عمده مشکلات کنونی کشور ریشه در نابسامانی اقتصادی دارد؛ اقتصادی که این روزها در شرایط نامناسبی به سر میبرد و امیدواریها برای بهبود آن بسیار اندک شده است. کافیاست نرخ ارز، سکه و طلا، بورس و سایر بازارهای مالی را بررسی کرد و با نیمنگاهی به شاخصهای اقتصادی متوجه آن میشویم که در سراشیبی در حال حرکت است. در این میان بارها از سوی اقتصاددانها این مسائل هشدار داده شده است. اما دولتهای اخیر کمتر به این مباحث و نگرانیها توجه کردهاند. در این میان، این روزها شاهد آن هستیم که یکی از اقتصاددانها به نام داود سوری که از قضا نسبت به مباحث کنونی نگاه انتقادی داشته، بازداشت شده است. بهطور مشخص اعلام نشده است که علت این بازداشت چیست، اما بیش از ۳۰۰ اقتصاددان در نامهای نسبت به این موضوع واکنش نشان دادهاند. اقتصاددانان از جریانهای فکری متعدد همصدا نسبت به این رویه اعتراض و انتقاد کردهاند.
داود سوری کیست؟
داوود سوری، اقتصاددان و استاد پیشین دانشگاه صنعتی شریف، ۹ آبان بازداشت و به اوین منتقل شد. او فارغالتحصیل دکترای اقتصاد از دانشگاه ویرجینیا تِک در آمریکا است که مقالات بسیاری در حوزههای اقتصاد کلان، اقتصاد پولی و بازارهای مالی از او منتشر شده است. «ریشههای تورم در اقتصاد ایران»، «تقاضای پول و توزیع درآمد»، «تقاضای بلندمدت پول، فقر و سیاستهای کلان اقتصادی»، «بررسی وجود سرایت بین سهام شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از یک مدل دینامیک چندمتغیره» از جمله عناوین مقالات علمی او هستند. در کنار این مطالعات، او در ۲۵ سال گذشته دغدغه فقر و رفاه داشت و با اتکا به دادههای بودجه خانوار مطالعات گستردهای در این زمینه داشته است. همین مطالعات موجب شد او صریحتر از سایر اقتصاددانان دیگر سخن و موضع بگیرد. هنوز علت دستگیری این اقتصاددان اعلام نشده است.
متن نامه اقتصاددانان
«خبر بازداشت جناب آقای دکتر داود سوری، اقتصاددان قابل احترام، موجب تأثر عمیق جامعه اقتصاددانان کشور است. دکتر سوری طی عمر پربرکت علمی خود، خدمات بسیار ارزشمندی انجام داده است؛ بهخصوص تحقیقات متعدد و جدی ایشان در حوزه فقر و نابرابری، سیاستمداران و سیاستگذاران داعیهدار فقرزدایی و تحقق عدالت اجتماعی را مرهون یافتههای تجربی برآمده از مطالعات آماری ایشان کرده است. جای بسی تاسف است که جایگاه چنین چهره فرهیخته و ارزشمندی، به جای صدرنشینی در محافل تصمیمگیری در مورد رفاه ایرانیان، در کنج زندان است. ما ضمن ابراز نگرانی از تداوم بازداشت این دانشمند متعهد، خواستار آزادی ایشان هستیم.»
از جمله کسانی که این نامه را امضا کردهاند، فرشاد مومنی عضو هیئتعلمی دانشکده اقتصاد علامه طباطبایی، محسن رنانی، عباس شاکری و علی عربمازاریزدی از شخصیتهای ممتاز نهادگرایی در اقتصاد ایران است. همچنین موسی غنینژاد، محمد طبیبیان، محمدمهدی بهکیش، مسعود نیلی و حسن درگاهی نیز که به اقتصاددانان طرفدار اقتصاد آزاد مشهور هستند، از دیگر چهرههای امضاءکننده نامه هستند. امضای این دو طیف پای یک نامه، از جنس اتفاقهای کمتر تکرارشده در اقتصاد ایران است. مطالبه مشترک این دو گروه برای تحقق یک خواست شهروندی، از منظر برخی چهرههای رسانهای نمایش اتحاد اخلاقی در ایران است. محمد ستاریفر و مسعود روغنیزنجانی دو چهرهای هستند که تجربه ریاست بر سازمان برنامه و بودجه را دارند نیز این نامه را امضاء کردهاند. علاوه بر این، چهرههای پیشکسوت، بسیاری از اقتصاددانان جوان و صاحبسبک در اقتصاد ایران از دانشگاههای مختلف اعم از تهران، شریف، فردوسی مشهد و... متن این نامه را امضاء کردهاند. در این نامه حتی نام جامعهشناسان ایرانی که منازعه تاریخی با اقتصاددانان دارند، به چشم میخورد. حمیدرضا جلاییپور از جمله چهرههایی است که با امضای نامه بر درخواست آزادی دکتر سوری تاکید کرده است.
دو تن از اقتصاددانان شاخص جریانهای بازار و نهادگرا درباره تدوین و انتشار این نامه با هممیهن گفتگو کردهاند.
مسئولان به نامه واکنش مثبت نشان دهند
موسی غنینژاد، اقتصاددان بازار درباره دلیل نگارش این نامه، به هممیهن گفت: «داوود سوری از شخصیتهای برجسته و محبوب در حوزه اقتصادی است که به اعتقادات خود پایبند است. او در حوزه کاری خود متخصص بوده و تاکنون نیز پژوهشهای متعددی مرتبط با این زمینه انجام داده است. بعد از بازداشتاش بهرغم پیگیریهای صورتگرفته هیچ دلیلی برای بازداشت او بیان نشد. این مسئله بسیار ناراحتکننده است. برای همین وظیفه خود دانستیم که نسبت به این اتفاق عکسالعمل نشان دهیم که چرا چنین فردی باید در زندان باشد، درحالیکه او میتوانست در سیاستگذاری اقتصادی کشور مشارکت داشته باشد؛ آن هم در شرایطی که وضعیت اقتصادی کشور اسفناک است.»
او ادامه داد: «بنابراین در وهله اول وظیفه خود دانستیم که با تدوین نامهای نسبت به این موضوع انتقاد خودمان را اعلام کنیم و در وهله بعدی منافع ملی ایجاب میکرد که این موضوع را به کسانی که داود سوری را بازداشت کردند، گوشزد کنیم که به جای بازداشت باید از او مشورت موثر بگیرید، زیرا شخصیتهایی همچون داود سوری در حوزه اقتصاد بسیار اندک هستند. این رفتار بسیار تاسفبرانگیز است و انتظار داریم که مقامات مسئول نسبت به این نامه واکنش مثبت نشان دهند تا هر چه سریعتر شاهد آزادی او باشیم.» این اقتصاددان با بیان اینکه مسئله، آزادی بیان است، اظهار کرد: «اینکه بر روی افراد فشار بیاورند که آزادانه عقاید خود را بیان نکنند، مانع از این میشود که مشکلات بیان شود و صورت مسئله به درستی مطرح نمیشود. راهکار برونرفت از شرایط دشوار اقتصادی این است که مقامات مسئول، اقتصاددانان و صاحبنظران را به ارائه دیدگاههایشان تشویق کنند و از آنها چارهجویی شود، نه اینکه با افرادی که نسبت به مباحث اقتصادی اظهارنظر کارشناسی دارند برخورد کنند. وضع اقتصاد کنونی نیازمند آن است که از دیدگاههای صاحبنظران اقتصادی بهرهمند شوند.»
بهرغم دیدگاههای متفاوت بیانیه مشترک دادیم
فرشاد مومنی اقتصاددان نهادگرا، در واکنش به این نامه به هممیهن گفت: «در آشفتهبازار اعتراضات، خشونتها و برخوردها قربانی اصلی مسئله تنظیم روابط مردم با سیستم، سیستم با مردم و مردم با مردم است. هر کسی که دغدغه آینده کشور و کیفیت زندگی مردم و جایگاه ایران در نظام جهانی را داشته باشد، نمیتواند شرایط کنونی را با دل پرسوز و غمدار و چشمان نگرانکننده دنبال نکند. براساس تجربههای موجود انتظار میرود نقطه عزیمت، اصلاح و خردورزی برای بهبود روابط از ناحیه حکومت شروع شود، زیرا تمامی نابسامانیهای کشور ریشه در پدیده شکست سیاستگذاریها و اصرار غیرعادی بر سیاستهای شکستخورده اقتصادی از نوع اجماع واشنگتنی است. طنز ماجرا این است که کسانی که بر اجماع واشنگتنی میکوبند، دیگران را متهم به نفوذ میکنند و این ماجرا را غمبارتر میکند و این یک وجه ماجرا است.» او ادامه داد: «وجه دیگر این است که در چنین شرایطی که با شکست سیاستگذاری مواجه هستیم، باید نظام قاعدهگذاری کشور از ناحیه اصرار بر سیاستهای ناکارآمد، فسادزا و مشروعیتسوز به سمت سیاستهای بخردانه حرکت کند و در این مسیر راهکار عقلایی این است که از اصحاب دانایی و خرد با دیدگاههای متفاوت بهره گرفته شود تا با تاکید به تجربه شکستخورده سه دهه گذشته در عرصه سیاستگذاری به سمت اصلاح ناکارآمدیهای خود حرکت کنیم.»
این اقتصاددان با بیان اینکه در سال ۱۴۰۱ شاخه اقتصاد فرهنگستان علوم نشستهایی در نقد و بررسی بودجه ۱۴۰۰ برگزار کرد، گفت: «در این نشستها به صراحت و مکرر پیشبینی شد که با این بودجه بیکیفیت، ایران در نیمه دوم سال با وضعیت آشوبناک مواجهه و تجربه خواهد کرد. مسئولان گرامی بهخصوص در قوه مجریه به این تذکرات مشفقانه کارشناسی توجه نکردند و امروز نتایج این بیتوجهی را درو میکنند.» او معتقد است: «در این میان پدیده شگفتآور این است که به جای دلجویی و جلب اعتماد اهل خرد و دانایی، برخوردها بر دانشگاه و اهل دانشگاه متمرکز شده است. در واقع پیام این نامه به سیستم این است که هر جایی که گرفتاری وجود داشته باشد، به اهل علم مراجعه میکنند نه اینکه برخوردها را متوجه آنها کنند. امضاءکنندگان این نامه با وجود تفاوت دیدگاههای جدی که با همدیگر داریم، تلاش کردیم از طریق این نامه و واکنش مشترک این پیام را به مسئولان منتقل کنیم که شیوه کنونی برخورد با دانایان و اصل دانشگاه کشور را به سمت انفجارهای شدیدتر هدایت خواهد کرد. مشفقانه به مسئولان میگوییم که وقتی شما در سیاست اقتصادی خطاهای فاحش انجام دادهاید و این سیاستهای بارها شکستخورده را به جا گذاشتهاید، باید دست نیاز به اهل خرد دراز کنید، نه اینکه با نشان درفش تتمه انگیزه در میان اهل علم برای کمک و برونرفت از شرایط کنونی را بسوزانید.»
مومنی ابزار امیدواری کرد: «آنهایی که باید به این مسئله خطیر توجه داشته باشند، بیش از این فرصتسوزی نکنند و راه گفتوگوی صادقانه و خردورزانه بگردند. در روزهای اخیر شاهد این هستیم که به جای تعامل سازنده با اهل علم و رسانه، ستاد رسانهای دولت انتشار جوابیههایی را در دستور کار خود قرار داده است که نه ردی از علم و انصاف دارد و نه پیوندی با واقعیت دارد. این شیوه تقابلی، کشور را با انحطاط بیشتر در عملکرد اقتصادی مواجه میسازد و انتظار داریم این پیام هرچه سریعتر توسط مسئولان دریافت شود تا خطاهایی که در طرز برخورد با اهل علم، دانشگاه و آرای منتقدین در دستور کار قرار گرفته است هر چه سریعتر اصلاح و بهبود یابد.»