این شاعر و پژوهشگر ادبی در گفتوگویی دربارۀ ویژگیهای شعر امیرهوشنگ ابتهاج (هـ. ا. سایه) و در پی درگذشت این چهرۀ فقید ادبیات فارسی بیان کرد: ایشان غزلهای سعدی و بیشتر حافظ را با همان بیان و فضای سنتی تقلید کرده است. البته تا وقتی کسی حوزههای سنتی شاعران ما را نداند و نشناسد، متوجه نمیشود که اهمیت ایشان در این حوزه چیست.
او افزود: در حوزۀ غزلسرایان سنتی هم مرحوم «سایه»، غزلسرای خوبی بود، اما نه به خوبی خانم بهبهانی یا حتی رهی معیری. بهخصوص، گمان میکنم در حق خانم بهبهانی ظلم شده است، چون وقتی کتاب شعر خانم بهبهانی را ملاحظه میکنید، بهنحوی سرنوشت تاریخی جامعۀ ماست و تمام مسائل جامعۀ ما در آن منعکس شده است ولی در شعرهای سایه چنین چیزی نیست.
موحد در توصیف غزلهای ابتهاج اظهار کرد: مثل اینکه یک نفر در انجمنهای قدیمی در حال غزلسرایی است و عجیب است که با همه ارادتی که به شهریار دارد، حتی به اندازۀ شهریار هم به مسائل اجتماعی توجه نکرده است. البته من اصلا کاری به مسائل اجتماعی ندارم. محتوای شعر او، هر چه هست، هست. در خصوص سبک و سخنش، باید گفت که کاملاً قدیمی است.
این شاعر پیشکسوت باور دارد که شعر «سایه» برای نسل جوان ما جذبهای ندارد و گفت: شعر آقای «سایه»، شعر امروز نیست. در زمان حیات او دربارۀ او زیاد اغراق کردند؛ چنان اغراق کردند که گویی در ایران غزلسرایی بهتر از او وجود نداشته است. اما آثاری که از ایشان باقی مانده، آثار قابل توجهی نیست؛ در حوزۀ شعر نو که اصلا.
ضیاء موحد در پایان بیان کرد: آنچنان که طرفداران ایشان دارند سعی میکنند «سایه» را شاعر شعر نو به حساب بیاورند، نیست. شعر نویی که ایشان گفته، از ضعیفترین شعرهای نویی است که یک نفر میتواند بگوید. در مجموع، چند غزل خوب هم دارد که البته در همان فضای سنتی است.
بزرگش نخوانند اهل خرد
که نام بزرگان به زشتی برد
یاری کن ای نفس که در این گوشه قفس /بانگی برآورم ز دل خسته یک نفس