فرانسیس فوکویاما در کتاب مشهورش تحت عنوان "پایان تاریخ و آخرین انسان" استدلال میکند که لیبرال دموکراسی و سرمایه داری بازار آزاد آخرین نقطه تکامل جامعه بشری است.
در پایان ماه ژوئن مقامات روسیه این دانشمند علوم سیاسی و فیلسوف آمریکایی را نسبت به ورود به روسیه در لیست تحریم قرار دادند.
او در مصاحبهای با دویچهوله آن هم چند روز بعد از پیوستنش به کمیته مشورتی "بنیاد ضد فساد بینالمللی" که اخیرا توسط آلکسی ناوالنی، مخالف سرشناس ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه تشکیل شد، با دویچه وله مصاحبه کرد.
فوکویاما در این مصاحبه با گفتن این که تحریم شدنش توسط روسیه باعث "افتخارش است" عنوان کرد: همه منتقدان خارجی مهم روسیه و حمله روسیه به اوکراین در این فهرست هستند و من به فکر افتاده بودم که چرا قرار گرفتن نامم در این فهرست انقدر طول کشید!
او ادامه داد: من یک تحسین کننده بزرگ آلکسی ناوالنی هستم. من در سال ۲۰۱۹ او را در ورشو ملاقات کردم. فساد یک مشکل بزرگ در روسیه و در سراسر جهان است و من بسیار خرسندم که به هر شکل ممکن از بنیاد او حمایت کنم.
فوکویاما، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه را به بلوف زدن در صحبتش در مورد جنگ اوکراین از این بابت که جنگ روسیه در این کشور "تازه شروع شده" متهم ساخت و گفت: تحلیلگران نظامی غربی که وضعیت نیروهای روسیه را بررسی کردهاند، خاطرنشان کردهاند که در حال حاضر، روسیه با کمبود شدید نیروی انسانی مواجه است. آنها همچنین شاید یک سوم کل نیروهایی را که در ابتدا برای شکست دادن اوکراین جمع آوری کردند، از دست دادهاند. تخمین تلفات روسیه غیر ممکن است، اما احتمالاً به 20 هزار کشته و 60 هزار زخمی بالغ شده و علاوه بر آنها اسرا هم هستند. برای کشوری به بزرگی روسیه، این واقعاً یک فاجعه نظامی است.
فوکویاما گفت: من فکر میکنم که در واقع روسها در این دو ماهی که تمرکز خود را بر دونباس آغاز کردهاند تنها دستاوردهای بسیار حاشیهای داشتهاند و با توجه به آن فکر نمیکنم آنها ذخیره زیادی داشته باشند و من فکر میکنم که این حرف پوتین که آنها حتی هنوز جنگ اوکراین را شروع نکردهاند، یک بلوف است.
فوکویاما در ادامه اظهاراتش نسبت به دورنمای انتخاب شدن مجدد دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۴ هشدار داد و گفت که در این صورت، "همه مشکلات روسیه حل میشود زیرا ظاهراً او متعهد به خارج ساختن آمریکا از ناتو است. روسیه صرفاً در صورت وقوع یک چنین تغییری در سیاست آمریکا به اهداف اصلی خود دست خواهد یافت. به همین دلیل من فکر میکنم آنچه که بسیار مهم است این است که اوکراین در تابستان مقداری پیشرفت کند و تحرک نظامی را مجددا به دست بیاورد زیرا اتحاد در غرب واقعاً به این بستگی دارد که مردم باور کنند که یک راه حل نظامی برای این مشکل در کوتاه مدت وجود دارد."
این فیلسوف آمریکایی بیان کرد: اگر آنها احساس کنند ما در بن بست طولانی گرفتار هستیم که قرار است برای همیشه ادامه یابد، در آن صورت فکر میکنم که این اتحاد شروع به شکستن خواهد کرد و درخواستهای بیشتری برای اینکه اوکراین دست به واگذاری اراضی خود به منظور متوقف کردن جنگ بزند، بالا خواهد گرفت.
فوکویاما در ادامه این اظهاراتش درباره نوع حکومت در روسیه گفت: این حکومت به شکل ضعیفی نهادینه شده است و واقعاً حول محور یک مرد، ولادیمیر پوتین میچرخد که واقعاً همه اهرمهای بزرگ قدرت را کنترل میکند.
فوکویاما افزود: اگر آن را با چین مقایسه کنید، آنها بسیار بسیار متفاوت هستند. چین یک حزب کمونیست بزرگ با ۹۰ میلیون عضو همراه با نظم داخلی فراوان دارد. در مورد روسیه، شما چنین نهادینه سازی را ندارید. بنابراین من فکر نمیکنم حکومت روسیه یک حکومت پایدار باشد. فکر نمیکنم ایدئولوژی روشنی که بتواند به خارج منعکس کند داشته باشد. من فکر میکنم افرادی که با آن همراستا میشوند، صرفاً افرادی هستند که به دلایل مختلف غرب را دوست ندارند.
او درخصوص اینکه آیا تفکرش را درباره "پایان تاریخ" بهروز رسانی میکند، بیان داشت: ما در وضعیت متفاوتی نسبت به ۳۰ سال پیش هستیم، که در آن دموکراسی در سراسر جهان، از جمله در آمریکا و هند و دیگر کشورهای بزرگ دموکراتیک در چند سال گذشته، دستخوش پسرفتهایی شده است. اما پیشرفت تاریخ هرگز خطی نبوده است. ما در دهه ۱۹۳۰ شکستهای بزرگی داشتیم که جان سالم از آنها به در بردیم. ما در دهه ۱۹۷۰، در مواجهه با بحران نفت و تورم در بسیاری از نقاط جهان، دستخوش یک سری عقبنشینیهای دیگر شدیم. پس ایده پیشرفت تاریخی نمرده است. گاهی اوقات شما با شکست مواجه میشوید، اما نهادها و ایدههای زیربنایی قوی هستند و یک دوره زمانی بسیار طولانی را دوام آوردهاند، و من انتظار دارم که آنها همچنان به حیات خود ادامه دهند.
فوکویاما در انتهای این مصاحبه درخصوص تاثیران جنگ اوکراین و سایر بحرانهای سیاسی بر بحران آب و هوایی که در حال جهانیتر و خطرناکتر شدن است، گفت: بدیهی است که نیازهای کوتاه مدت انرژی منجر به احیای سوختهای فسیلی و کاهش سرعت پیشرفت به سمت کاهش انتشار کربن شده است. اما این یک پسرفت موقت است. و من فکر میکنم هر دوی این مسائل باید مورد رسیدگی قرار بگیرند نه این که بین آنها یکی را انتخاب کرد. شما واقعاً باید هر دوی آنها را جدی بگیرید. اما بحران اقلیمی بحرانی است که به آرامی در حال آشکار شدن است و برای نسلهای بعدی نیز با ما خواهد بود. و بنابراین فکر نمیکنم این واقعیت که ما در حال حاضر عقبگرد داریم میرویم، لزوماً آخرین موقعیتی که قرار است در نهایت به آن رسیده باشیم باشد.