کد خبر: ۷۹۴۳۱
تاریخ انتشار : ۱۷ شهريور ۱۳۸۷ - ۱۱:۴۱

جمعه خونین ...

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: ١٧ شهريور از ايام الله است؛ روزی كه شهدا سند «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» را با خون خويش امضا كردند و با خروش سرخ تكبير، كاخ سياه استكبار را سرنگون ساختند. در این روز، مرزهای بيگانگی و جدايی در هم شكست و مردم يكپارچه به پا خاستند و به رهبری امام بت شكن، در زير لوای توحيد گرد آمدند و عاشقانه راه حسينی را برگزيدند.

عيد سعيد فطر، سرآغاز حركت ١٧ شهريور:
برگزاری راهپيمايی بزرگ در روز عيد سعيد فطر سال ١٣۵۷، سرآغاز حركت خونين ١٧ شهريور همان سال به شمار می‌رود. در اين روز كه مصادف با سيزدهم شهريور بود، مردم در شهرهای خمين، تهران، قم، كرج، ايلام و چند شهر ديگر، پس از برگزاری نماز عيد، به حركت درآمدند و شعارهای دينی و كوبنده بر ضد رژيم سردادند. امام خمينی (ره) به مناسبت عيد سعيد فطر اعلاميه‌ای منتشر كرد و در آن خطاب به ملت ايران فرمود:
«مردم مسلمان ايران به دنبال برگزاری نماز عيد، دست به عبادت ارزنده ديگری زدند كه آن فريادهای كوبنده عليه دستگاه جبار و چپاولگر، برای به پا داشتن حكومت عدل الهی است كه كوشش در اين راه، از اعظم عبادات است و فدايی دادن در راه آن سيره انبيای عظام خصوصاً نبی اكرم اسلام و وصی بزرگ او اميرمومنان است. ملت عظيم الشان ايران! نهضت خود را ادامه داده و هرگز سستی به خود راه ندهيد كه نمی‌دهيد. مطمئن باشيد به اميد خدا، پيروزی و سرافرازی نزديک است.»

جمعه خونين:
در صبح جمعه، ١٧ شهريور سال ١٣۵۷، مردم تهران پس از ادای فريضه صبح، برای چهارمين روز متوالی از خانه ها بيرون آمده و سيل آسا روی به خيابانها آوردند. مركز تجمع آنان ميدان ژاله (ميدان شهدای كنونی) بود. همين كه مردم به خيابانها رسيدند، ناگهان با ديدن تانک ها و زره پوش های نظامی و مأموران مسلسل به دست حكومت، غافلگير شدند، ولی بدون اعتنا به سربازان، به حركت خود ادامه دادند. از خيابانهای اطراف، سيل انبوه جمعيت با سردادن شعارهای انقلابی، به سمت ميدان ژاله در حركت بود. مأموران مسلح پس از چند بار اخطار، از زمين و هوا جمعيت را ناجوان مردانه، هدف رگبار مسلسل قرار دادند. در اين روز،‌ جوانان بسياری جان خويش را از دست دادند و به خاطر به ثمر رسيدن نهال انقلاب اسلامی، به قربانگاه عشق و شهادت شتافتند. رژيم در حال فروپاشی، تعداد كل شهيدان ١٧ شهريور را ۵٨ نفر و مجروحان اين فاجعه را ۲٠۵ نفر اعلام داشت و تجمع گسترده و عظيم مردم تهران را نقشه خارجی اعلام كرد. شمار دقيق قربانيان مظلوم حادثه ١٧ شهريور در ميدان شهدا هيچگاه مشخص نگرديد، ولی به يقين، اين رقم از چهار هزار تن افزون تر بود و يكی از بزرگ ترين فجايع تاريخ انقلاب به شمار می‌رود.

پيام رهبر کبیر انقلاب (ره) :
حضرت امام خمينی (ره)، در ١٨ شهريور سال ١٣۵۷، با ارسال پيامی به ملت شريف و شجاع ايران، ضمن ابراز هم دردی با ملت، كشتار وحشيانه رژيم شاه را محكوم و دولت آشتی ملی را، دولتی تحميلی و غيرقانونی اعلام كردند. ايشان فرمودند:
«... چهره ايران امروز گلگون است و دلاوری و نشاط در تمام اماكن به چشم می‌خورد. آری اين چنين است راه اميرالمومنين علي (ع) و سرور شهيدان امام حسين (ع) ... ای كاش خمينی در ميان شما بود و در كنار شما در جبهه دفاع برای خدای تعالی كشته می‌شد... نباید علما و روشنفكران ملت در زير چكمه دژخيمان خرد شوند تا مبادا كسی خيال آزادی به خود راه دهد. شما ای ملت محترم ايران كه تصميم گرفته ايد خود را از شر رژيم شاه خلاص گردانيد،‌ در رفراندمی كه در سوم و چهارم شوال در برابر ناظران سراسر جهان انجام داديد،‌ به دنيا نشان داديد كه رژيم شاه جايی برای خود در ايران ندارد... ١٧ شهريور مكرر عاشورا و ميدان شهدا مكرر كربلا و شهدای ما مكرر شهدای كربلا و مخالفان ما مكرر يزيد و وابستگان او هستند».

نماز عشق :
آن روز ميدان ژاله، مصلای عشق شد و جمعه، رنگ خون به خود گرفت. در آن روز،‌ هزاران لاله در ميدان ژاله روييد و جوانان پاک دل و پاک سيرت راه شرافت و شهادت را برگزيدند و تيرهای بلا و گلوله های ظلمت را به جان و دل خريدند. آن روز،‌ ميدان ژاله كربلای ايران بود و هزاران نمازگزار، نماز عشق را با خون وضو كردند و تا ملكوت پر گشودند. نام شهيدان ١۷شهريور،‌ تا هميشه تاريخ، سرخ و يادشان همواره سبز است. پيشانی تاريخ، از نام بلند آنان می‌درخشد؛ مردانی كه برای برپا نگه داشتن آرمانهای خويش و برای برافراشتن پرچم رهايی و آزادگی، همه توان خود را در طَبَق اخلاص نهادند و با مال و جان خود، در اين راه به جهاد برخاستند و با سلاح ايمان، به جنگ استبداد پهلوی شتافتند.


آن روز، «ميدان ژاله»، در انتظار عروج کسانی بود که در روز ازل، «قالوا بلی» گفته بودند؛ کسانی که آزادی و آزادگی را زندان و شکنجه و شهادت را به خفت زندگی با طاغوتيان، ترجيح می‌دادند و از دقايق ناب عاشورايی شدن، با آغوش باز استقبال می‌کردند.

آن روز هم مثل هميشه، «حق»، خود را در مقابل «باطل» می‌ديد؛ باطلی که جز به کشتن نمی‌انديشيد و حقی که جز به کشته شدن و شهادت! انگار درهای آسمان باز شده و عطر بهشت، از سمت آسمان می‌وزيد! پلکان هايی آکنده از نور، در ميدان ژاله گذاشته شده بود و تن های سرخ گداخته از گلوله ها، در آغوش پرندين فرشتگان، آرام می‌گرفتند.

گويی ميدان، در ازدحام «تصاوير» گم شده است؛ تصوير دستی که داغ بر پيشانی تاريخ می‌گذاشت! تصوير پايی که برهنه، رد خود را تا ابديت جاری می‌کرد! تصوير گلوله‌ای که صدای زمان را با تکثير خرده شيشه ها، در هم می‌آميخت! تصوير چکمه هايی که با رد پای خونين، فرياد آزادی را در کوچه های بن بست، خاموش کرد! تصوير لحظه هايی که با بوی باروت و اشک شهادت عجين شده بود!
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین