آفتابنیوز : آفتاب: شماری از احزاب، پنجشنبه گذشته، در حاشیه نشست فصلی خانه احزاب ایران، بیانیهای را در دفاع از محیط زیست صادر کردند.
به گزارش سرویس سیاسی آفتاب متن کامل این بیانیه که شرح دغدغههای این گروه از احزاب بهعنوان بخشی از بدنه فعالان جوامع مدنی است، به شرح زیر است:
شوربختانه ضعف مسؤولان سازمان حفاظت از محیط زیست از سویی، و نیرومندی پیمانکارانی که از طریق وزارتخانهها اهداف سودجویانهشان را در قالب طرحهایی به ظاهر عمرانی پی میگیرند، کار را به جایی رسانده که ایران از نظر شاخصهای پایداری محیط زیست در میان 146 کشور جهان رتبه 132 را بهدست آورد. همچنین براساس شاخصهای جهانی عملکرد زیستمحیطی سال 2008 که در مجمع جهانی اقتصاد – داووس منتشر شد و بر دو هدف اصلی حفاظت از محیط زیست و مدیریت صحیح منابع طبیعی استوار است، ایران در مقایسه با سال 2006 میلادی با 14 پله نزول به رتبه 67 رسیده است.
به راستی سازمان حفاظت محیطزیست که دیر زمانی است وظایف خود را از حفاظت از حیات وحش به مفهوم کلیتر بستر حیات ارتقا داده است در این چرخه رو بهزوال چه نقشی را ایفا میکند؟! گرچه ضرورت وظایف محوله و حجم تشکیلاتی، سازمان حفاظت محیطزیست را میتواند در قامت یک وزارتخانه قرار دهد اما به لحاظ اینکه در حال حاضر رییس آن از معاونان رییسجمهور است، عملا به جای پاسخگویی به مجلس، تنها توسط مقام مافوق خود حسابرسی میشود. این در حالی است که در شرایط کنونی، سیاستهای حفاظت از محیط زیست در دولت کاملا نادیده گرفته شده و در اکثر مواقع و با وجودی که از لحاظ قانونی و به پشتوانه اصل پنجاهم قانون اساسی، سازمان حفاظت محیطزیست میتوانسته از اقدامات مخرّب وزارتخانهها و سازمانهای دیگر جلوگیری کند، اما در نهایت ناباوری تفاهمنامههایی را امضا کرده است که در آنها حق محیط زیست نادیده گرفته شده است.
جنگلزدایی، تخریب مراتع و توسعه بیضابطه اراضی کشاورزی، تخلیه پسابهای آلوده صنایع و زهکشهای کشاورزی به رودخانهها و تالابها، آلودگی سفرههای آب زیرزمینی با انواع آلودگیهای صنعتی و شهری بهویژه دفع زبالههای بیمارستانی، سدسازیهای بیرویه، جادهسازیهای غیراصولی، انقراض گونههای جانوری، کمرونق شدن و از بین رفتن مزارع کشاورزی و افزایش بیماریهای ناشی از آلودگی هوا، آب و خاک و... همه و همه نگرانیهای جامعه مدنی کشور را افزایش داده است؛ نگرانیهایی که متأسفانه پاسخِ وزیران و مدیران مربوطه را هم در پی نداشته است.
هر جا که پوشش گیاهی در نتیجه بهرهبرداری بیرویه و یا آلودگیهای زیستمحیطی و یا جادهسازی و سدسازی و تغییر کاربری اراضی جنگلی و مرتعی از بین رفت، بیابان با سرعتی هر چه تمامتر جایگزین میشود. وقتی سدهایی ساخته میشود که دِبی دریاچه ارومیه را به صفر میرساند تا 150 هزار هکتار از دریاچه به شورهزار تبدیل شود، وقتی بهرهبرداری بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی، ۶۰۰ دشت کشور را با بیلان منفی مواجه میکند، وقتی در شیب ۴۰ درجه و در قلب جنگلهای زاگرس، زمین را شخم میزنند و یا مجوز ساخت شهرکها و ویلاها صادر میشود،... در واقع به رشد بیابانهای کشور کمک کردهایم. روند تخریب جنگلها و از بین بردن منابع آب و خاک (که با ادامه آن تا کمتر از 20 سال دیگر خاک مرغوبی برای کشاورزی و نزدیک به 60 سال دیگر جنگلی نخواهیم داشت) و روند ویران شدن مناطق حفاظتشده، پارکهای ملی و تالابها و دریاچهها، به اندازهای سهمگین است که برای کاستن از شتاب اُفت کارایی سرزمین مادریمان، ایران، تنها عزمی ملی را نیازمندیم.
احداث بزرگراه در ذخیرهگاه زیستکره و پارک ملی گلستان، احداث جاده در تالاب انزلی، احداث جاده در جنگل ابر شاهرود، احداث نیروگاه در پناهگاه حیاتوحش کیامکی، واگذاری 7500 هکتار از اراضی تالاب هورالعظیم به وزرات نفت، خشک شدن تالابهای بینالمللی ایران – نه بهخاطر خشکسالی، بلکه بهخاطر قطع حقآبه حیاتی آنان همچون دریاچههای ارومیه، بختگان،... – احداث صنایع آلاینده نفت و پتروشیمی در جنگلهای گیلان و تالابهای گلستان، واگذاری اراضی پارکهای ملی و مناطق برای عبور خطوط لوله نفت و گاز، و موارد بیشمار دیگر که شوربختانه در بیشتر مواقع، موافقت و یا سکوت پرسشبرانگیز سازمان محیط زیست را هم بهدنبال دارد ما احزاب سیاسی بهعنوان بخشی از بدنه فعالان جوامع مدنی کشور را بر آن داشت تا خواهان تغییرِ ریاست سازمان مربوطه، و خواستار پیگیری مجدانه اصل پنجاهم قانون اساسی باشیم.
احزاب امضاکننده این بیانیه عبارت هستند از:
حزب آزادی، حزب اتحاد ملی ایران، حزب اراده ملّت ایران، حزب اسلامی رفاه کارگران، حزب اعتماد ملی، حزب پاک ایران، حزب ترقی ایران، حزب جامعه مدنی استان همدان، حزب فرزندان ایران، حزب مردم، حزب وحدت ملی، کانون مهستان، کانون دانشجویان و دانشآموختگان استان ایلام، کانون فارغالتحصیلان و دانشآموختگان استان آذربایجان غربی، کانون همبستگی دانشجویان و فارغالتحصیلان، مجمع فرهنگیان ایران اسلامی، مجمع دانشجویان و دانشآموختگان استان گلستان، سازمان رهروان فردا، جمعیت اسلامی وکلای دادگستری، حزب جوانان ایران اسلامی.