدیبودن اتفاقاتی که داخل و خارج از زمین به ضرر آنها رخ داده را داشته باشد. از طرفی دیگر این معنا را نیز میدهد که آنجایی که اتفاقات به نفع آنها و به ضرر رقبا رخ داده نیز قصد و نیتی عامدانه در کار بوده است و اینجاست که بیان این ادعاها حتی میتواند کارکردی ضد نیت اصلی خود داشته باشد.
پرسپولیس پنج سال قهرمان لیگ بوده و دائم هم به خاصبودن و بهرهبردن از امتیازات ویژه متهم شده است. حالا در سالی که این تیم امید کمتری نسبت به استقلال برای قهرمانی دارد، ادعای دادن امتیاز معیشتی به رقیب یا تعیینشدن قهرمان در بیرون از زمین، آیا یک گلبهخودی محسوب نمیشود؟ آیا این ادعاها به معنای اثبات همان ادعاهایی نیست که در سالهای اخیر علیه قرمزها استفاده میشد؟
فرهاد مجیدی در نشست خبری بعد از بازی با پیکان از سنگاندازیهایی که بر سر قهرمانی استقلال در این فصل شده گفت اما نگفت آنجایی که اتفاقاتی مثل کسب دو امتیاز انضباطی ناشی از تخلف باشگاه گلگهر در جذب بازیکن خارجی، به نفع این تیم بوده چقدر با ادعای او همخوانی دارد؟ مجیدی محرومشدن دو بازیکن خود قبل از بازی با گلگهر را توطئه میداند اما نمیگوید این چه توطئهای است که در نهایت منجر به کسب سه امتیاز آن بازی برای استقلال آن هم در بیرون از زمین میشود. آن ارادهای که میخواست استقلال را در سیرجان بازنده کند و اتفاقا مجیدی آن را در لفافه و با گفتن این جمله که انتظارش را داشته چون میدانسته با چه کسی بازی دارد، به نفوذ امیر قلعهنویی ربط داد، چگونه حاضر شده از گلگهر و قلعهنویی با نفوذ امتیاز کم کند و به حساب استقلال بریزد؟!
اگر ادعا دارید که تصمیمات داوری که به ضرر شما تمام شده توطئه است پس آنجایی هم که این تصمیمات به اشتباه و به نفع شما تمام شده نیز ناشی از نفوذ شما بوده است. نمیشود در این فوتبال همه را متهم کنید و خود در طرف سالم و پاک بایستید. اگر نتایج بیرون از زمین تعیین میشود، پس موفقیتها و بردها نیز در بیرون از زمین تعیین میشود.
قاطبه هواداران فوتبال در ایران دیگر گوششان از این ادعاها پر شده و چندان محلی هم به آن نمیدهند. پرتشدن نخبگان فوتبالی از جمله مدیر و مربی و بازیکن به فضای اتهامزنیهای بچگانه یک گلبهخودی است. در نهایت آن چه میماند زیر سوال بردن موفقیتهای خودی است. کمتر کسی میپذیرد که تمام موفقیتهای شما ناشی از تلاش خودتان و شکستها ناشی از توطئه دیگران است. این بازی با ارادههای مجهول دیگر در این فوتبال خریداری ندارد.»