چه آنان که قزاق را مستقیما نشان شده اردشیر جی، ادموند آیرونساید و عینالملک هویدا میشمارند و چه آنان که کمکها و بسترسازیهای وزارت خارجه و سفارت انگلیس در تجهیز رضا را مهم و تعیینکننده میشمارند، در اینباره همداستانند. از سوی دیگر نهاد سلطنت در انگلستان، حتی با حداقلیترین کارکردهای خویش، نمیتوانسته در برابر برکشیدن و حمایت از پهلویها، بیتفاوت بوده باشد.
دستکم ملکه انگلستان از بدو قدرتیابی، در حد توشیح و تأیید در رویکردهای کشورش درباره ایران نقش داشته است. این سخن هنگامی بیشتر تأیید میشود که حمایتهای الیزابتدوم از محمدرضا پهلوی بیشتر مورد مرور و خوانش قرار گیرد. ادامه این یادداشت، به همین مقوله میپردازد.
در تارنمای مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، در باب سفر الیزابت دوم به ایران و تشریفات منضم به آن، چنین آمده است: «سفر اسفند ۱۳۳۹ ملکهالیزابت به ایران، در واقع پاسخی به سفر اردیبهشت سال قبل محمدرضاشاه به انگلستان بود. شاه در سفر به انگلستان، بیملکه بود، چرا که فروردین سال قبل آن، از همسر دومش ثریا، جدا شده بود. در اسفند ۱۳۳۹، وقتی ملکه الیزابت با همسرش فیلیپ به ایران سفر کرد، شاه با فرح که یک سالی از ازدواجشان میگذشت، میزبان آنها بودند؛ سفری که پنجشنبه ۱۱اسفند شروع شد و دوشنبه ۱۵اسفند به پایان رسید. ۷ سال از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ گذشته بود و شاه، بازگشت تاج و تختش را مدیون انگلیس و آمریکا بود. شاید به همینخاطر بود که شاه برای استقبال از ملکه انگلیس، در تشریفات سنگ تمام گذاشت.
کلید طلایی تهران در بدو ورود به او اهدا شد و با کالسکههای سلطنتی، راهی کاخ گلستان شدند. در کالسکه اول، محمدرضاشاه و ملکه الیزابت و در کالسکه دوم، همسرانشان فرح و فیلیپ نشسته بودند. ضیافت شام شب اول، به میزبانی شاه و فرح در کاخ گلستان برگزار شد. روز دوم سفر، ملکه به مقبره رضاشاه در شهرری رفت و با اهدای تاجگل، به او ادای احترام کرد. بعد از آن ملکه به بازدید خانههای کارگران شهرری و آموزشگاه پرستاری و همسرش به بازدید مرکز اتمی دانشگاه تهران و شورای فرهنگی بریتانیا رفتند. عصر هم، مهمان مراسم ورزشی استادیوم امجدیه بودند. ملکه از موزه جواهرات سلطنتی هم بازدید کرد، شباهت الماس دریای نور در ایران، با الماس کوه نور در موزه بریتانیا توجهش را جلب کرده بود.
عکس این صحنه، بعدها خبرساز شد. کوه نور، الماسی بینظیر است که نامش در تاریخ در کنار جفتِ دیگرش دریای نور، بهعنوان غنائم جنگی نادرشاه از فتح هند ثبت شده است و در جریان دست بهدست شدنهای متعددش، به موزه سلطنتی بریتانیا رسیده بود و به نوعی، نمادی از حضور استعماری بریتانیا در هندوستان بهشمار میرفت. ضیافت شام شب دوم، به میزبانی ملکه در سفارت انگلستان در تهران و با حضور شاه و فرح برگزار شد. ملکه و همسرش شنبه و یکشنبه مشغول بازدید از اصفهان و شیراز بودند. آنها علاوه بر اماکن تاریخی معروف مثل میدان نقشجهان و تخت جمشید، از بیمارستان مسیحیان و آموزشگاه نابینایان اصفهان و حرم حضرت شاهچراغ و دانشگاه شیراز هم بازدید کردند. کلید طلایی اصفهان هم به ملکه اهدا شد. دوشنبه در آخرین ساعات حضور ملکه الیزابت، اعلام شد به مبارکی حضور او، بلوار تازهتاسیس پایتخت، از این پس بلوار الیزابت نامیده میشود. ۱۸ سال بعد از این سفر، وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد، نام بلوار الیزابت بهخاطر وجود ساختمان بلند وزارت کشاورزی در آن، به بلوار کشاورز تغییر یافت. سرانجام سفر چهارروزه ملکه بریتانیا به تهران در روز ۱۵ اسفند به سر آمد ...»
شاید نحوه پذیرایی شاه از ملکه انگلستان در تهران، بتواند نمادی از ادای دین به دولتی باشد که در تداوم سلطنت وی نقش اساسی داشته است.